به گزارش خبرگزاری مهر، علیرضا زالی، در نشست بررسی نتایج طرح توانمندسازی روانی و اجتماعی پرستاران اعلام کرد: « در سالهای اخیر بروز اختلالات روانی در جامعه ایرانی روند صعودی را تجربه کرده به طوری که آمار حدود ۲۰درصدی در سال 1380اکنون۱۲ درصد افزایش یافته است». وی می افزاید: «استان تهران در کنار استان بوشهر بالاترین مقام را در میان دیگر استانهای این کشور در زمینه بالا بودن اختلالات روانی از آن خود کرده است».
آمار و اطلاعات منتشر شده از سوی حکومت و یا دستگاههای وابسته و یا تحت مدیریت جمهوری اسلامی ایران، علیرغم سانسور شدیدی که در این زمینه وجود دارد، واقعیات حاشا ناپذیری را از جهنمی که جمهوری اسلامی برای اکثریت مردم ایران بوجود آورده است نشان میدهد .
طبق آمار حکومتی جمعیت ایران در سال ۱۴۰۰ به هشتاد و پنج ملیون نفر میرسد.
طبق همین آمار پنجاه ملیون نفر زیر خط فقر به سر می برند. چهار و نیم ملیون نفرمعتاد هستند. حدود بیست و هشت ملیون نفر با مشکلات روانی دست و پنجه نرم می کنند و یا به افسردگی دچار شده اند. یازده ملیون نفر سیگاری هستند. سالانه به طور متوسط بیست هزار نفر براثر تصادفات جاده ای کشته می شوند. پنج ملیون شهروند ایران ناچار به مهاجرت شده اند، بیش از ده ملیون پرونده منتظر رسیدگی در سیستم قضایی هستند . بیش از ششصد هزار نفر در کار تن فروشی و صدها هزار نفر به تجارت صیغه مشغولند. بیش از صد هزار زندانی عادی و تعدادی نامعلوم زندانی سیاسی ، در زندان اند. بالاترین آمار اعدام در جهان به نسبت جمعیت متعلق به جمهوری اسلامی است. نیم ملیون کشته و زخمی در جنگ 8 ساله ایران و عراق، هزینه مردم ایران برای این جنگ ارتجاعی بود. چهل و دو سال جنگ و میلیتاریزم علیه مردم کردستان و جنایتهائی که آفرید در کنار پایمال کردن حقوق اولیه مردم، بخشی از کارنامه این رژیم منفور است. 8 ملیون بیکار، ملیونها کارگری که امنیت شغلی ندارند ، در آستانه بیکار شدن هستند و دستمزد ناچیزشان که 5 برابر زیر خط فقر است، بموقع پرداخت نمی شود. ملیونها معلم و ملیونها بازنشسته هر روز در خیابان اند تا حقوق بخور و نمیرشان را دریافت کنند. هزاران مالباخته باید تاوان فساد بی حد و مرز کارگزاران حکومتی را پرداخت کنند. فشار بر هنرمندان و نویسندگان، صدوسی هزار مرگ بر اثر کرونا در نتیجه بی لیاقتی مقامات حکومتی . رتبه نخست در آدم ربائی و اقدامات تروریستی در در داخل و خارج کشور. داشتن رتبه اول اعدام در جهان، ، فساد مالی در ابعاد نجومی ، این لیست انتها ندارد.
آمار و ارقام واقعی بسیار بیشتر از آمار حکومتی است با این حال حتی اگر آمار حکومتی هم ملاک قضاوت و ارزیابی از بیلان حکومت قرار گیرد ، رژیمی که قرار بود بهشت فردای مردم را تامین کند ، جهنمی واقعی بر روی زمین برای اکثریت قریب به اتفاق جمعیت ایران فراهم کرده است .
حاکمان اسلامی ، جمعیت سیصدهزاری اخوندهای فاسد و مفتخور ، فرماندهان جنایتکار نیروهای نظامی ، مقامات امنیتی ، رجال حکومتی از غارت و چپاول ثروت مردم سرمایه های افسانه ای برای خود و خانواده هایشان بدست آورده و شکاف طبقاتی بین مردم تهیدست و دارودسته حکومتی هیچگاه چنین عمیق و گسترده نبوده است .
آمارها نشان میدهند که چرا باید این نظام پوسیده و مرتجع را به زباله دان تاریخ سپرد و نظام سیاسی ای را سازمان داد که بتواند ، رفاه ، آزادی و برابری، امنیت، احترام به حقوق انسان، سلامتی را برای مردم استثمار شده و ستم دیده تامین و تضمین نماید .