در آستانە جنبش اعتراضی، تودەای و انقلابیِ آبان ماە سال ١٣٩٨ قرار داریم . در کمتر از دو روز از تصمیم سران جمهوری اسلامی به گران کردن نرخ بنزین، اعتراضات توده ای و انقلابی، سرتاسر ایران از شمال تا جنوب را در برگرفت. در بسیاری از شهرها، حمله نیروهای رژیم به صفوف مردمِ معترضِ تظاهر کننده، نارضایتی آرام و همبستە آنان را به خشونت کشاند. در این رویدادها، صدها تن از معترضین جانباختند و هزاران تن زخمی شدند. مردمِ به جان آمده با دستهای خالی و مشتهای گره کرده و گلوی پر از فریاد با نیروهای سرکوبگرِ تا دندان مسلحِ جمهوری اسلامی روبرو شدند.
اما همین اندازه از نمایشِ قدرتِ مردم و گسترش سریع آن، سردرگمی در بین سران رژیم را تشدید کرد و بخش هایی از حکومت را به فکر عقب نشینی واداشت. هر دارودسته ای تلاش می کرد بار مسئولیت تصمیم به گران شدن نرخ بنزین را از دوش خود بردارد و دیگری را مقصر نشان دهد. در حالیکه این تصمیم در “شورای عالی اقتصاد” متشکل از روسای هر سه قوه، که خامنه ای آنرا ” اطاق فکر جنگ اقتصادی ” نام نهاده،گرفته شده بود . رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی وقت مجلس رژیم اعلام نمود “مجلس شورای اسلامی هیچگونه دخالت و حتی اطلاعی از این اقدام غافلگیرانه دولت نداشته است “. وی همچنین اظهار داشتە بود “این اقدام در مجموع اقدام غلطی بود و با ارائه طرح دوفوریتی، خواستار توقف افزایش قیمت بنزین شدە بود .” بعضی از آیت الله ها هم به صفوف منتقدان این تصمیم پیوستند و حتی از اعضای “مجمع تشخیص مصلحت نظام” هم شنیده شد که “این تصمیم اشتباه و خطرناک بود و باید در آن تجدیدنظر می شد.”
اما تجربه تاکنونی مبارزات حق طلبانه کارگران، زنان، دانشجویان، اقشار تحقیرشده و ستمدیده جامعه که بارها سر بر آورده و به اهداف خود دست نیافته است، یک حقیقت ساده را به همه یادآوری می کند و آن، این است که برای غلبه بر رژیم اسلامی باید نیرومندتر بود، باید نیروئی را که بالقوه وجود دارد، به فعل در آورد. تجربه مبارزات انقلابی توده ای در سراسر جهان نشان می دهد که به فعل در آوردن این نیرو به اهداف روشن، استراتژیِ واقع بینانه و کارساز، تاکتیک درست و کار آگاهانه نیاز دارد. نکات زیر تاکیدی بر تجربیاتی در همین راستا هستند.
اول، ضرورت تداوم اعتراضات: آنچه که در آن رویاروئی و طی روزهای آبان ٩٨ شاهد صحنه های پرشوری از آن بودیم تا بتواند رژیم اسلامی را به زانو درآورد، همبستگی و تدوام آن است. تداوم این مبارزات به نیروهای پیشرو جامعه امکان خواهد داد تا نبردکُنان بر ضعفهای درونی خود فائق شوند. درپیش گرفتن تاکتیکهای مبارزاتیِ درست و بموقع، سوق ندادن نیرو به سمت رویاروئیهای زودرس، ترکیب اَشکال مختلف مبارزه، همگی در خدمت تامین این هدف هستند. به عنوان مثال اعتصابهای عمومی و صنفی کارگران، معلمان،کارمندانِ ادارات دولتی، در عین حال همزمان و یا به تناوب حضور در میادین و خیابانها، حرکاتی که در عین اینکه دشمن را زمین گیر می کند و توان سرکوب وی را محدود می سازد، در همان حال از فرسوده شدن توان مبارزاتی مردم جلوگیری می کند و زمینه تداوم آنرا هموار می سازد.
دوم، انتخاب شعار بموقع که نیازهای واقعی مردم معترض را نمایندگی کند: بر کسی پوشیده نیست و رژیم نیز به خوبی می داند که افزایش بهای بنزین در آن روزها ، تنها یک فرصتی را بوجود آورد تا مردمِ جان بر لب رسیده بر علیه رژیمی استثمارگر، سرکوبگر، مرتجع و فاسد، که فلاکت اقتصادی کنونی را بر کارگران و اکثریت مردم این جامعه تحمیل کرده است، به میدان بیایند. تجربه مبارزات اخیر در نقاط مختلف جهان از جمله در کشورهای آمریکای لاتین، در فرانسه، در شمال آفریقا، در لبنان و عراق، نشان دادند که چگونه اعتراضِ اولیه به یک تصمیم ناروا، بر زمینه شرایطی عینیِ مساعد، می تواند توده های مردم را برای پیگیری همه خواسته ها و حقوق پایمال شده شان به حرکت در بیاورد. بنابر این اگرچه عقب نشینی رژیم در زمینهِ گران کردن بهای بنزین کە جنبش اعتراضی ٩٨ را بە همراە داشت، یک پیروزی برای مردم بود، اما روشن است که با لغو این تصمیم هم گشایشی در زندگی مردم حاصل نمی شد. ازاینرو جنبش اعتراضی نمی تواند و نبایستی در سطح این خواسته محدود می ماند. شعارهای مبارزاتیِ متنوع بایستی این نیاز را برآورد کنند.
سوم، توده ای تر شدن جنبش اعتراضی: اینکه مردمِ بسیاری در سرتاسر ایران در یک روز معین به خیابانها آمده اند، البته دستآورد بزرگی بود، اما نباید فراموش کرد که این هنوز بخش کوچکی از ظرفیت عظیمی است که در این جامعه نهفته است. هنوز آن اندازه که انتظار می رود نیروی زنان در صفوف مردم معترض حضور نداشتند، هنوز مردم حاشیه نشین شهرها که بیشترین آسیبهای اقتصادی متوجه آنهاست، همراه با مردم تهیدستِ روستاها حضور چشمگیر بە هم نرساندە بودند. باید به روشهائی اندیشید که می تواند در این توده عظیمِ ناراضی اما خاموش، جسارتِ به میدان آمدن را بوجود بیاورد، نه اینکه آنها را محتاط تر و محافظه کار تر کند، تا جائیکه احساس کنند، انجام این کار از توان آنها خارج است. باید این حقیقت را دریافت که بعضی زیاده رویهای قابل درک، ناشی از خشم انباشته شده، راه را برای توطئه گریهای دشمن هموار می سازد.
چهارم، سازمان و رهبری: روشن است که آن جنبش عظیم اعتراضی از سازماندهی لازم و رهبری شناخته شده خود محروم بود . اما گفتیم که نفس تداوم جنبش ، راهی برای پر کردن آن خلاء خواهد گشود . تامین این هدف به کار آگاهانه و حضور فعال پیشروان در صف مقدم مبارزات مردم گره خورده است. شبکه محافل و فعالان جنبشهای رادیکال و پیشرو اجتماعی در چنین رویدادهای تودەای و مبارزاتی باید به هم پیوند بخورند و اراده واحدی را شکل بدهند. بدون شک انجام این وظیفه خطیر در توان کمونیستهای انقلابی است، آنهائی که نه منزوی از جامعه، بلکه بخش جدائی ناپذیری از آن بوده و هستند .
امروز در شرایطی یاد و خاطرە فداکاری جانباختەگان و تودەهای بە پاخواستە در آبان ١٣٩٨ را گرامی می داریم و درس و تجربیات آنرا توشە راە نبردهای ایندە خواهیم کرد کە جنبش همبستە ، سراسری و اعتراضی معلمان در روز پنج شنبە، دو روز قبل در ٢٧ استان و ٦٨ شهر کشور بار دیگر بر ضرورت سازماندهی آبان ٩٨ و قدرتمندتر از گذشتە تاکید نمود.
شنبه ۲٢ آبان ١٤٠٠ برابر با ١٣ نوامبر ٢٠٢١