حزب کمونیست ایران

اهمیت اعتصاب در مجتمع نیشکر هفت تپه

جمعی از کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه در بخش های مختلف اعتصابی را برای سه شنبه 26 مهر فراخوان دادند. آنها خطاب به همکاران خود نوشتند که “الزامی است روز سه شنبه ساعت ۸ صبح جلوی دفتر مدیریت تجمع اعتراضی برگزار کنند.” فراخوان دهندگان که اطلاعیه خود را روی “کانال مستقل کارگران هفت تپه” پست کرده بودند تاکید نمودند که “یک بار برای همیشه موضع کارگران و نمایندگان مستقل کارگری در رویارویی با مسئولین شرکت را مشخص خواهند نمود.”
دعوت کنندگان، بخشی از اهداف اعتصاب را بازگشت به کار اسماعیل بخشی، همسان سازی حقوق ها، پاداش کشت و بن نوشت افزار برای دانش آموزان شریف هفت تپه اعلام کردند.
کانال یاد شده به نقل از پیام همکار در روز سه شنبه نوشت که شماری از کارگران در محل موعود گرد آمده و از سایر کارگران خواست فردا در تعداد بیشتری در همانجا حضور یابند. در پیامی به کارگران اعتصابی یادآوری شد “با اون 7 میلیون حواسمون پرت نمیشه. پاداش کشت، مطالبه همسان سازی حقوق ها و دیگر مطالبات از جمله بازگشت به کار اسماعیل بخشی غیرقابل بحث است. تجمع ادامه دارد.”
این اعتصاب که بر بستر انقلاب شکوهمند و رشد یافته کنونی فراخوان داده شده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این شکی نیست که کارگران، به عنوان آحاد و غرق شده در جنبش همگانی، در این انقلاب، که از 26 شهریور شروع گردید، شرکت داشته اند. حضور کارگران به صورت مورد اشاره وقتی برجسته گردید که ساکنین محلات کارگر و زحمتکش نشین در جنوب تهران در 8 اکتبر/ 16 مهر با مشخصات معین وارد جنبش انقلابی شدند. در ضمن طی این مدت کارگران رسمی و پیمانی نفت، هفت تپه، شرکت واحد و کارگران پیشتاز سوسیالیست لوله سازی اهواز از طریق بیانیه و اطلاعیه از انقلاب موجود حمایت کردند. آنها همزمان با محکوم کردن توحش سران رژیم و نیروهای سرکوب تحت فرمانشان علیه انقلابیون، خواستار توقف آن شده و تهدید کردندکه اگر سرکوب مردم پایان نیابد، ساکت نخواهند ماند و کار را تعطیل خواهند کرد. اکنون کارگران پیشرو در هفت تپه با اعلام یک اعتصاب اقتصادی و در کنار کارگران تعدادی از پالایشگاه ها وارد میدان شده اند. اعتصاب اقتصادی با اعتصاب سیاسی هم پیوند می باشد. اینگونه اعتصابات، بویژه در شرایط فقر تحمیل شده به مردم و بویژه کارگران و خانواده هایشان حیاتی است. این دو همدیگر را تقویت کرده و در دوره های انقلابی اعتصاب اقتصادی به سرعت به اعتصاب سیاسی فرا می روید. برای نمونه حکومت پهلوی در مهر 1357 دستمزد کارگران نفت را به طرز چشمگیری افزایش داد. کارگران از طریق کمیته اعتصابشان بلافاصله مطالباتی سیاسی نظیر خروج فوری نیروهای نظامی از نفت و سپس لغو حکومت نظامی را مطرح کردند. وقتی سران وقت رژیم خواستِ کارگران انقلابی را رد کردند پمپ بنزین ها از دادن سوخت به اتومبیل ها و تانک های سربکوبگران خودداری کردند.
موج نوین اعتصابات کارگری در سالهای گذشته همیشه ترکیبی از اعتصابات اقتصادی و سیاسی بوده اند، اما جنبه اقتصادی مطالبات غلبه چشمگیری داشته است. انقلاب کنونی، جز در مواردی که نفتگران پیشتاز آن بوده اند، از مطرح کردن مطالبات اقتصادی، که این روزها برای کارگران حیاتی است محروم بوده است. امری آشکار است که رژیم سرمایه داری اسلامی در تمام 43 سال گذشته ترتیبی داده تا نیروی کار در ایران روز به روز ارزان و ارزان تر شود. در نتیجه این سیاست ضد انسانی زنان و مردان کارگر و فرزندانشان با فقری هلاک کننده روبرو بوده و هستند. کارگران (شامل معلمان و کارگران بازنشسته) در سال گذشته بیش از شش هزار اعتصاب و تجمع اعتراضی عمدتا مطالباتی داشته اند که طبق محاسبات اتحاد بین المللی بیش از چهار هزار مورد آن به طور خالصتر کارگری بوده است. پیمانکاران شدیدا استثمارگر و صاخبان دولتی، خصولتی و خصوصی سرمایه جز در مواردی معدود و محدود از تسلیم در برابر مطالبات اقتصادی و سیاسی کارگران خودداری کردند. اکنون وقت آنست که تولید کنندگان کالا و خدمات بخشی از دستمزد به غارت رفته شان را از حساب صاحبان سرمایه و دولت بیرون بکشند.
مبارزات نیرومند کارگری با دستاوردهایش در عرصه پرورش رهبران کارکشته و سازماندهی باید از طریق حلقه هایی به انقلاب کنونی پیوند یابد و اعتصاب اقتصادی، این شکل اصیل کارگری، یکی از همین حلقه هاست.
طبقه کارگر ایران بیگمان یکی از رزمنده ترین بخش های ارتش عظیم پرولتاریای جهانی است. علیرغم اینکه این طبقه از صندوق های اعتصاب نیرومند محروم بوده، اما کارگران در گذشته مثلا در نفت، هفت تپه و فولاد اهواز به اعتصابات ادامه داری دست زده و صاحب دستاوردهای قابل اتکایی گشته اند. لازم است تجارب ارزشمند آن اعتصابات، اعتراضات و مبارزات توسط رهبران عملی به اعتصابات پیش رو، که بر بستر انقلاب کنونی جریان خواهند یافت، منتقل شود و آنها را به سطحی عالیتر برسانند. بدون این امر در صورت فنای جمهوری اسلامی حکومت و جامعه مورد نظر کارگران، یعنی حکومت شورایی – کارگری و جامعه سوسیالیستی متحقق نخواهد شد.