کارگزاران و باندهای درونی رژیم در آستانه تعیین رئیس جمهور بعدی، نمایش تکراری مسخره ایی را آغاز کرده اند. آنها در اشک تمساح ریختن برای مردمِ رنجدیده ایران از همدیگر گوی سبقت می ربایند. آنها با روش بازی کودکانه: “کی بود کی بود، من نبودم ” وارد تبلیغات انتخاباتی ماه آینده شده اند. به چند مورد زیر از مشت نمونه خرواری که این روزها در جراید و سایت های حکومتی انتشار یافته است توجه کنید تا تصویر جدیدی را از میزان وقاحت این جماعت مشاهده کنید:
عزتالله ضرغامی، رئیس پیشین صداوسیما و از کارگزاران ارشد در بیت رهبری می گوید:” او دیگر “اصولگرا نیست و این تقسیمبندی اصلاحطلب و اصولگرا را قبول ندارد” و با شعار “نان، مسکن، آزادی، با عشق به چگوارا” به میدان آمده است! احمد جنتی- دبیر شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید: “وضعیت اقتصادی کشور بسیار نگران کننده است. … وضعیت برای اقشار کم درآمد جامعه، بسیار سخت شده و نرخها هر روز بالا میرود، مسئولان باید هرچه سریعتر به مشکلات مردم رسیدگی کنند.” و ادامه میدهد که “شورای نگهبان برای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم هر کاری از دستش بربیاد، دریغ نخواهد کرد” و مدعی می شود که در “این وضعیت سخت اقتصادی همراه و همدرد مردم هستیم.” احمــد توکلی، عضو مجمع تشــخیص مصلحت نظام و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در یک نشست دانشــجویی اعتراف می کند که “۶۰ درصد از مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند” و به گفته وی “حاکمیت باید بــه هر ترتیــب ممکن صدای فرودستان را بشــنود، چرا که در غیر این صورت اگر حکومت این کار را نکند، ممکن اســت آن اتفاقی رقم بخورد که نباید رخ بدهد”.
شکی نیست کە حاکمیت صدای زنگ این “خطر” را شــنیده است. اما اوضاع آشفته تر و واقعیتها سرسخت تر از آنند که با اینگونه نمایشها بتوانند مردم را بفریبند. در سطحی دیگر، جراید داخل کشور نیز گوشه هائی از سقوط اقتصادی اکثریت مردم این جامعه و نیز زنگ خطری که نواخته شده است را منعکس می کنند:
سایت شهروند آنلاین درباره افزایش قیمت برنج و توان خرید مردم در مطلبی بهنقل از دبیر انجمن واردکنندگان برنج نوشت: “افزایش قیمت برنج باعث شده است که از جمعیت ۸۲میلیون نفری مردم ایران فقط ۱۵میلیون نفر بتوانند برنج بخرند”. اوایل سال بود که افزایش قیمت گوشت و مرغ باعث شــد تا دولت قیمت گذاریِ باصطلاح دســتوری انجام دهد اما قیمت گذاری دستوری هم نتوانست راهی برای مقابله با پر کشیدن این کالاها از سر سفر مردم باشد. بعد از این ها حالا نوبت بە نان رسیدە است. روزنامە اقتصادِ پویا شمارە چهارشنبە ١٥ اردیبهشت از قول یک کارشناس آوردە است کە: در این مدت صحبت هایی از گرانی نان مطرح شده اســت” و اضافە میکند کە : “این موضوع خط قرمز مردم است، با نانِ مردم نمی توان شوخی کرد چرا که نان یکی از غذاهای اصلی مردم ایران است و اگر این اتفاق رخ دهد مطمئناً به انفجار اجتماعی منجر خواهد شد و مردم تحمل حذف نان را از سفرە خود ندارند.” با درج خبر احتمال گرانی نان، مدیرکل دفتر امور بازرگانی وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت) در روزنامە امروز شمارە چهارشنبە اعلام کرد: “دولت فعلا نان را گران نمیکند!” آنان تجربە ناگهانی گران شدن ناگهانی نرخ بنزین را نیز دارند بە این دلیل بتدریج قصد دارند مردم را بە محرومیت مطلق سوق دهند، بە این دلیل ایشان تأکید دارند کە دولت فعلا نان را گران نمیکند، البتە تغییر احتمالی شرایط آبوهوایی و پیش بینی بروز خشکسالی و افت تولید در سال جاری، میتواند وضع را از این هم بدتر کند و با افزایش بیشتر قیمتها نە تنها حذف برنج بلکە حذف نان را هم از سفرهها ی بی رونق امروزی سرعت بخشد.
در کنار این وضعیت بحرانی کە هر روز بر میزان محرومیت اکثریت مردم از یک زندگی عادی و خالی شدن سفرە آنان از ابتدائی ترین مواد غذایی افزودە میشود، باید پیامدهای کرونا و بی کفایتی دولت و کل دستگاە حاکمیت رژیم اسلامی را نسبت بە سلامتی جان مردم اضافە کرد. گذشتە از این، باید همچنین از سیر صعودی نرخ بیکاری گفت. روزنامە اقتصاد پویا در همان شمارە از زبان همان کارشناس آوردە است کە: امروزه شاهد این هســتیم که حدود ۷٠ درصد مردم زیر خط فقر مطلق هســتند و نرخ بیکاری همچنان سیر صعودی دارد و بە این دلیل شاهد آشفتگی اجتماعی بیشتر از گذشته هستیم” اما چه کسانی جز آنهائی که برای ادامە حاکمیت ننگین خود ٤٢ سال است نان سفرە کارگران و مردم زحمتکش، ثروت حاصل از کار و زحمت آنان را بە تاراج میبرد و امروز بیش از هر زمان دیگر از حیات خود از همین ثروت، نهادهای سرکوبگر خود را در مقابل همین مردم، همین مردم محروم اما عاصی و معترض بە حاکمیت خود را تقویت میکند. آنان در این حاکمیت، همە از هر جناح و دستە و گروهی صدای این اعتراضات و روند روبە گسترش مبارزات مردم را در مراکز کار و در شهرها و محلات شنیدەاند، بە این دلیل بە سراسمیگی افتادە تا با اقدامات سرکوبگرانە گویا این حرکت اجتماعی را بە عقب برانند. هر روز کە میگذرد این مردم با برداشتن قدمی بە جلو برای متحد کردن صفوف خود، آمادە تر از روز قبل سرنگونی انقلابی این رژیم ضد انسانی را تدارک میبینند. بە دلیل همین واقعیت است کە امروز همە دستگاه های تبلیغاتی بە کار افتادەاند تا ریاکارانە با پردە برداشتن از آنچە کە همین مردم سال هاست در خیابانها فریادش را سردادەاند در حقیقت از خشم مردم بکاهند. آنان هر کدام و از هر جناح و دستەای که امروز بە یاد درد و رنج مردم افتادەاند، بە سرو کول هم میپرند، این یا آن جناح، این یا آن مسئول و مدیر را مسبب مشکلات بیشمار در زندگی مردم معرفی میکنند تا کل نظام را از گزند خشم مردم دور نگە دارند.