روز یکشنبه ۱۲ اردیبهشت گروههایی از معلمان به همراه فعالین کارگری و حقوق بشری به قصد گرد آمدن در مقابل مجلس به سوی بهارستان رفتند تا به زندانی کردن کارگران، معلمان و فعالین سیاسی و مدنی اعتراض نمایند. آنها بویژه خواهان آزادی اسماعیل عبدی، شاپور احسانی راد و دیگر معلمان و کارگران زندانی بودند. اما نیروهای امنیتی و انتظامی تمام محوطه پیرامون مجلس را تنیده بودند. با توجه به فراوانی نیروهای مجهز رژیم، معترضان امکان تجمع در مقابل مجلس رانیافتند . از اینرو معترضین به روبروی زندان کرج رفتند و شعارگویان خواهان آزادی زندانیان سیاسی گردیدند.
آنچه که ذکرش رفت یکی از آکسیون هایی است که این روزها دارد رو به افزایش میگذارد. اکنون زندانی کردن، پاپوش دوختن برای زندانیان سیاسی توسط بازجویان از درون و بیرون زندان مورد اعتراض و مبارزه قرار گرفته است. زندانیان زن و مرد سیاسی، مقاوم و شجاع در زندان ها، بازجوها ها را به چالش میکشند و به خواست های آنها تن نمیدهند هیچ، بلکه فضای مقاومت در داخل زندان را تقویت کرده و از طریق تماس با رسانه ها و ارسال گزارشاتی که در شبکه های اجتماعی منتشر میشود به جنگ سیاست جنایتکارانه سران حکومت اسلامی در استفاده از ابزارِ زندان، شکنجه و اعدام رفته و میروند. طبق گزارشات، سپیده قلیان در مورد زنان عربی که فقط برای خبرگیری از شوهرانشان دستگیر و تحت شکنجه های وحشیانه قرار گرفته اند، اینگونه زنان به اصطلاح عادی نیز در مقابل جلادان مقاومت کرده اند.
در بیرون نیز گردهمایی های اعتراضی و مبارزاتی، نوشتن مقالات، کتابها، گزارشات، تهیه برنامه های تلویزیونی و نظایر آنها از اشکال مبارزاتی مردم علیه توحش رژیم در زندان ها بوده و هست. گزارشهای موثقِ سپیده قلیان راجع به زندانیان زن سیاسی و زنانی که فقط به دلیل فعالیت های شوهرانشان به زندان و به زیر شکنجه کشیده شده اند از آثار برجسته در این عرصه می باشد. اثر مهم دیگری که روش های ددمنشانه رژیم اسلامی سرمایه در داخل زندان ها را افشا کرده کتاب “شکنجه سفید” نوشته نرگس محمدی است که چاپ اولش در سال 2020 توسط نشر باران در سوئد منتشر شد و امسال به چاپ دوم رسید. نوشته اند که این کتابِ معتبر، چند خاطره از خود نرگس محمدی و گفتگو با 12 زن سیاسی متعلق به مرامها و عقاید مختلف سیاسی و عقیدتی را شامل میشود که از زاویه ایی ویژه، شرایط داخل زندانها، ددمنشی بازجویان و مقاومت زندانیان را نشان میدهد. اقدام ابتکاریِ قابل اشارهِ دیگر، یک برنامه زنده 7 ساعته است که در 12 فروردین، سالروز همه پرسی جمهوری اسلامی، توسط جمعی از کنشگران عدالتخواه و بر روی شبکه های اجتماعی پست شد. برگزارکنندگان برنامه در 7 ساعت یاد شده با استفاده از شهادتنامهها، خاطرهها، نامهها و آثار هنری زندانیان سیاسی و مقاوم دهه شصت تا امروز سیمای واقعی جمهوری اسلامی و جلادان آن در زندانها و مقاومت قهرمانهِ زندانیان زن و مرد را به نمایش گذاشتند.
همدردی با زندانیان سیاسی در میان مردم ایران بسیار وسیع و ژرف است. بر بستر این همدردیِ عمیق، اقدامات و فعالیت های فراروانی انجام میگیرد که میشود همه را در شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” خلاصه کرد. این آکسیون ها گرچه موثر و ضروری هستند، اما هنوز نمایانگر عمق خواست و ژرفای آرزوهای مردم ایران برای آزادی زندانیان سیاسی نیستند. شکی نیست فعالان بسیاری به طرزی خستگی ناپذیر برای تقویت این آکسیون های مبارزاتی در تلاشند. آنها بر اساس خود راه حلهایی هم ارائه داده اند .
گره زدن مبارزات درون و بیرون زندانها به همدیگر، مستمر کردن و توده ای کردن این مبارزات، بسیج از پائین و ایجاد کمیته های دفاع از زندانیان سیاسی در محلات، تشکیل گروههای همبستگی با زندانیان سیاسی در داخل و خارج و دوری گزیدن از هرگونه فرقه گرایی، تشدید فعالیت گروهی و هدفدار، تداوم بخشیدن به افشاگریها و گسترده کردن آنها، تقویت فعالیت های جمع آوری کمک های مالی برای خانواده های زندانیان سیاسی و توزیع دقیق و اولویتدار آنها. طبعاً در تداوم مبارزه و دست زدن به دیالوگهای سازنده در میان فعالین راه حلهای دیگری نیز پیدا خواهند شد. لازم است شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” وحدت بخش همه فعالیت ها گردد.
شعار “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” از دیرباز از شعارهای موثر در عرصه مبارزه علیه دیکتاتوری بوده و در انقلاب 57 نتیجه داد. حکومت های دیکتاتوری در دوره رکود اقتصادی و ضعف سیاسی همیشه متکی به زندان، شکنجه و اعدام بوده اند. این امر برای جمهوری اسلامی که به جز بحران های متعدد سیاسی و مشروعیتی و بویژه اقتصادی شاهد هیچگونه رونق و پیشرفتی نبوده به درجات بالایی صادق است. زندان، شکنجه های وحشیانه و اعدامهای وسیع و دسته جمعی مخصوصا در دهه شصت در کنار پشتیبانی های دول امپریالیستی و حمایت های داخلی بورژوازی و در راس آنها بورژوازی بازار و اقشار متعصب مذهبی نقش زیادی در ابقا و تداوم عمر ننگین رژیم داشتند. جمهوری اسلامی همیشه به اهمیت زندان، شکنجه و اعدام واقف بوده و در گذشته از آنها سود بسیار برده است. اما آن سودها زیانهای زیادی برای حکومت اسلامی در بطن خود داشت که اکنون نمایان شده است. اکنون ترس مردم از زندان و شکنجه به درجات زیادی شکسته است. مبارزات گوناگون کارگری و مدنی، رژیم مشروعیت باخته و در آستانه ورشستگی را دچار وحشت کرده است. جامعه در اوضاع کنونی دارد به طرف ایجاد فضایی انقلابی میرود که در درون آن شکستن درب زندانها و بازگرداندن فرزندان سلحشور جامعه به آغوش خانواده ها و مردم آزادیخواه ممکن تر گشته است. چنان روزی عمر رژیم اسلامیِ هار، مستبد و استثمارگر را به شماره خواهد انداخت.