حزب کمونیست ایران

طبقە کارگر ایران و اول ماه مه

طبقه کارگرِ ایران، امسال در شرایطی بە استقبال اول ماە مە روز جهانی کارگر می رود کە در یکی از سخترین شرایط کار، زندگی، حیات سیاسی، اجتماعی، بهداشتی و درمانی خود و خانوادە  بە سر می برد. استبداد سیاسی و مذهبی، حامی و تعمیق کنندە ستم طبقاتی، بر گردە کارگران ایران و مردم محروم این کشور طی ٤٢ سال حیات رژیم اسلامی بودە است.  طی ١٤ماە گذشتە و با شیوع و گسترش ویروس کرونا کە مسئولیت مستقیم آن بر عهدە سران حکومت اسلامی است، بیشترین قربانیان کوید١٩ در میان کارگران و اقشار محروم جامعە بودە کە کمترین پوشش و بستر امنیتی داشتەاند. طبقه کارگر و مردم ستمدیدە ایران در دوران حیات جمهوری اسلامی از ابزارهای موثر مبارزاتی خود، از جملە تشکل حزبی و سازمانهای مستقل کارگری، حق تجمع، اعتراض، اعتصاب، ابراز عقیده و بیان، محروم نگە داشتە شدە است. عدم وجود چنین ابزارهای مبارزاتی در دست کارگران به معنای خلع سلاح آنان در نبردی سخت با دشمنی تا دندان مسلح و بی رحم است که به چیزی جز تسلیم و بردگی مطلق کارگران رضایت نمی دهد. آنچه امروز طبقه کارگر ایران از سر می گذراند مرگِ تدریجی و فرسایشی خود و اعضای خانواده اش است. دولت و سرمایه داران ایران ضمن اِشراف بر این حقیقت، به این میزان از شرایط دردناک بردگی علیە کارگران هنوز راضی نیستند، بلکه روز به روز فشارهای خود علیه این طبقه را افزایش می دهند تا سود بیشتری کسب نمایند. طبقە سرمایەدار ایران و دولت حامی آن کە کمیتە اجرایی و بازوی مسلح این طبقە است، به خوبی آگاه هستند کە ثروت آنان محصول استثمار شدید و فقر کارگران، و فقر کارگران سرچشمه ازدیاد ثروت روزانه آنان است.

سیاست دولت و سرمایه داران در اِعمال بی حقوقی روزانه علیه طبقه کارگر پرداخت نکردن به موقع دستمزدها، لغو قراردادهای دائمی و انعقاد قرارداد موقت و سفید امضا، عدم رعایت قانون کار ضد کارگری دولت و کوشش برای تغییرات بیشتر در آن به نفع کارفرمایان، خارج کردن کارگاههای با کمتر از ١٠کارگر از پوشش قانون کار، فقدان بیمه بیکاری و عدم تامین امنیت شغلی و درمانی، وجود میلیونها بیکار بعنوان تهدیدی دائمی علیە کارگران شاغل، افزایش دیگر معضلات اجتماعی همچون اعتیاد، فقر، تن فروشی، کار کودکان، قتل و نظایر آن، که در گام اول قربانیان آن در صفوف طبقه کارگر و قشرهای محروم و ستمکش جامعه شکار می شوند، از دیگر عوارض نظام فاسد سرمایه داری و دولت اسلامی مدافع آن در ایران امروز است.

در چنین شرایط سخت و اسفناکی، سال گذشتە، سال گسترش و همە گیری ویروس کرونا، سال مرگ و میر و آلودە شدن کارگران و محرومان جامعە بە این ویروس، همزمان با سال دستمزد ناچیز  یک میلیون و٩١٠هزار تومان بود. دستمزد یک ماە کارگران ایران در سال ١٣٩٩ کمتر از ١٠٠ دلار بود کە بە گزارش دفترمطالعات اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس  “نرخ فقر در کشور به حدود ۳۵درصد رسیده است. یعنی ۳۵ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند.” البتە این آمارِ حکومتی با درصد بالایی از دروغ و بیان غیرواقعی از زندگی زیر خط فقر کە اکنون بیشتر از ٦٠درصد برآورد می شود. در چنین شرایطی و باتوجە بە عدم چشم انداز بهبود در وضعیت اقتصاد و سخت تر شدن زندگی در سال کنونی، دستمزد کارگران توسط دولت و کارفرما و بدون حضور نمایندگان واقعی کارگران در سال  ١٤٠٠ با ٣ برابر کمتر از نرخ تورم و تامین یک زندگی معمولی کە بیش از ١٢ میلیون تومان در ماە است، تعیین گردید.

طی سال گذشتە کرونا بە فرصتی برای رژیم و سرمایەداران در تقابل و کاهش  اعتراضات و مبارزات کارگری و تودەای از جملە در تقابل با تعیین دستمزد سال جاری تبدیل شد. همزمان  تلفات سنگین جانی و انسانی را بر کارگران و محرومان جامعە تحمیل کرد. شیوع این اپیدمی در کنار نبود نهاد و تشکلات مبارزاتی و رزمندە کارگری مانع تجمعات گستردە کارگران و اقشار ناراضی در کف کارخانە و خیابان گردید. اگرچە کرونا در همراهی با طبقە سرمایەدار و دولت حامی آن، بیشترین ستم و اجحافات را بر طبقە کارگر تحمیل نمود، اما این طبقە نیز تسلیم نشدە و به اعتراض و مبارزات خود ادامه دادە است. طی سال گذشتە نیز هر روز و هر ماه شاهد دهها حرکت و اقدام جمعی و گروهی کارگران در محیط کار، در جلو کارخانه، در برابر نهادهای تصمیم گیری رژیم از جملە ادارە کار، مجلس و … بودەایم . تجمعات کارگران در هفت تپە، فولاد اهواز، پتروشیمی ها، کارگران قراردادی در صنعت نفت، کارگران راه آهن، تجمعات سازمانیافتە و سراسری معلمان و اعتراض و تجمع سازمانیافتە، پیگیر و مداوم بازنشستگان بخشی از این تحرک مبارزاتی طبقه کارگر است. طرح خواسته ها، مطالبات و پیگیری آنان توسط کارگران و پیشروان کارگری از سنتهای شناخته شده جنبش اول ماه مه است.