حزب کمونیست ایران

طرح (پروسه آشتی)دولت ترکیه با پ‌ک‌ک و راه‌حل اصولی مسئله کرد

اسعد رستمی ۲۸-۱۰-۲۰۲۴

 

مسئله کرد یکی از بزرگ‌ترین مسائل و چالش‌های سیاسی در خاورمیانه به شمار می‌آید، چالشی که نه تنها دولت ترکیه، بلکه همسایگانش را نیز تحت تأثیر قرار داده است. دولت ترکیه، به ویژه حزب عدالت و توسعه (AKP) به رهبری رجب طیب اردوغان، طی سال‌های ۲۰۱۳-۲۰۱۵، طرحی موسوم به “پروسه آشتی” با حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) را با شعار پایان دادن به درگیری‌ها و ایجاد صلح آغاز کرد. با شکست این پروسه در ۲۰۱۵ ، امید به راه حل مسالمت‌آمیز مسئله کرد کنار رفت. اما در روزهای اخیر، پارلمان ترکیه بار دیگر موضوع آشتی که منظورشان خلع سلاح حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک) است  را به بحث گذاشته است، این موضوع واکنش‌های متفاوتی را از جانب گروه‌ها و جریان‌های سیاسی برانگیخته است که هرکدام از گوشه ای به این مسئله مینگرند.

 

اماانگیزه‌های واقعی دولت ترکیه از احیای طرح آشتی چیست؟

 

احیای دوباره طرح آشتی توسط پارلمان ترکیه می‌تواند دلایل و انگیزه‌های گوناگونی داشته باشد که به نظر می‌رسد برخی از آن‌ها مشابه با اهداف و دلایل طرح اول هستند، از جمله:

 

  1. کسب اعتبار بین‌المللی و بهبود روابط با غرب: یکی از انگیزه‌های مهم در احیای دوباره این پروسه، جلب حمایت جامعه جهانی و بهبود روابط با اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا است. ترکیه به دنبال بهبود وجهه بین‌المللی خود به عنوان یک کشور صلح‌طلب و حامی حقوق اقلیتها هاست، به ویژه در شرایطی که نیازمند حمایت سیاسی و اقتصادی کشورهای غربی است.
  2. کاهش فشارهای داخلی: ترکیه با بحران‌های اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای روبرو است. طرح دوباره آشتی می‌تواند به کاهش فشارهای داخلی کمک کند و تصویری از حسن‌نیت دولت ارائه دهد، به‌ویژه در مناطقی که مردم کردستان ترکیه با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند.
  3. استفاده ابزاری از آشتی در شرایط دشوار اقتصادی و انتخابات آتی: این طرح ممکن است به عنوان ابزاری انتخاباتی به کار رود. دولت( AKP)می‌تواند با فریب و حیله احیای دوباره پروسه آشتی، حمایت مردم کردستان را در انتخابات‌های آتی جلب کند یا حداقل مانع از حرکت آنان به سوی احزاب مخالف شود.

 

احیای پروسه موسوم به آشتی با توجه به پیشینه شکست خورده آن و تحلیل‌های جدیدی که در مورد وضعیت داخلی ترکیه وجود دارد، همچنان با نقدهای جدی مواجه است:

 

  • عدم وجود تغییرات ساختاری واقعی: اگرچه دولت ترکیه اعلام کرده که به دنبال رفع محدودیت‌ها و بهبود شرایط حقوقی و اقتصادی مردم کردستان است، اما تجربه گذشته نشان داده که هیچ تعهد پایدار و واقعی برای تحقق این وعده‌ها وجود ندارد. آنها از ابتدا و تا کنون کماکان ملتی  را به عنوان ملت کرد و جغرافیایی به نام کردستان را نه تنها حاشا میکنند بلکه برای تحقیر و سرکوب مردم و این ملت کم جنایت نکرده اند. از اینرو بدون شک این اقدامات صرفاً نمایشی بوده و عملاً تأثیر خاصی بر بهبود زندگی مردم کرد در ترکیه  نخواهند داشت.
  • بازداشت و سرکوب گسترده مردم و فعالان کرد: بازداشت و سرکوب‌های گسترده علیه مردم و فعالان کرد و حتی نمایندگان منتخب آنان از. عبدالله ئوجالان تا صلاح الدین دمیرتاش و پارلمانتارهای دیگر HDP در پارلمان، همواره به عنوان نشانه‌ای از نبود تعهد دولت به آشتی واقعی مطرح بوده است. این اقدامات، در تناقض آشکار با اهداف صلح و همزیستی قرار دارد و نشان می‌دهد که طرح آشتی هنوز عمدتاً ابزاری در دست دولت ترکیه است.
  • نگرانی از استفاده مجدد دولت از آشتی به عنوان ابزاری سیاسی: بسیاری از مردم کردستان و جریانات حق طلب  و ناظران معتقدند که این طرح صرفاً یک ابزار سیاسی برای به‌دست آوردن حمایت‌های داخلی و بین‌المللی در مقطعی حساس است. تجربه گذشته ثابت کرده که دولت ترکیه تنها در شرایط بحرانی به دنبال صلح و آشتی می‌رود، و با فروکش کردن این شرایط یا تغییر شرایط سیاسی، دوباره سیاست‌های سرکوبگرانه خود را از سر می‌گیرد.

. برخورد غیر انسانی دولت ترکیه با عبدالله ئوجالان رهبر حزب کارگران کردستان PKK و گرفتن حق ملاقات وی حتی با وکلایش و تلاش برای شکستن شخصیت وی به عنوان یک زندانی سیاسی  و تروریست خطاب کردن وی نیز هرچه بیشتر بر این بدگمانی ها میافزاید.

 

تردیدی نمانده که حل مسئله کرد در ترکیه  تنها از طریق تغییرات ریشه ای،ساختاری و تضمین حقوق دموکراتیک واقعی برای مردم کردستان امکان‌پذیر است.

برخی از محورهای اصلی این راه‌حل عبارتند از:

 

  1. حق تعیین سرنوشت:مردم کردستان  باید از آزادی کامل برای تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود برخوردار باشند. این حق شامل امکان اداره مستقل  و دموکراتیک مناطق کردستان و حق ابراز هویت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به طور مستقل است.
  2. پایان دادن به فقر و نابرابری: مناطق کردستان ترکیه با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه هستند و رفع فقر و نابرابری در این مناطق نیازمند اصلاحات عمیق و برنامه‌های اقتصادی جامع است. این اصلاحات باید شامل توزیع عادلانه منابع، ثروت و ایجاد فرصت‌های شغلی و بهبود زیرساخت‌ها باشد. کاری که دولت اردوغان از انجام آن عاجز است.
  3. همبستگی بین‌المللی و همکاری منطقه‌ای: حل مسئله کرد نیازمند همبستگی مردم ترکیه و حمایت جامعه جهانی و پشتیبانی مردم کردستان، در بخشهای دیگر کردستان  است. این همبستگی می‌تواند زمینه‌ساز فشارهای بین‌المللی علیه سیاست‌های سرکوبگرانه و نقض حقوق بشر باشد و از سوی دیگر، راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز و پایداری برای حل مسئله کرد را فراهم آورد.
  4. ایجاد یک نظام دموکراتیک: ترکیه نیازمند یک ساختار دموکراتیک است که در آن تمامی مردم از جمله مردم کردستان از حقوق برابر و آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برخوردار باشند. این ساختار دموکراتیک، تنها با به رسمیت شناختن، ملیتها، فرهنگ‌ها و هویت‌های مختلف و تضمین عدالت اجتماعی امکان‌پذیر است.

 

احیای دوباره طرح آشتی در پارلمان ترکیه نشان می‌دهد که مسئله کرد هنوز به عنوان چالشی جدی و حل نشده باقی مانده است. اما این تلاش‌ها بدون وجود تعهد واقعی دولت ترکیه به تغییرات ساختاری و بدون مشارکت فعال و مؤثر نمایندگان واقعی مردم کردستان ، نمی‌تواند به یک راه‌حل پایدار منجر شود. تنها با تضمین حق تعیین سرنوشت، اجرای عدالت اجتماعی و به رسمیت شناختن تنوع ملی،فرهنگی و هویتی، می‌توان به سوی حل اصولی و پایدار مسئله کرد حرکت کرد. طرح‌های صلحی که صرفاً در راستای منافع کوتاه‌مدت دولت و بدون توجه به خواسته‌های اساسی مردم کردستان طراحی شده باشند، مانند گذشته محکوم به شکست خواهند بود. حل مسئله کرد نه یک بازی سیاسی بلکه واقعیت ملتی است که قربانی دست چهار دولت فاشیست و تا سر استخوان ضد آزادی است. تنها با مبارزه پیگیر و دخالت مستقیم مردم انقلابی کردستان میتوان به این جنایات و انکارها پایان داد.