اعدام جنایتکارانه دو جوان مبارز، محسن شکاری و مجید رهنورد، علیرغم اعتراضات وسیع داخلی و بین المللی موجی از نفرت نسبت به رژیم اسلامی را در سراسر جهان بوجود آورده است. این جنایتها در کنار آدم کشی های هر روزه در گوشه و کنار ایران، در شرایطی روی می دهند که رژیم در تجربه ۳ ماه گذشته به روشنی دریافته است که سرکوب مردم را از ادامه انقلاب باز نخواهد داشت. رژیم اسلامی ایران نا امید از خاموش ساختن آتش خیزش انقلابی مردم ، تنها چاره برای حفظ حکومت را اعدام بیشتر در زندانها و قتل بیشتر در بیرون زندانها یافته اند .
اینک دیگر هیچ گوشه ای از ایران نیست که جوانی از مردم در زندانها تحت شکنجه و یا در خیابانها با گلوله مزدوران اسلامی جان خود را از دست نداده باشد . هزاران خانواده دنبال عزیزان زندانی خود هستند و دهها هزار زخمی در میان خانواده ها و با امکانات محدود تحت مداوا هستند . بیش از پانصد نفر در طول سه ماه با قتل های حکومتی جان باخته اند .
دادگاههای نظامی – امنیتی که شاکی ، وکیل ، قاضی و دادستان و تماشاچی همگی حکومتی هستند در مدت کوتاهی و در مخفی کاری ناشی از هراس حاکمان ، احکام سنگین اعدام را برای جوانان شکنجه شده صادر می کنند . بیش از چهل زندانی محکوم به اعدام در دالانهای مرگ در نوبت اعدام قرار دارند .
چرا رژیم چنین بی محابا به اعدام و خشونت حکومتی می پردازد ؟ دلیل آن مایوس شدن از تمامی راه حل های دیگر برای به شکست کشاندن مردم و ساکت کردن میلیونها انسان شریف و آزادیخواه در داخل و خارج است .
بسیاری از کسبه و بازاریان بخش های که در اعتراضات چهل و سه سال گذشته حضور چشمگیر و فعال را نداشتند امروز در صحنه حضور دارند . حتی بخش های از جریانات و نهادهای مذهبی ماندن در حکومت جمهوری اسلامی را به ضرر اسلام و مذهب شیعه دانسته و بیش از پیش در مقابل حکومت قرار می گیرند .
حکومت تنها و منزوی است . در سطح جهانی هیچگاه با چنین فشارهایی روبرو نبوده و قدرتهای غربی خود را برای ایران بدون حکومت اسلامی آماده می کنند .
حکومت چین در سرعتی کم سابقه با مخالفان منطقه ای ایران وارد قراردادهای دراز مدت شد ، حتی در برابر مسائل مورد منازعه ، علناً علیه حکومت اسلامی موضع گرفت. روسیه هم در زیر فشار سنگین است که از حکومت اسلامی دوری گزیند. منافع دراز مدت روسیه با ادامه همکاری با حکومت اسلامی در خطر قرار گرفته است.
سه ماه اعتراض و اعتصاب زمین را زیر پای جمهوری اسلامی داغ کرده است. نه راه پیش دارد و نه راه پس. نه می تواند عقربه تاریخ را به پیش از قتل حکومتی ژینا امینی برگرداند و نه قادر است آنرا پشت سر نهد. تنها گزینه برای حاکمان اسلامی جنایات و ترور بیشتر است .
تاریخ ثابت کرده که هیچ نظام سیاسی با ترور و قتل حکومتی در دراز مدت پایدار نخواهد بود . حاکمان اسلامی در پشت پرده و در خلوت خود، به فردای سرنگونی، به حفظ جان و ثروتهای خود می اندیشند. جنایات بیشتر در دنیای مدرن راه فرار و پنهان شدن را هم بر آنها بسته است.