ستمکشی زن جزء جدایی ناپذیر هر جامعه سرمایه داری است. اما آن وضعیتی که در ایران به زنان تحمیل شده است با کمتر جائی از جهان قابل مقایسه نیست، چرا که در ایران بورژوازی با تکیه بر قوانین اسلامی حاکمیت خود را اعمال می کند. زن در اسلام ناکامل و ضعیفه است، نیمه مرد بحساب می آید و جنس فرودست است. رژیم اسلامی که بربریت خود را وثیقه نجات سرمایه داری بحران زده ایران قرار داده است، با تمام قوانین و جنایاتش زنان را به موقعیت بردگی آشکار سوق داده است. بر اساس قوانین اسلامی مهر آپارتاید جنسی از همان بدو تولد رسما بر جنس زن حک می گردد. زن در همه جا و در همه شئون زندگی از همان کودکی بعنوان جنس فرودست تحقیر می شود. زن همه عمر تحت قیمومیت مردان قرار دارد. نه فقط از حق طلاق مطلقا بی بهره است، حتی ازدواجش هم در گرو اجازه قیم گذاشته شده است. حتی حق سرپرستی کودکانش نیز از او دریغ شده است. گذرانش به “نفقه” و “صدقه” مرد واگذار شده است، و وظیفه تمام عمرش اطاعت از مرد و زاد و ولد باز هم برای مرد مقرر گشته است.
آنچه رژیم جمهوری اسلامی با تکیه بر مذهب و قوانین بندگی آور نشأت گرفته از آن پیش روی زنان گسترده است، چیزی جز به تباهی کشاندن هستی آنان نیست. این درجه از تباهی و بی حقوقی که زنان ایران را در خود فرو برده، این تبعیض آشکار و بردگی رسمی بخاطر جنسیت، این ستم و سرکوب سازمانیافته که بر بستر بیکاری و فقر و فلاکت روزافزون و حادترین فشارهای اجتماعی اعمال می شود به حدی است که هیچ جایی برای تن دادن به این مناسبات و دلخوش کردن به اصلاح نظام موجود باقی نگذاشته است. این رژیم سرمایه داری مذهبی در ادامه 38 سال تعرض بی وقفه علیه زنان، امروز دیگر عطش مبارزه جویی زنان برای رهایی از تبعیض جنسیتی، خواست زنان برای دستیابی به یک زندگی انسانی عاری از ستم و عشق به آزادی و انسانیت را آماج حمله قرار داده است. رژیم اسلامی همان نیرویی را در وجود زنان مورد حمله قرار داده است که زنان ایران را در مبارزه سنگر به سنگر علیه نظام آپارتاید جنسی به حرکت درآورده است.
اکنون بخش پیشرو جنبش زنان و جنبش کارگری ستمی را که بر زنان می رود را بخوبی می شناسند. اکثریت عظیم زنان جزء طبقه کارگر و زحمتکشان و محرومان جامعه هستند. این زنان ستمدیده قربانیان نظامی هستند که بر بنیاد بردگی مزدی انسانها بنا شده است. ستم بر زنان ریشه در نظامی دارد که در آن، آنان که کار می کنند و با درد و رنج و مشقات خود همه ثروت و قدرت جامعه را می آفرینند، بی بهره ترین و محروم ترین بخش جامعه هستند. ستمکشی زنان در این نظام مزدوری سرمایه ریشه دارد. نظامی که برای ایجاد تفرقه و جدائی در میان توده های کارگر همه گونه تبعیض و بی حقوقی، تبعیض میان زن و مرد، تبعیض میان نژادها، ملت ها و مذهب ها و انواع ستمگری را به خدمت می گیرد. این ستم که امروز بر زنان می رود، جزئی از آن ستمگری و تعرض عنان گسیخته است که بورژوازی با تکیه بر قوانین ارتجاعی اسلامی و با حربه دولت مذهبی علیه طبقه کارگر و مردم زحمتکش سازمان داده است.
زنان قربانی تعرض سازمانیافته بورژوازی علیه طبقه کارگر و ستمدیدگان جامعه هستند. این تعرض آشکار بورژوازی و دولت مذهبی تنها با نیروی سازمانیافته زنان و مردان کارگر و ستمدیدگان جامعه درهم کوبیده می شود. امروزه زنان ایران بر متن تغییر و تحولات سه دهه گذشته، با حضور چشمگیرشان در بازار کار، با حضورغیر قابل انکارشان در عرصه های مختلف مبارزه، روی آوری به تحصیلات عالی و شکوفا شدن استعدادهای آنان در رشته هایی که تا دیروز در انحصار مردان بود و گرایش آنان به زاد و ولد کمتر زمینه های مناسبتری را برای رشد آگاهی و گسترش مبارزه حق طلبانه خود در جامعه فراهم آورده اند. زنان خانواده های کارگری و اقشار زحمتکش جامعه با حضور فزاینده در بازار کار و در مبارزه برای بهبود شرایط کار و زندگی در موقعیت بهتری برای به چالش کشیدن نظام آپارتاید جنسی به عنوان یکی از پایه های حاکمیت رژیم سرمایه داری اسلامی قرار گرفته اند. سران رژیم که یارای مقابله با روند این تحولات را ندارند، هر روز با آوردن لایحه و تصویب قانون زن ستیزانه تازه ای، به جنگ پیامد این تحولات می شتابند. به دلیل این تحولات و مبارزه سنگر به سنگر زنان بر متن آن، جمهوری اسلامی بیش از پیش زیر فشار خواسته ها و مطالبات جنبش زنان قرار گرفته و پیشروی این جنبش به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.
در این شرایط که هم جریان فمینیسم اسلامی وابسته به اصلاح طلبان حکومتی و هم گرایش فمینیسم لیبرال، هر دو استراتژی اصلاح نظام جمهوری اسلامی را پیشاروی جنبش زنان قرار داده اند و با روش های خود در تلاش هستند که جنبش زنان را در چهار چوب تنگ قوانین ارتجاعی موجود و برای تعدیلاتی در نحوه اجرای قوانین اسلامی به بند بکشند، فعالین سوسیالیست جنبش زنان لازم است جهت به عقب راندن نظام آپارتاید جنسی، تلاش برای بسیج و به میدان آوردن زنان کارگر و ستمدیده را در محور فعالیت خود قرار دهند. فعالین سوسیالیست جنبش زنان لازم است بر خواست ها و مطالباتی در جنبش زنان تمرکز کنند که ریشه در کار و زندگی زنان کارگر و زحمتکش دارند و از پتانسیل بسیج توده ای برخوردارند. خواسته ها و مطالباتی که تحقق آنها در گرو رویارویی و تعرض به سرمایه است. تکیه بر این مطالبات و تأکید بر ضرورت اتحاد با جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی و نشان دادن مسیر تحقق آنها گام مهمی در جهت به میدان آوردن توده زنان کارکن و رنجدیده است.
رهائی کامل زنان و رهایی طبقه کارگر تنها در جامعه ای عاری از هر گونه تبعیض و ستمگری میسر است. جامعه ای آزاد که در آن با از میان برداشتن طبقات همه ستمگری ها و تبعیضات بر اساس جنسیت و ملیت و نژاد و خصومت میان انسان ها رخت بر می بندد. 8 مارس روز همبستگی جنبش زنان و تمام انسانهای آزاده در سراسر جهان است که برای پایان بخشیدن به تبعیض و ستمگری مبارزه می کنند. حزب کمونیست ایران همبستگی عمیق خود را با همه زنان در مبارزه علیه این ستم و تبعیض ضد انسانی اعلام می دارد و همه زنان را فرا می خواند که در مبارزه خود برای رهایی، هیچ فرصتی را برای ایجاد پیوند و همبستگی با مبارزه طبقه کارگر علیه نظام سرمایه داری از دست ندهند.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
یازدهم اسفندماه ۱۳۹۵ برابر با یکم مارس ۲۰۱۷