سه شنبه – ۱۳ آذر – ۱۳۹۷ , 04 – 12 – 2018
رژیم جمهوری اسلامی بر متن این بحران و درماندگی اقتصادی با یک بحران ایدئولوژیک عمیق نیز روبرو شده است. یعنی یکی از ستون های حاکمیت این رژیم که از طریق آن جامعه را به لحاظ اخلاقی و فکری کنترل می کرد، در نتیجه تحول در عرصه های فرهنگی و هنری و گسترش مقاومت و مبارزه زنان، جوانان و مردم عاصی از سلطه قوانین مذهبی فرو ریخته است. روی آوری گسترده زنان به تحصیلات عالی و به بازار کار غیر رسمی و حضور گسترده آنان در صف مقدم مبارزات توده ای، مردسالاری و آپارتاید جنسیتی یکی دیگر از پایه های حاکمیت مذهبی را متزلزل کرده است. از طرف دیگر خیزش سراسری تهیدستان شهری در دی ماه سال گذشته و روند رو به گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری و جنبش های توده ای که بیانگر تحول بزرگی در آگاهی و در مناسبات کارگران و مردم ایران با حکومت بوده، رژیم اسلامی را بیش از هر زمان در تنگنا قرار داده است. فقط برای نمونه اعتصابات سراسری کارگران راه آهن، اعتصابات سراسری رانندگان کامیون و کامیون داران، اعتصابات سراسری معلمان، همایش های توده ای و اعتصاب عمومی در کردستان در چند ماه اخیر و چهار هفته اعتصاب و اعتراضات متحدانه و یکپارچه کارگران نیشکر هفت تپه و گروه صنعتی فولاد اهواز برای دستیابی به خواسته هایشان نشان می دهند که جنبش کارگری و توده ای در ایران از چه پتانسیل و ظرفیت های عظیمی برای ایجاد تحول اجتماعی در جامعه ایران برخوردار هستند. این شرایط عینی جامعه ایران را مستقل از اراده احزاب و نیروهای سیاسی به طرف یک دوره انقلابی نزدیک می کند. رژیم جمهوری اسلامی زیر فشار مبارزات کارگری و توده ای، بحران ایدئولوژیک و فشارهای بین المللی با بحران حکومتی روبرو شده است و این اوضاع مسئله جایگزینی رژیم جمهوری اسلامی را به یک موضوع مهم سیاست روز ایران تبدیل کرده است. در این شرایط بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران تحرک تازه ای برای آلترناتیو سازی پیدا کرده اند. هر کدام از بخش های اپوزیسیون بورژوایی ایران مطابق استراتژی سیاسی که دارند برای دست به دست شدن قدرت از بالای سر کارگران و توده های جان به لب رسیده مردم ایران و برای عقیم گذاشتن انقلاب آتی ایران تلاش می کنند.
در این شرایط، فضای حاکم بر دانشگاه ها و صف بندی سیاسی موجود در جنبش دانشجویی جدا از اوضاع عمومی حاکم بر جامعه ایران نیست. بخش چپ و رادیکال جنبش دانشجویی بعنوان حساسترین بخش روشنفکران جامعه تاریخا تلاش کرده است که به آگاهانه ترین و قاطع ترین وجهی منافع اقشار فرودست و محروم جامعه را منعکس کند. بر پائی تجمع های دانشجویی در روزهای اخیر در دانشگاههای تهران، بابل، اهواز، و مازندران و چندین دانشگاه دیگر در دفاع از خواسته ها و مطالبات کارگران هفت تپه و فولاد اهواز و معلمان نشانگر همین واقعیت است. سر دادن شعارهای “فرزند کارگرانیم کنارشان میمانیم”، “کارگر زندانی آزاد باید گردد”، “دانشجوکارگر، معلم، اتحاد اتحاد”، “دانشجو آگاه است با کارگرهمراه است”، “نه تهدید نه زندان دیگر اثر ندارد”، “دانشگاه پول گردان تضیف زحمتکشان”، “هفت تپه، هپکو، فولاد، کارگر، دانشجو، اتحاد اتحاد” به روشنی جهت گیری طبقاتی گرایش سوسیالیستی در جنبش دانشجویی را بازتاب می دهد. در این شرایط فعالین و پیشروان جنبش دانشجویی نه تنها لازم است که توده های هر چه بیشتر از دانشجویان را حول دفاع از منافع جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی بسیج نمایند، بلکه باید در عرصه فعالیت نظری و روشنگرانه نیز تلاش کنند ماهیت واقعی استراتژی سیاسی بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران را برای کارگران و توده های رنجدیده مردم ایران روشن کنند و نقش پیشرو خود را در کمک به تقویت آلترناتیو سوسیالیستی ایفا نمایند.
اکنون در حالی که حدود یک ماه از اعتصاب متحدانه کارگران هفت تپه و فولاد اهواز می گذرد و بیش از دو هفته است شعارهایی که بیانگر عزم و اراده کارگران این دو مجتمع صنعتی برای پیگیری خواسته هایشان می باشد در فضای شهرهای شوش و اهواز طنین انداز هستند و مبارزات کارگران حول مطالبات شان در سراسر ایران روند رو به رشدی را در پیش گرفته است، در شرایطی که جنبش حق طلبانه زنان در عرصه های مختلف سیاست های زن ستیزانه و ساختار قوانین مذهبی رژیم اسلامی را به چالش کشیده است، در حالی که جنبش انقلابی کردستان صحنه های باشکوهی از ظرفیت های خود و پیوند با جنبش های پیشرو اجتماعی در سطح سراسری را به نمایش گذاشته است، در این شرایط بسیج و به میدان آمدن جنبش دانشجویی در ابعاد توده ای نیز به یک ضرورت سیاسی تبدیل شده است.
گرامی باد ۱۶ آذر روز دانشجو
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
۱۱ آذر ۱۳۹۷ ۲ دسامبر ۲۰۱۸