روز دوم اسفند برابر با ۲۱ ماه فوریه روز جهانی آموزش زبان مادری است. آموزش و پرورش به زبان مادری ابتداییترین و بدیهیترین حق هر انسانی در هر گوشهایی از جهان است. بخش وسیعی از مردم جهان نه تنها از این حقوق انسانی برخوردار هستند، بلکه مخالفت با این حق و نقض آموزش به زبان مادری از سوی حکومت های مستبد و مرتجعی چون جمهوری اسلامی برایشان قابل تصور نیست. در ایران که کشوری چند زبانه است، حق آموزش به زبان مادری برای میلیونها دانشآموز کُرد، ترک، عرب، بلوچ، لر و غیره به شیوهایی برنامهریزی شده و سیستماتیک نقض می شود.
جمهوری اسلامی ایران با پایمال کردن حقوق میلیونها نفر که زبان مادری آنها زبان فارسی نیست ، نه تنها آموزش به زبان مادری را ممنوع کرده، بلکه فعالین اجتماعی، فرهنگی و زبانی را با زندان و شکنجه روبرو کرده است. آموزش به زبان مادری، صحبت به زبان مادری در ادارات دولتی و در محیط کار، حضور در میدیا و رسانه ها به زبان مادری، حق بی چون و چرای هر انسانی است. در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی حقوق ملی و زبانی مردمی که زبان مادری آنها فارسی نیست به شیوه سیستماتیکی نقض و پایمال می شود .
در ایران، حکومت اسلامی نه تنها زبان مادری و حق تحصیل به آن را نپذیرفته است، بلکه با امنیتی کردن آموزش به زبان مادری، آگاهانه و با برنامه در تلاش است هویت زبانی و فرهنگی مردم را با انکار و سرکوب، با زور و فشار به شیعهگری و فارس زبان بودن اجباری سوق دهد.
در حکومت اسلامی، مردم حق انتخاب و اختیاری ندارند و همه چیز اجباری و به ضرب تهدید، زندان و شکنجه تحمیل می شود. زبان اجباری، حجاب اجباری، نماز و روزه اجباری، رعایت اجباری قوانین اسلامی، نام گذاری اجباری و رای دادن اجباری، با اتکا بە زور سرنیزە، بخشی از قوانین جاری در این کشور است. صدها سال است کارشناسان حوزه زبان بر این باورند که آموزش و تحصیل به زبان مادری عامل جدی در شکوفایی ذهنی و یادگیری کودکان است و به رسمیت نشناختن این حق باعث صدمات و مشکلات بسیاری در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و رشد ذهنی کودکان است. تحقیقات جامعه شناسانه در حوزه آموزش و پرورش در ایران نشان داده است که میزان ترک تحصیل، عدم موفقیت در مناطقی از ایران که زبان مردم آن فارسی نیست، بالاتر بوده و شادی و رضایت کودکان و محصلین بسیار پایینتر است.
امروز در بخش بزرگی از جهان، حق آموزش به زبان مادری به رسمیت شناخته شده و در مقیاس میلیاردی از این حقوق استفاده می کنند، کشور پر جمعیتی چون هندوستان تنها یک نمونه آن است که در آن دهها زبان رسمی وجود دارد و آموزش به همه آن زبانها در جریان است.
کشورهای بسیاری در جهان وجود دارند که دو یا سه زبانِ برسمیت شناخته شده نه تنها در امور آموزش و پرورش سازمان داده شده است، بلکه زبان اداری، رسانه ای و قانونی، همان زبان مادری است که اعضای خانواده در خانه با آن زبان صحبت می کنند، نمونه های برجسته آن کشورهای هند ، سوئیس، کانادا و اسپانیا است.
علاوه بر آنکه آموزش به زبان مادری یک حق اولیه و انسانی هر فردی در جهان است، پیشرفت و توسعه جامعه هم در گرو شکوفایی تمامی استعدادها و توانایهای مردم آن جامعه است که آموزش به زبان مادری یک رکن اساسی و مهم آن است .
تنوع زبانی و فرهنگی عامل و فاکتوری در غنای فرهنگی و پتانسیلی برای رشد و توسعه است. انکار حقوق ملی و برسمیت نشناختن حق آموزش و پرورش به زبان مادری، نقض حقوق انسانی میلیونها نفر از شهروندان ایران است که زبان مادری آنها زبان فارسی نیست. مردم آزاد هستند که با زبان مادری خود صحبت کنند، نامهای دلخواه خود را برای کودکان و برای اماکن شخصی و تجاری، برای خیابانها و اماکن عمومی انتخاب کنند و زبان اجباری و مذهب اجباری نقض حقوق اولیه و انسانی مردم است.
کمیته مرکزی کومه له
سازمان کردستان حزب کمونیست ایران
دوم ایغ ۱۴۰۱