میلیشیای مسلح وابسته به مقتدا صدر مشهور به( کلاه آبی) روز سه شنبه گذشته به معترضین عراقی در میدان تحریر بغداد حمله کردند و ساختمان مشهور به “رستوران ترکی” که مشرف بر آن میدان میباشد را به اِشغال خود در آورند. به دنبال آن عصر روز چهار شنبه ۱۶بهمن آنان با حمله به میدان “الصدریین”که محل تجمع معترضین شهر نجف می باشد، جنایت وحشتناک دیگری آفریدند. این گروه وحشی به مثابه همنوعانشان در سپاه پاسداران با اسلحه و چاقو و ساطور به جان معترضان افتادند، به سر و سینه مردم شلیک کردند و چادرهایشان را آتش زدند. اداره بهداشت نجف اعلام کرد در نتیجه حمله کلاه آبیها در روز چهارشنبه ۲۳ نفر کشته و ۱۹۷ نفر زخمی شدند که حال ۱۶تن از آنان وخیم است.آنان به منظور کشتن و ربودن زخمی ها به بیمارستان شهر نیز حمله ور شدند. با این وجود جوانان معترض با آنان درگیر شدند و توانستند روز بعد میدان “الصدریین” را بازپس گیرند و با کمک بیدریغ مردم چادرهای خود را مجددأ بر پا دارند. البته عصر روز پنج شنبه نیز کلاه آبی ها به میدان “التَربیه”در کربلا حمله کردند و حداقل یک نفر را کشتند و تعدادی نیز زخمی شدند.
این جنایات فجیع با عکسالعمل خشمگینانه مردم در سراسر عراق و به ویژه در بغداد و استانهای شیعه نشین بصره، ذیقار، میسان، واسط، المثنی روبرو شد. مردم معترض به خیابانها ریختند و با سردادن شعار علیه جمهوری اسلامی و احزاب اسلامی فاسد وابسته، این جنایات را محکوم کردند. بسیاری از خبرگزاریها آنرا پوشش دادند. دبیر کل سازمان ملل و اتحادیه اروپا و برخی از سفارتخانەهای دیگر کشورها دربغداد نیز آنرا محکوم نمودند.
اعتراضات توده های مردم محروم عراق در بغداد و استانهای مرکزی و جنوب از اول ماه اکتبر علیه فقر و بیکاری، اوضاع نا بسامان معیشتی و نبود خدمات رفاهی در حالی ادامه دارد که عراق روزانه با فروش بیش از سه میلیون بشکه نفت از امکانات مالی زیادی برخوردار است. مردم عراق به سیستم حاکمیت فاسدی معترضند که با توافق و همکاری آمریکا و جمهوری اسلامی شکل گرفته و ۱۷سال است درعراق قدرت را بر اساس گرایش طایفه گری و مذهب میان خود تقسیم کردهاند. ثروت و سامان غنی عراق را با دزدی و غارت در اختیار خود گرفتهاند و مردم و جامعه عراق را بدون ایجاد شغل،امکانات زیستی و رفاهی به حال خود رها کرده اند. مردم معترض خواهان تغییر سیستم حاکمیت و همه چهرهها و گروههای سیاسی هستند. آنها را فاسد، دزد و عامل بیگانه می دانند. آنان در قدم اول موفق شدند نخست وزیر را مجبور به استعفا کنند و بخشی از شروط خود را به آنان بقبولانند. مخالف جایگزینی هر چهره ای هستند که متمایل به گروههای اسلامی وابسته به جمهوری اسلامی باشند.
جنبش اعتراضی رادیکال و حق طلبانه مردم عراق با طرح شعارها و مطالبات پیشرو از قبیل تأمین امنیت، ریشهکن کردن فساد و دزدی، تأمین شغل و امکانات زیستی، آب و برق کافی و خدمات آموزشی و بهداشتی، خواست بخش عظیمی از جامعه عراق را نمایندگی می کند. به این دلیل از حمایت و پشتیبانی دهها میلیون از مردم عراق و منطقه برخوردار شده است.این جنبش علیرغم تلاشهای هیأت حاکمه و جریانات سیاسی درفریب، فشار، تهدید، انفجارات، ربودن، ترور و کشتار بیش از ۶۰۰ نفر و زخمی کردن دهها هزار نفر از فعالانش، تاکنون مصممانه ادامه داشته است. این جنبش تاکنون علیرغم کمبودهایش دستاوردهای زیادی به دست آورده که به آسانی قابل بازپس گیری نیستند. بطوری که امروز به قدرت مهمی در تعیین مسیر سیاسی جامعه تبدیل شده و کسی جرأت ندارد آنان را نادیده بگیرد. تا جایی که نه گروههای سیاسی و نه رئیس جمهور در چند ماه گذشته نتوانسته اند کاندیدی برای پست نخست وزیری پیشنهاد کنند که واجد شرایط معترضان نباشد. معرفی محمد توفیق علاوی نیز بلافاصله با اعتراض و رد آنان مواجه شد.
این جنبش منافع و مصالح کل هیأت حاکمه و احزاب و گروههای فاسد و طبعأ جمهوری اسلامی و آمریکا در عراق را نیز به خطر انداخته است و فساد و دزدی و اختلاس آنان را هدف گرفته است. به همین دلیل آنان نیز بشدت با آن جنبش دشمنی میورزند و در تلاش برای قلع و قمع و ازمیان بردن آن هستند. اقدام جنایتکارانه مقتدا صدر در حمله به مردم معترض در بغداد و نجف و کربلا تحت عنوان تلاش برای بازگشت اوضاع به حال عادی، بخشی از توطئه آنان علیه این جنبش میباشد که تصمیم آن در قم میان او و هادی عامری مسئول حشد شعبی و سپاه پاسداران گرفته شد. این حملات وحشیانه به تظاهر کنندگان نقاب از چهره جنایت بار و ریاکار مقتدا صدر و دیگر گروههای اسلامی را برای کسانی توهمی به آنها داشتند، برداشت.
این جنبش توازن قوای جدیدی در عراق ایجاد کرده است. با گسترش این جنبش موقعیت جمهوری اسلامی در عراق نیز بسیار تضعیف شده است. اگر رژیم زمانی میتوانست با اعمال نفوذ نوری مالکی وابسته به خود را علیرغم اینکه در انتخابات از ایاد علاوی شکستخورده بود به کرسی نخست وزیری عراق بنشاند، اینک جرأت نمی کند علنأ از کاندیداتوری محمد علاوی نیز طرفداری کند.
اما واقعیت این است نه جمهوری اسلامی و نه آمریکا به این سادگی حاضر نیستند دست از سر مردم عراق بردارند. خلاصی این مردم از دست آنها تنها در گرو پیشروی جنبش اعتراضی و موفقیت نهایی آن در یک انقلاب اجتماعی به رهبری طبقه کارگر و سایر توده های مردم زحمتکش است. این تنها روزنه امید برای آنها است که با توجه به پایه اجتماعی قوی و مطالبات اقتصادی آن جنبش میتوان گفت که قدمهای اولیه در این مسیر برداشته شده است. اما هنوز از کمبودهای اساسی دیگری رنج می برد. از جمله اینکه هنوز رهبری انقلابی این جنبش نتوانسته در سطح سراسری با اعلام استراتژی روشن مسیر مبارزه را مشخص نماید و به رهبری خود برای انقلاب اجتماعی مقبولیت لازم ببخشد.