به دنبال فروریختن ساختمان متروپل آبادان ، در حالیکه هنوز قربانیان به تمامی از زیر آوار خارج نشده اند و شهر آبادان غرق اندوه و اعتراض است، در تهران جشنی بزرگ و پر هزینه برای سرود ارتجاعی “سلام فرمانده” در استادیوم ورزشی آزادی تهران برگزار می شود. هر چه بیشتر از زمان وقوع این حادثه می گذرد و اطلاعات بیشتری در مورد نقش و دخالت مسئولان محلی و کشوری در فساد منجر به این رویداد بیشتر آشکار میشود، خشم مردم بیشتر افزایش می یابد. طی روزهای اخیر هزاران نفر از مردم معترض در چند شهر ایران، در همبستگی با مردم آبادان بار دیگر با برگزاری تظاهرات در خیابانها شعارهای ضدحکومتی سر دادند. بوشهر، ماهشهر، شاهینشهر، اهواز، امیدیه و آبادان جزو شهرهایی هستند که شامگاه جمعه صحنه این تظاهرات بودند.
درست در شرایطی که شهر آبادان غرق ماتم است، مقامات رژیم در ورزشگاه آزادی تهران نمایش اجرای سرود ارتجاعی ” سلام فرمانده” را ترتیب داده بودند. این حرکت رژیم و بی احترامی آشکار رژیم به عزای عمومی اعلامشده در شهر آبادان پنجشنبه شب آتش خشم مردم این شهر را شعله ور تر کرد. مردم خشمگین شعار میدادند:
«فرمانده، فرمانده، شهر زیر آوار مانده» و «تهران عروسیه، آبادان خونریزیه». اکنون فضای شهر آبادن و دیگر شهرهای خوزستان به شدت امنیتی است و شمار زیادی از مردم معترض بازداشت شده اند. گزارشها حاکی است در همان لحظات اول حادثه پیش از آنکه کمک های اولیه دولتی به ساکنان ساختمان فرو ریخته برسد، نیروهای سرکوبگر و ماشین آلات سرکوب به به محل حادثه رسیده و در نقاط حساس شهر مستقر شده بودند.
روز پنجشنبه در تهران جمعیتی دهها هزار نفری از کودک وزن و مرد را در استادیوم آزادی برای شرکت در اجرای سرود مسخره “سلام فرمانده”، که مردم به درست آنرا “سلام درمانده” نام نهاده اند، جمع کرده بودند. حکومتی که زنان را برای تماشای فوتبال به استادیوم راه نمی داد، برای نشان دادن قدرت بسیج خود نه تنها زنان طرفدار رژیم را وارد استادیوم کرد، بلکه برای آنها امکانات ترانسپورت و کمک های لازم را فراهم نمود. هدف از برگزاری اینگونه نمایشها علاوه بر ماهیت ارتجاعی آنها این ست که رژیم می خواهد نشان دهد اوضاع عادی است و گویا هر آنچه که می گذرد نرمال است. اما هنوز چند ساعت از نمایش ورزشگاه آزادی نگذشته بود که پاسخ آنرا از مردم آبادان گرفت.
صدا و سیما، روزنامه ها و سایتهای نزدیک به رژیم، در حالیکه نمایش میدان آزادی را با بوق کرنا جار می زنند، در مقابل اعتراضات گسترده مردم بر علیه گرانی، سکوت اختیار کرده اند. حتی خبرهایی چون ، ترور فرماندهان نظامی در قلب تهران و در تاسیسات نظامی پارچین، لغو بازی تیم فوتبال کانادا با تیم جمهوری اسلامی که یک شکست بین المللی برای رژیم بود ، بیرون نیامدن سپاه از لیست ترور و شکست مذاکرات برجام ، هر کدام از اینها به نوبه خود نشان دهنده موقعیت شکننده و دشواری است که رژیم در آن قرار دارد، اما صدا و سیمای جمهوری اسلامی به سادگی از کنار همه آنها می گذرد و در مقابل اراجیف خامنه ای و امام جمعه را به خورد مخاطبین خود می دهد.
بنیاد جمهوری اسلام از اساس بر دروغ نهاده شد. این رژیم در حالیکه خود جهنمی واقعی برای بخش بزرگی از مردم بوجود آورده است، وعده بهشت به خورد مردم می دهد. امروز امپراتوری دروغ رژیم با ور شکستگی جدی روبرو شده است. مردم نه تنها به سخنان سران رژیم باور ندارند ، بلکه تنفر از حکومت اسلامی و آخوند سرتاسر ایران را فراگرفته است. صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران بازار کسادی دارد و دیگر کمتر کسی به این ماشین دروغ اعتماد و اطمینان دارند. صحبت ها و وراجی های خامنه ای و رئیسی و دیگر حاکمان اسلامی خریدار ندارند و امپراتوری دروغ حکومت به گل نشسته و کارایی گذشته را از دست داده است.
اما امروز مردم از طریق شبکه های اجتماعی، از کانال میدیای خارج کشور و در ارتباطات شخصی بین شهرها و نقاط مختلف کشور اطلاعات لازم را بدست می آورند و نیازی ندارند به اینکه اخبار سانسور شده و گوش و دم بریده را از طریق این دستگاه دنبال کنند.
هرچه امپراتوری دروغ حکومت بیشتر حاشیه ای تر می شود ، رژیم ناچار به سرکوب فیزیکی بیشتر می شود. اما اکنون دیگر ماشین سرکوب هم قادر به جلوگیری از گسترش مبارزات مردم در ایران نیست .
مبارزه متحدانه مردم داخل و خارج کشور، گسترش اعتراضات، شرکت گسترده تر توده های کارگر و زحمتکش نوید روزهای بهتر برای مردم و شکست و ناکامی بیشتر برای حکومت و مژده بخش نبردهای نهایی و سرنگونی این رژیم فاسد و مرتجع و متلاشی شدن امپراتوری دروغ است .