جمهوری اسلامی به دنبال قتل حکومتی مجید رضا رهنورد و محسن شکاری در زندان، با کشتن محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی بار دیگر دست به جنایت زد. بدون شک شنیدن خبر اعدام این جوانان معترض که برای عدالت و آزادی مبارزه میکردند و خواهان یک زندگی شایسته انسانی بودند، قلب هر انسان شریفی را به درد می آورد. اما اینگونه جنایات نمی تواند سیر پیشروی انقلاب مردم برای رهایی از استبداد حکومت آدم کش اسلامی را متوقف کند. اعدام این جوانان، در واقع نشانه استیصال و زبونی حکومت اسلامی است نه اقتدار آن.
اعدام، قتل خیابانی و ترور، تنها حربه و گزینه حکومت برای مقابله با مردم به پاخاسته است. طی حدود چهار ماهی که از تداوم انقلابی که نام ژینا امینی رمز برپائی آن شد، حکومت اسلامی هر آنچه را در توان داشت برای به شکست کشاندن آن انجام داد و ناکام ماند. ترور، قتل های حکومتی در خیابان و اعدام در زندانها، سیر پیشروی این انقلاب را متوقف نکرده و نخواهد کرد. با قتل حکومتی ژینا خشم نهفته در زیر پوست شهر و جامعه سر باز کرد. ما در این مدت کوتاه شاهد برپائی یک انقلاب قدرتمند سیاسی هستیم که همزمان بسیاری از روابط کهنه و پوسیده اجتماعی را نیز هدف گرفته است. حضور گسترده زنان که برای اولین بار در تاریخ ایران از حمایت مردان برابری طلب نیز برخوردار است، در سطح منطقه و جهان کم نظیر است .
انقلاب ۱۳۵۷ که توسط جریان مذهبی مصادره شد و حکومت مذهبی شیعه را بر اریکه قدرت نهاد، بر خون، جنگ،عزاداری، سینه زنی، مرگ و شهادت، بیگانه هراسی و نفرت از هر آنچه مدرن، امروزی و علمی بود استوار بود. اما انقلاب ژینا درست در نقطه مقابل و برای زدودن همه خس و خاشاک اجتماعی و سیاسی ناشی از به قدرت رسیدن حکومت مذهبی برپا شده است.
در انقلاب ژینا شعار، «زن ، زندگی ، آزادی» انعکاس خواستها و آرزوهای اکثریت مردم ایران است. مفاهیمی که درست در ضدیت و تقابل با فرهنگ ارتجاعیِ مبتنی بر نابرابری زن و مرد است. در انقلاب ژینا تنها به حاشیه راندن، تضعیف و سر انجام شکست اقتدار مذهبی مورد توجه نیست بلکه در هم شکستن و زدودن قدوسیت از هر آنچه سمبل اقتدار مذهبی است پیگیری می شود.
آنچه امید به پیروزی این انقلاب را در دلها شکوفا می کند، تداوم حضور زنان و جوانان،کارگران و زحمتکشان، دانشجویان و دانش آموزان، هنرمندان و ورزشکاران، فرهنگیان و بازنشستگان، و در یک کلام، بخش های وسیعی از مردم جامعه طی ۳ ماه و بیست روز گذشته با پیشتازی زنان است. ابعاد توده گیر این جنبش بویژه در کردستان و بلوچستان کم نظیر است. اینک این جنبش اجتماعی عظیم می رود تا توده های وسیع کارگران در مراکز بزرگ تولیدی را در بر بگیرد و همین واقعیت ناقوس مرگ رژیم را به صدا درآورده است.
انقلاب ژینا نه تنها حکومت اسلامی در ایران، بلکه کل منطقه را بر حکومت های مذهبی و استبدادی تنگ نموده است. به قدرت رسیدن رژیم اسلامی در ایران به شکلگیری طالبان، داعش، حزب الله و دیگر جریانات بنیادگرای شیعه و سنی منجر شد. این انقلاب درست در نقطه مقابل آن، منطقه را برای جریانات ارتجاعی مذهبی ناامن کرده و تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را نوید می دهد.