شنبه ۲9 ماه مه، سالگرد سرکوب خونینِ نخستین دولت کارگریِ جهان توسط بورژوازی فرانسه و نیروهای مرتجع همه اروپا است. مقاومت کمونارها در مقابل تهاجمِ مشترکِ ارتشِ بورژوازیِ فرانسه و دولت پروس، از روز 22 ماه مه سال 1871 آغاز شد و به مدت یک هفته ادامه یافت. در یک سوی این نبردِ نابرابر ارتش تا دندان مسلح پروس و نیروهای تجدید سازمان یافتهِ بورژوازی فرانسه، که از سوی کل بورژوازی اروپا پشتیبانی می شدند، قرار داشت. در سوی دیگر کارگران مسلح در “گارد ملی”، بودند، با برخورداری از کمترین امکانات جنگی اما با روحیه مقاومت تا پای جان برای دفاع از دست آوردهای انسانیشان. سپاه کارگران به مدت یک هفته از شهر پاریس دفاع کرد و پس از دادنِ بیش از 17 هزار قربانی، آخرین مقاومتهایش در تپه موسوم به ” قربانبان” در مرکز پاریس شکسته شد. بورژوازی فرانسه به نشانه این پیروزی در محل آخرین سنگرهای مقاومت مدافعان کمون، کلیسای عظیمی برپا داشت. بر لوح ورودی این کلیسا نوشته شده است: “این محل به نشانه پیروزی دین بر کفر برپاشده است، تا گناهان کمون پاریس بخشیده شود “! اما بورژوازی فرانسه در عین حال با این کارِ خود، یادگار مقاومت کمونارها را بر تپه “قربانیان”، جاودانه ساخت.
روز شنبه به همین مناسبت، در 150 مین سال این رویداد دهها هزار نفر در شهر پاریس در میدان جمهوری این شهر تجمع کردند و در تظاهرات باشکوهی فاصله این میدان تا گورستان پِرلاشز، مکانی که کارگرانِ انقلابی در آنجا دسته دسته اعدام شدند، را سرود جوانان و با سردادن شعار “زنده باد کمون”، راهپیمائی کردند.
کارگران پاریسی در سپیده دم صبح روز ۱۸ مارس با فراری دادن ارتش شکست خورده بورژوازی فرانسه، اداره امور را به دست گرفتند و نخستین حکومت کارگری جهان را پایه ریزی نمودند. آنها همچنین با تشکیل “گارد ملی”، پیشروی سپاه مهاجم را در پشت دروازه های پاریس متوقف ساختند. بدنبال تشکیل کمون پاریس، کمونهای بسیاری در شهرهای لیون، مارسی، سَنت اَتین، تولوز، پِرپینیان، کروزو و گُرونوبِل برپا شدند.
کمون پاریس، دولتی دموکراتیک به رهبری کارگران فرانسه بود که از ۱۸ مارس تا ۲۸ ماه مه سال ۱۸۷۱ به مدت 72 روز بر شهر پاریس و بخشهای وسیعی از فرانسه حکومت کرد. کمون پاریس اما رویدادی بدون زمینه نبود. این تحول ریشه در دوره انقلابی سالهای 1848 تا 1851، که مبارزات گسترده کارگران، همه کشورهای غرب اروپا را فراگرفت و نیز مبارزات کارگران فرانسه در فاصله سالهای ۱۸57–۱۸69داشت. شکست ارتش بورژوازی فرانسه در جنگ با لشکر پروس که تا دروازه های پاریس پیشروی کرده بود، به مثابه جرقه ای بود که آتش خشم کارگران و مردم پاریس را شعله ور ساخت. توده کارگران و پاریسیانِ قیام کننده، دولت بورژوازی فرانسه را از پاریس فراری دادند و خود امر دفاع از شهر را در مقابل اشغالگران بر عهده گرفتند. دولت فراری که تا دیروز با دولت پروس در حال جنگ بود، با همکاری ارتش پروس، توطئه های مشترک خود بر علیه کارگرانِ قیام کننده را طرح ریزی کردند. در قدم اول پروسیها 60 هزار اسیر جنگیِ فرانسوی را آزاد کردند و در اختیار دولت فراری قرار دادند و در تجدید سازمان ارتشِ شکست خورده با آن همکاری کردند. سرانجام دولت بورژوازی فرانسه با همکاری ارتش پروس به پاریس حمله کردند. کمونارهای دلیر، مقاومتی تا پای جان را آغاز کردند، اما سرانجام پس از یک هفته در نبردی از لحاظ نظامی نابرابر، شکست خوردند. در فاصله کوتاهی دهها هزار کارگر در خیابانهای پاریس قتل عام شدند. بدین ترتیب بورژوازی فرانسه انتقام خود را از کارگران قیام کننده گرفت و اولین تجربه انقلاب کارگری جهان شکست خورد. پس از آن پاریس به مدت پنج سال تحت حکومت نظامی باقیماند.
کمون پاريس، نخستين حکومت کارگری در جهان و آفریننده دولتی بود که چنانچه پیروزی آن استمرار می یافت، طبقه کارگر را قادر می ساخت تا گامهای بعدی برای استقرار یک جامعه کمونیستی را با استواری بردارد. کمون، شکل تاريخی و معينی از دولت، با مختصات ويژهای بود. نگاهی گذرا به پاره ای از قوانین و اقدامات کمون نشان از تولد مناسبات اجتماعیِ نوینی داشت که در ادامه خود می تواند به رهائی نهائی بشریت از بربریت نظام سرمایه داری منجر شود.
ارتش حرفهای، ملغی اعلام شده و امور نظامی به دست مردمِ مسلح سپرده میشود. زمین از آن کسی است که روی آن کار می کند، اَبزار از آن کارگران و کار حق طبیعی همگان است. حقوقهای گزافِ مقامات بالای دولتی لغو می شوند، بالاترین حقوق نمیتواند از دستمزد یک کارگر ماهر بیشتر باشد. قضات و مقامات بالای اجرائی انتخابی خواهند بود و هرگاه که اکثریت انتخاب کنندگان اراده کنند، عزل می شوند. مجازت اعدام لغو می گردد و دستگاه گیوتین در ملاء عام سوزانده می شود. آموزش رایگان بنا گذاشته میشود. کلیه کمکهای مالی دولتی به کلیسا قطع میشود. مذهب به عنوان امر خصوصی افراد اعلام میگردد. مدارس از تسلط کلیسا رها میشوند، دادگستری و آموزش و پرورش از مذهب جدا شده و قضات انتخابی میشوند.
کار شبانهِ نانواییها ممنوع میگردد. حقوق کارمندان کمیسیونهای کمون در حد حقوق کارگران نانواییها تعیین می شود. در دستگاه اداری کمون، اداره پلیس به جای اینکه عامل حکومت باشد، به ارگانی در خدمت رفاه مردم تبدیل شده و تمام وظایف سیاسی آن لغو میگردد. کمون آزادی بیان و مطبوعات، آزادی اجتماعات، تشکیل سازمانهای اجتماعی و سیاسی را اعلام می کند. کمون مؤسساتی را که صاحبان آنها از پاریس گریخته بودند، به دست انجمنهای کارگری که در کارخانهها به وجود میآیند، میسپارد.
ساختار دولت کمون با همه انواع دولتهای پیشین از اساس متفاوت بود. کمون از افرادی تشکیل میشد که در محلات مختلف از پائین به بالا انتخاب می شدند. کمیته مرکزی کمون پاریس ( شورای کمون) 92 نفر عضو داشت و به حکم قانونِ مصوب، هر گاه اکثریت انتخاب کنندگان اراده می کردند، می توانستند هر کدام از آنها را عزل کنند. این کمیته هم قانون گذار و هم مجری قانون بود.
کمون پاريس گرچه بيش از 72 روز دوام نياورد و بورژوازی آن را در خون کمونار های قهرمان پاريس غرق نمود. اما نقاط قوت و ضعف آن و درسها و تجارب آن دست آورد طبقه کارگر در نبرد های سرنوشت سازی هستند که هنوز پیش روی این طبقه قرار دارد.