روز یازدهم اردیبهشت برابر با یک مِی که از زمان اعتصاب سراسری کارگران آمریکا برای تصویب هشت ساعت کار روزانه نامگذاری شده و یادآورِ تمام دستاوردهائی است که با مبارزات کارگری در سطح جهان به بار نشسته است.
به همین جهت در وهلهء اول این روز را به طبقهء جهانیِ کارگر از زحمتکشان فرانسه تا مزدبگیران چین، به اتحادیههای مستقل کارگری از برزیل تا مصر و از صدها میلیون اعتصاب کننده در هند گرفته تا کارگران همیشه مبارز ایران در هفتتپه و هپکو و آذرآب و… تبریک میگوئیم.
همچنین به مناسبت این روز، یاد کشتهشدگان قیامهای کارگری از کُموناردهای پاریس تا انقلابیون سن پطرزبورگ، از شورشیان شیکاگو تا اعتصابیون نساجی و نفت و راه آهن را گرامی میداریم و به پاس مقاومت جانانهء کارگران در معادن سَنخوزه و ژوهانسبورگ و شلاقهایی که بر گرده همکاران آقدره و پارس خودرو و شرکت واحد نقش بسته، روز جهانی کارگر را نماد مبارزات طبقهء خود میدانیم.
کارگران، هم سرنوشتان و مبارزان آزادی و برابری
هر روز خبرهای تلخی از بیماری شهروندان، بیکاری جوانان، سرکوب معترضان، خودکشی نوجوانان و… میشنویم و از دیدن فقر، استثمار، گرانی، کودکان کار و زبالهگرد و بازمانده از تحصیل، حاشیهنشینان و معتادان و گدایان، نزاعهای مذهبی و قومی و از دیدن این همه رنجی که به مردم تحمیل شده به درد می آییم. تجربه و مشاهدهء این موقعیت ما را به این نتیجه میرساند که عامل اصلی و هدایت کنندهء وضع موجود چیزی نیست جز سیستم حاکم که غرق در ظلم و فساد و جنایت گشته و جامعه را به ورطهء نابودی کشانده است.
وقتی دولت سرمایهداری در ایران سال جدید را با اخراجهای گسترده در مراکز کارگری و خدماتی آغاز میکند و با دستبند و گاز اشک آور به مصاف بازنشستگان میرود، این هشداری است به تمام کارگران و کارمندان مبنی بر اینکه اکنون زمان بیداری و مطالبه گری است.
هر نفر که از صفوف ما ضربه بخورد، ترکش آن به زندگی همه ما خواهد رسید و هر حکم به اخراج از سوی کارفرما، بدون شک چماقی است بر سر تمامیت جنبش کارگری.
نظام سرمایهداری در ایران، اهداف شوم و ضدانسانی خود را از طریق قراردادهای موقت و بیکارسازی دنبال میکند و در برابر وامها و فیش های نجومیِ ژنهای خوب که آنان را برای رفاه بیشتر راهیِ پیشرفتهترین کشورها کرده است، به طور میانگین هر کارگر ایرانی برای یک ماه کار، دستمزدی معادل تنها دو روز کارگر ساده اروپایی دریافت میکند! با این حال با هر صدای حقطلبانهای به عنوان نیرویی علیه امنیت ملی برخورد میشود و دستگاه امنیتی-قضائی زندانها را مملو از فعالان ارزشمند جنبش های کارگری و معلمان و زنان و محیط زیست… کرده است.
واضح است که حاکمیت کمر به نابودی طبقهء کارگر بسته و تمام برنامههای اقتصادی را بر پایهء ارزان سازی نیروی کار و غارت سرمایهها تنظیم کرده است.
در چنین شرایطی برخی از مزدبگیران به خاطر ترس از بیکاری به حقوقی ناچیز تن دادهاند و کارگران به دلیل فقدان تشکلهای مستقل قادر نیستند برای چیزی فراتر از خط فقر مبارزه کنند.
از طرفی دیگر، شدت ناکارآمدی در مدیریّت کشور به حدی است که با وجود توزیع واکسن در دنیا، تمام تریبونهای حکومتی از ستاد کرونا و صداوسیما گرفته تا هیئت دولت و نهادهای قدرت با وقاحت تمام شیوع این ویروس را به گردن مردم میاندازند و از بی لیاقتی خود در زمینهء درمان و معیشت شانه خالی میکنند.
کشتار گستردهء مردم بر اثر کرونا را سپر بلای بیتدبیری و خیانت خود کردهاند تا تودههای مردم به جای حقخواهی و سازماندهیِ اعتراضات، در فلاکت روزمره گرفتار شوند ؛ ولی برای خانوادههای سرداران و روحانیون و آقازادهها و مزدورانشان واکسن و انواع امکانات فراهم میشود و همزمان واکسیناسیون رایگان و عمومی مردم که وظیفهء قانونی دولت است و هزینهای برابر با قطرهای از دریای اختلاسها و دزدیهای مسئولان دارد را به بخش خصوصی فاسد واگذار میکنند!
جغرافیای ما را کرونا سیاه نکرده است چون سیه روزیِ مردم کشورمان به دست همین آقایان و شبکههای مافیایی و نظامیشان رقم خورده است درصورتی که بحرانهایی مثل تحریم و کرونا برای طبقه کوچک سرمایهداران به فرصتی طلائی و نعمتی بیپایان تبدیل شده است.
هر ریالی که به قیمت نان و ارز و سوخت اضافه میشود، سود بانکی مالکان و شاخص بورس دلالان نیز چندین پله بالاتر میرود ولی از میان ما ده ها نفر به جمعیت گرسنگان و بی خانمان ها اضافه میگردد.
چه باید کرد؟
مجموع این موارد نشان میدهد که جامعهء ما نیاز به دگرگونیهای گسترده و زیربنایی دارد و طبقهء کارگر تنها نیرویی است که در صورت مُتشکل شدن، توانِ مقاومت در برابر هر شکلی از نظام استثمار و استبداد را خواهد داشت.
اتحاد طبقاتی ما و متحدانمان میتواند پیام آورِ جامعهای عادلانه و آزاد باشد و این کشتی طوفان زده را به ساحل بنشاند.
برای اینکه قدمی در راه حصولِ مطالبات مشترکمان برداریم نیازمندیم تا تشکیلات کارگری را در همبستگی با هم برپا کنیم و دستاوردهای عظیم جنبش کارگری جهان را نقطهء آغاز قرار دهیم.
در طول این تاریخ پرغرور برای مطالباتی نظیر کاهش ساعات کاری یا بیمه و حقوق شناخته شدهای مثل حق تشکل یا حق برگزاری مجمع عمومی، خون های زیادی ریخته شده و اجازه نمیدهیم که این دستاوردها به فراموشی سپرده شوند.
این تاریخ ثابت کرده است تنها نیرویی که میتواند پرچم دار عدالت اجتماعی در جامعه باشد، طبقه کارگر متحدی است که کمیتهها و شوراهای سرتاسری اش به همین منظور قد علم میکنند.
ما کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران (اهواز) با این چشم انداز علیه ظلم و بیداد میجنگیم و برای سقف مطالبات کارگری اعم از مسکن و رفاه همگانی، بیمه بیکاری و درمانی مکفی، اعتراضات و اجتماعات آزاد، آموزش رایگان و امنیت شغلی هم پیمان میشویم و در کورههای ذوب آهن بر مشتهای فولادین خود حک میکنیم تا در مسیر لغو استثمار انسان از انسان دست از سازماندهی و مبارزه طبقاتی بر نداریم.
ما کارگران آهنیم ؛ ریشه ظلم رو میکنیم
روز جهانی کارگر گرامی باد
سی و یک فروردین هزارو چهارصد