اعتراضهایی که بعد از سه روز نیرنگ و دروغ پردازی سران رژیم و سرانجام اعتراف به سرنگون شدن هواپیمای مسافربری اوکراینی توسط پدافند سپاه پاسداران که طی آن تمام سرنشینان هواپیما جان خود را از دست دادند، کلید خورد، همچنان ادامه دارد. روز سه شنبه برای چهارمین روز متوالی دانشجویان دانشگاه های تهران، صنعتی شریف، پلیتکنیک، دانشگاه امیر کبیر، بهشتی و دانشگاه الزهرا تجمعات اعتراضی برگزار کردند. همزمان در تهران و برخی از شهرهای دیگر ایران مردم با آمدن به خیابان علیه جمهوری اسلامی شعار سر دادند. دانشجویان با سر دادن شعار “جمهوری اسلامی نابود باید گردد”، “مرگ بر خامنه ایی”، “مرگ بر دروغگو”، “از تهران تا بغداد، شعار ما انقلاب”، “از اهواز تا تهران، سرکوب زحمتکشان”، “برادر سیلزده، حمایتت میکنیم”، “نه رفراندوم نه اصلاح، اعتصاب، انقلاب”، “اصلاحات، رفراندوم، رمز فریب مردم”، ” این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت”، “نه تاج و نه عمامه، کار آخوند تمامه” و “مرگ بر دیکتاتور” خواستار سرنگونی رژیم شدند. تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان از حضور گسترده نیروهای امنیتی در خیابان شهرهای مختلف دارد. بر پایه این گزارش ها، ماموران رژیم برای متفرق کردن معترضان به شلیک گاز اشگ آور متوسل شده اند. در جریان این درگیری ها شماری از تظاهرکنندگان زخمی شده و ده ها نفر دستگیر شده اند.
همزمان با موج اعتراضات روزهای اخیر، کانون صنفی معلمان تهران طی بیانیه ایی حکومت را عامل فجایع اخیر دانسته و نوشته اند: “بیان حقیقت دشوارترین و خطرناک ترین عنصر برای نظامی است که زیستن در چنبره دروغ را دیرزمانی است شیوهی خودساخته”. همچنین ده تشکل و نهاد کارگری و بازنشستگان طی بیانیه ایی جنایت رژیم را محکوم کردند و تأکید کردند که “همان “اشتباهاتی” که از شلیک مستقیم به سر مردم معترض در خیابانها در آبان ماه رخ داده بود، به زدن هواپیمای مسافربری و کشته شدن دهها انسان بیگناه منجر شد”. در این میان کانون نویسندگان ایران هم در بیانیه تأکید کردند که در فضائی که روزنامهها و رسانههای مستقل ممنوع و نشریات وابسته و گوش به فرمان، میدان دار هستند و سرکوب، آزادی بیان را از مردم سلب کرده است، “در چنین فضایی است که بخشهای مختلف یک حکومت میتوانند چشم در چشم مردم دروغ بگویند و آنها را از دسترسی به حقیقت بازدارند”. همزمان بیش از چهل تن از روزنامه نگاران طی بیانیه ای ضمن شرمسار کردن و رسوا کردن دروغگویی رسانه های حکومتی اعلام کرده اند: “ما روزنامه نگاران در کنار خانوادههای قربانیان حادثه، خواستار محاکمهی جدی همهی عاملان و آمران حادثهی مرگبار سقوط هواپیما هستیم و از تقلیل دادن این خطای مرگبار به خطای فقط یک فرد، اعلام انزجار میکنیم”. در این اوضاع شمار قابل توجهی از شخصیت ها و چهره های هنری به نشانه اعتراض به ساقط کردن هواپیمای مسافربری و دروغگویی مقامات حکومتی و همدلی با مصیبت دیدگان و همراهی با مردم معترض، جشنواره حکومتی فجر را تحریم کرده اند. در زمره تحریم کنندگان هستند هنرمندانی که اعتراض خود را به شلیک موشک به هواپیما و دروغگوئی سران رژیم و همدلی با بازماندگان محدود نکرده و مانند معترضان کف خیابان بدور از دودلی و محافظه کاری، شجاعانه درباره جنایات رژیم و همه قربانیان سرکوبگری های استبداد حاکم سخن گفته اند.
شعارهایی که دانشجویان دانشگاههای مختلف و مردم معترض در تهران و شهرهای مختلف ایران علیه نظام سیاسی حاکم سر می دهند و بخش زیادی از بیانیه هایی که صادر شده، نشان از آن دارد که این اعتراضات فقط به فاجعه سقوط هواپیمای مسافربری و دروغ پراکنی های رژیم در مورد آن محدود نیست. این اعتراضات ادامه خیزش آبان است و ریشه در همان شرایط اقتصادی و بی حقوقی های سیاسی و اجتماعی دارد که موجبات این خیزش انقلابی را فراهم آورد.
تحولات این چند روزه بیانگر آن است که رژیم جمهوری اسلامی به شدت زیر فشار پیامدهای فاجعه ساقط کردن هواپیمای مسافربری توسط سپاه پاسداران قرار گرفته است. توده های معترض در دانشگاه ها و شهرهای مختلف ایران از مجرای اعتراض علیه دروغ پراکنی های وقیحانه سران رژیم، کلیت حکومت را به چالش کشیده و شعار “جمهوری اسلامی نابود باید گردد” سر دادند. این تحولات نشان می دهد که برگزاری مراسم رژه تابوت ها در شهرهای ایران و عراق و افسانه پردازی در مورد یک جنایتکار جنگی با هدف به حاشیه راندن و مختومه اعلام کردن خیزش آبان و جنبش توده ایی در عراق با شکست مواجه شده و جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی در جهان بیش از پیش رسوا و بی اعتبار شده است.
این تحولات همچنین نشان می دهد که لایه های دیگری از جامعه نوسان ها و تردیدهای تاریخی خود را که شاخصه طبقه متوسط است را به دور افکنده، از اصلاح طلبان حکومتی و استراتژی اصلاح رژیم دل کنده و به صف اعتراضات پرشور توده های ستمدیده و به جان آمده برای ایجاد دگرگونی های انقلابی پیوسته اند. این پدیده محصول جانبی خیزش های انقلابی دی ماه و آبان ماه و روند رو به گسترش اعتصابات کارگری و جنبش های توده ایی و آشفتگی صفوف دشمن است. غرولند کردن برخی از ایدئولوگ های اصلاح طلبان حکومتی و نامه نگاری های “سران اصلاح طلب جنبش سبز در حبس” به خامنه ای و به زیر سئوال بردن شرایط و صفات رهبری وی با استناد به قانون اساسی که تلاشی است در راستای استراتژی نجات و اصلاح جمهوری اسلامی نمی تواند جلو این روند را بگیرد.