امروز شنبه 26 ژوئن، برابر با 5 تیر همزمان با دو مناسبت مهم جهانی است. نخست “روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه” و دیگری “روز جهانی مبارزه با مواد مخدر”. این مناسبتها از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تعیین شده اند. جمهوری اسلامی از جمله رژیم هائی است که در هر دو مورد در ردیف اول متهمان اِعمال شکنجه و بازرگانی با مواد مخدر، که قرار است امروز یادآور مباره با این دو پدیده باشد، قرار دارد.
اگرچه اِعمال شکنجه در بیشتر کشورهای جهان که نمایندگان آنها در مجمع عمومی سازمان ملل هم شرکت دارند، رواج دارد، اما در میان دولت های جهان؛ جمهوری اسلامی مقام اول در اِعمال شکنجه های وحشیانه و درازمدت را دارا است. این رژیم برای بکارگیری شکنجه، تحت عنوان حدود و تعزیرات، توجیه شرعی و قانونی هم دارد. به کرات در خاطره ها آمده که زندانبانان و شکنجه گران به زندانیانی که بر سر موضع خود باقی می ماندند می گفتند: «نمی گذاریم از اینجا زنده بیرون روید تا “قهرمان” شوید.
اما شکنجه کردن فقط محدود به رژیم مستبد و هاری چون جمهوری اسلامی نیست. برای مثال دولت آمریکا که ادعا دارد مهد دموکراسی را در دنیا ساخته اند، دهه هاست در شکنجه دادن، طراحی کودتاها و سرکار آوردن حکومتگرانِ شکنجه گر، تکوین و ابداع روش های شکنجه های جسمی و شکنجه مشهور به “شکنجه سفید” و تولید اَبزار شکنجه و ارسال آن به کشورهای شکنجه گر دنیا فعال بوده است. بسیاری از شیوه های به کار گرفته شده در زندان های جمهوری اسلامی توسط دولت های آمریکا و اسرائیل ابداع گردیده اند. برای نمونه به کار گرفتن وسیله شکنجه ای نظیر تابوت، که ابداع آن به حاج داوود رحمانی، زندانبان و شکنجه گر رسوا، نسبت داده شده، قبلا توسط ارتش آمریکا علیه ویت کُنگ ها در ویتنام به کار گرفته شده بود.
در زمینه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر کارنامه جمهوری اسلامی در همین ردیف قرار دارد. اعتیاد به مواد مخدر در ایرانِ تحت حاکمیت رژیم اسلامی بیداد می کند. این واقعیت را هر رهگذری نیز می تواند به وضوح مشاهده کند. اما آمارها، تصویر دردناک تری از همین واقعیت تلخ را نشان می دهند. آمارهایی که گاه و بیگاه از زبان مسئولان حکومتی شنیده می شود شمار معتادان کشور را سه و نیم میلیون نفر و آمارهای غیر رسمی این رقم را بیش از 8 میلیون نفر برآورد می کنند. اگر متوسط اعضای یک خانواده ایرانی را چهار نفر در نظر بگیریم در این صورت بیش از ٣٠ میلیون نفر از جمعیت کشور با معضل اعتیاد و عوارض آن در خانواده و در اجتماع درگیر هستند. بر اساس همین آمارها نه تنها تعداد کل معتادان فزونی یافته بلکه سن اعتیاد در میان نوجوانان و جوانان به مراتب کاهش و به پائین تر از ۱۴ سال تنزل یافته است. بنا به همین آمارها روزانه نزدیک به ۵۰۰ نفر بر شمار کل معتادان اضافه می گردد و سالانه بالغ بر۸۰۰ تُن مواد مخدر در سطح کشور به مصرف می رسد.
مردم خوب می دانند بانیان و عاملان اصلی تولید و توزیع مواد مخدر چه کسانی هستند و سوداگران مرگ کجا نشسته اند. همه می دانند که سرنخ این صنعت و تجارت عظیم مرگ به کجا وصل است و چگونه فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی و سران حکومتی و چاقو کشان لباس شخصی که در خدمت رژیم هستند، در شبکه مافیایی تولید، توزیع و فروش مواد مخدر در داخل و صدور آن به خارج تنیده شده اند و چگونه شبکه ای از تبهکاران حرفه ای، همان هایی که تیم های عملیاتی علیه قاچاقچیان غیر خودی مواد مخدر را فرماندهی می کنند، سرداران سپاه و مدیران بنیادهای رنگارنگ، در این شبکه مافیایی سازمان یافته اند تا این کالای خانمان سوزِ سودآور را به گردش در آورند و از طریق آن اراده و شور و شعور جوانان را دود کنند.
جمهوری اسلامی ریاکارانه به جای یک روز، هفته ای را هم به مبارزه علیه مواد مخدر تحت عنوان هفته به نام “مبارزه علیه مواد مخدر” اختصاص داده و چند سالی است به این مناسبت نمایشهای ریاکارانه ای را در سراسر کشور که یکی از اهداف آن دریافت کمکهای مالی بیشتر از نهادهای بین المللی مبارزه با مواد مخدر است، برگزار می کند. در آستانه این هفته همچنین مقامات دولتی، فرمانده هان سپاه و نیروی انتظامی، امامان جمعه و ستاد مبارزه با مواد مخدر هیاهو و جار و جنجال تبلیغاتی فریبکارانه مبارزه علیه مواد مخدر را به جریان انداخته اند. این هیاهوی تبلیغاتی در شرایطی برگزار می شود که جمهوری اسلامی به عنوان عامل تبدیل اعتیاد به یکی از حادترین آسیب های اجتماعی در میان مردم ایران شناخته شده است. پژوهش های مستند نشان می دهند که سپاه پاسداران عامل قاچاق و ترانزیت مواد مخدرِ تولیده شده در افغانستان به ترکیه و اروپا و مالک و موسس شمار زیادی از لابراتوارهای تولید ماده مخدر شیشه و توزیع آن در میان جوانان ایرانی، به ویژه مناطق کُردنشین ایران و عراق است.
سپاه پاسداران انحصار داد و ستد و سوادگری مواد مخدر در ایران را در اختیار دارد و فرمانده هان سوداگر این نهاد از تولید، قاچاق و توزیع مواد مخدر سودهای سرشاری به جیب می زنند، بنابراین عامل اصلی رشد و رواج اعتیاد و ابتلای جوانان به مواد مخدر در ایران هستند. به این اعتبار مبارزه علیه مواد مخدر و اشاعه آن در جامعه ایران جدا از مبارزه علیه جمهوری اسلامی نیست. جامعه سالم و به دور از مواد مخدر و به دور از شکنجه در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی است.
جامعه به دور از مواد مخدر و به دور از شکنجه در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی است
امروز شنبه 26 ژوئن، برابر با 5 تیر همزمان با دو مناسبت مهم جهانی است. نخست “روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه” و دیگری “روز جهانی مبارزه با مواد مخدر”. این مناسبتها از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تعیین شده اند. جمهوری اسلامی از جمله رژیم هائی است که در هر دو مورد در ردیف اول متهمان اِعمال شکنجه و بازرگانی با مواد مخدر، که قرار است امروز یادآور مباره با این دو پدیده باشد، قرار دارد.
اگرچه اِعمال شکنجه در بیشتر کشورهای جهان که نمایندگان آنها در مجمع عمومی سازمان ملل هم شرکت دارند، رواج دارد، اما در میان دولت های جهان؛ جمهوری اسلامی مقام اول در اِعمال شکنجه های وحشیانه و درازمدت را دارا است. این رژیم برای بکارگیری شکنجه، تحت عنوان حدود و تعزیرات، توجیه شرعی و قانونی هم دارد. به کرات در خاطره ها آمده که زندانبانان و شکنجه گران به زندانیانی که بر سر موضع خود باقی می ماندند می گفتند: «نمی گذاریم از اینجا زنده بیرون روید تا “قهرمان” شوید.
اما شکنجه کردن فقط محدود به رژیم مستبد و هاری چون جمهوری اسلامی نیست. برای مثال دولت آمریکا که ادعا دارد مهد دموکراسی را در دنیا ساخته اند، دهه هاست در شکنجه دادن، طراحی کودتاها و سرکار آوردن حکومتگرانِ شکنجه گر، تکوین و ابداع روش های شکنجه های جسمی و شکنجه مشهور به “شکنجه سفید” و تولید اَبزار شکنجه و ارسال آن به کشورهای شکنجه گر دنیا فعال بوده است. بسیاری از شیوه های به کار گرفته شده در زندان های جمهوری اسلامی توسط دولت های آمریکا و اسرائیل ابداع گردیده اند. برای نمونه به کار گرفتن وسیله شکنجه ای نظیر تابوت، که ابداع آن به حاج داوود رحمانی، زندانبان و شکنجه گر رسوا، نسبت داده شده، قبلا توسط ارتش آمریکا علیه ویت کُنگ ها در ویتنام به کار گرفته شده بود.
در زمینه روز جهانی مبارزه با مواد مخدر کارنامه جمهوری اسلامی در همین ردیف قرار دارد. اعتیاد به مواد مخدر در ایرانِ تحت حاکمیت رژیم اسلامی بیداد می کند. این واقعیت را هر رهگذری نیز می تواند به وضوح مشاهده کند. اما آمارها، تصویر دردناک تری از همین واقعیت تلخ را نشان می دهند. آمارهایی که گاه و بیگاه از زبان مسئولان حکومتی شنیده می شود شمار معتادان کشور را سه و نیم میلیون نفر و آمارهای غیر رسمی این رقم را بیش از 8 میلیون نفر برآورد می کنند. اگر متوسط اعضای یک خانواده ایرانی را چهار نفر در نظر بگیریم در این صورت بیش از ٣٠ میلیون نفر از جمعیت کشور با معضل اعتیاد و عوارض آن در خانواده و در اجتماع درگیر هستند. بر اساس همین آمارها نه تنها تعداد کل معتادان فزونی یافته بلکه سن اعتیاد در میان نوجوانان و جوانان به مراتب کاهش و به پائین تر از ۱۴ سال تنزل یافته است. بنا به همین آمارها روزانه نزدیک به ۵۰۰ نفر بر شمار کل معتادان اضافه می گردد و سالانه بالغ بر۸۰۰ تُن مواد مخدر در سطح کشور به مصرف می رسد.
مردم خوب می دانند بانیان و عاملان اصلی تولید و توزیع مواد مخدر چه کسانی هستند و سوداگران مرگ کجا نشسته اند. همه می دانند که سرنخ این صنعت و تجارت عظیم مرگ به کجا وصل است و چگونه فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی و سران حکومتی و چاقو کشان لباس شخصی که در خدمت رژیم هستند، در شبکه مافیایی تولید، توزیع و فروش مواد مخدر در داخل و صدور آن به خارج تنیده شده اند و چگونه شبکه ای از تبهکاران حرفه ای، همان هایی که تیم های عملیاتی علیه قاچاقچیان غیر خودی مواد مخدر را فرماندهی می کنند، سرداران سپاه و مدیران بنیادهای رنگارنگ، در این شبکه مافیایی سازمان یافته اند تا این کالای خانمان سوزِ سودآور را به گردش در آورند و از طریق آن اراده و شور و شعور جوانان را دود کنند.
جمهوری اسلامی ریاکارانه به جای یک روز، هفته ای را هم به مبارزه علیه مواد مخدر تحت عنوان هفته به نام “مبارزه علیه مواد مخدر” اختصاص داده و چند سالی است به این مناسبت نمایشهای ریاکارانه ای را در سراسر کشور که یکی از اهداف آن دریافت کمکهای مالی بیشتر از نهادهای بین المللی مبارزه با مواد مخدر است، برگزار می کند. در آستانه این هفته همچنین مقامات دولتی، فرمانده هان سپاه و نیروی انتظامی، امامان جمعه و ستاد مبارزه با مواد مخدر هیاهو و جار و جنجال تبلیغاتی فریبکارانه مبارزه علیه مواد مخدر را به جریان انداخته اند. این هیاهوی تبلیغاتی در شرایطی برگزار می شود که جمهوری اسلامی به عنوان عامل تبدیل اعتیاد به یکی از حادترین آسیب های اجتماعی در میان مردم ایران شناخته شده است. پژوهش های مستند نشان می دهند که سپاه پاسداران عامل قاچاق و ترانزیت مواد مخدرِ تولیده شده در افغانستان به ترکیه و اروپا و مالک و موسس شمار زیادی از لابراتوارهای تولید ماده مخدر شیشه و توزیع آن در میان جوانان ایرانی، به ویژه مناطق کُردنشین ایران و عراق است.
سپاه پاسداران انحصار داد و ستد و سوادگری مواد مخدر در ایران را در اختیار دارد و فرمانده هان سوداگر این نهاد از تولید، قاچاق و توزیع مواد مخدر سودهای سرشاری به جیب می زنند، بنابراین عامل اصلی رشد و رواج اعتیاد و ابتلای جوانان به مواد مخدر در ایران هستند. به این اعتبار مبارزه علیه مواد مخدر و اشاعه آن در جامعه ایران جدا از مبارزه علیه جمهوری اسلامی نیست. جامعه سالم و به دور از مواد مخدر و به دور از شکنجه در گرو سرنگونی جمهوری اسلامی است.