وزارت کشور جمهوری اسلامی از استانداریهای سراسر ایران خواسته است که از هم اکنون برنامه های خود را برای مراسم های “هفته مبارزه با مواد مخدر”، که قرار است در هفته اول تیرماه برگزار شوند، آماده کنند. بنا به گزارش خبرگزاری دولتی ایسنا، قرار است که در هفته مورد نظراز برنامه های باصطلاح گسترده مبارزه با مواد مخدر در ایران رونمائی شود.در همین رابطه روز دوشنبه 19 خرداد ماه بهمن مرادنیا، استاندار استان کردستان در دومین جلسه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر این استان به مناسبت فرارسیدن هفته مبارزه با مواد مخدر، ضمن تشریح برنامه هائی که در تدارک ان هستند، گفته است: ” اگرچه جمهوری اسلامی ایران هزینه های فراوانی در راه مبارزه با مواد مخدر متحمل شده و در این راه شهدای گرانقدری را تقدیم کرده است اما در نهایت با افزوده شدن تعداد معتادین و توزیع کنندگان مواد مخدر جامعه روبرو هستیم. این امر نشان می دهد که بایستی در اقدامات خود بازنگری کنیم.” اظهارات مرادی نیا در حضور فرماندهان سپاه پاسداران در استان کردستان که عضو شورای کذائی اند، بیان شده است. فرماندهانی که خود از مجریان سیاست گسترش مواد مخدر در کردستان و در سراسر ایران هستند.
اینکه اعتیاد به مواد مخدر در ایران بیداد میکند را هر رهگذری نیز می تواند به وضوح مشاهده کند. اما آمارها تصویر دردناک تری از همین واقعیت تلخ را نشان می دهند. آمارهایی که گاه و بیگاه از زبان مسئولان حکومتی شنیده می شود،شمار معتادان کشور را که مستمرا مواد مخدر مصرف می کنند،حدود 3 ملیون نفر اعلام می کنند، آمارهای غیر رسمی،در سال 1398 این رقم را حدود 7 ملیون نفر برآورد می کنند. برای درک این واقعیت که نمی توان به آمارهای اعلام شده رسمی اعتماد کرد کافی است بدانیم که آمار رسمی اعلام شده توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران در سال 1398، نشان می دهد که در فاصله 8 سال شمار معتادان به مواد مخدر دوبرابر شده است. اگر نفس آما غیر واقعی باشد، سرعت گسترش آن بر طبق همین آمار دولتی هم نشان از عمق این فاجعه در ایران دارد.
اگر متوسط اعضای یک خانواده ایرانی را پنج نفر در نظر بگیریم در این صورت نزدیک به35 میلیون نفر از جمعیت کشور با معضل اعتیاد و عوارض آن در خانواده و در اجتماع درگیر هستند. بر اساس همین آمارها نه تنها تعداد کل معتادان فزونی یافته بلکه سن اعتیاد در میان نوجوانان و جوانان به مراتب کاهش و به پائین تر از ۱3 سال تنزل یافته است.
جمهوری اسلامی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در گسترش اعتیاد نقش فعال دارد. این رژیم به عنوان یک حکومت استبدادی، خدمتگزار نظام سرمایه داری و هم به مثابه بزرگترین کارفرما در ایران، عامل اصلی گسترش بیکاری، فقر، ناامنی اجتماعی، عدم امنیت سیاسی و ناامیدی نسبت به آینده در جامعه است. این مصائب از زمینه های اصلی گسترش اعتیاد در ایران هستند. به علاوه وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران از سالها پیش دست اندرکار تجارت مواد مخدر بوده اند. این دو دستگاه دولتی هم در تسهیل انتقال مواد مخدر از مرزهای شرقی به سوی مرزهای غربی و جنوبی و هم در توزیع آن در داخل کشور نقش دارند. نقش سپاه و وزارت اطلاعات رژیم در توزیع وسیع و ارزان مواد مخدر در کردستان شناخته شده و انکار ناپذیر است.
دولت با محرمانه تلقی کردن آمار معتادین و عدم انتشار آن عملا آسیب شناسی این مصیبت را غیر ممکن کرده و می کند اما در همان حال ناچار است در سطح داخلی نشان دهد که با اعتیاد و توسعه آن مبارزه می کند. مراسمهای تشریفاتی هفته مبارزه با مواد مخدر که از هم اکنون در تدارک آن هستند، در خدمت لاپوشانی کردن واقعیتهای مربوط به گسترش اعتیاد به مواد مخدر است، نه جلوگیری از آن.
این رژیم معتاد را نه قربانی شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بلکه یک مجرم تلقی می کند. از آنجا که رژیم ناچار شده است مراکزی برای معالجه معتادان ترتیب دهد، این مراکز را مانند زندان اداره کرده و باعث فراری شدن معتادانی می شود که خواهان ترک اعتیاد هستند. آن معتادینی هم که شرایط پلیسی مراکز ترک اعتیاد را تحمل می کنند، به طور نسبی بعد از سه ماه از ترک این مراکز، دوباره به اعتیاد روی می آورند. دلیل این امر هم روشن است. اشخاص معتادی که به دلیل بیکاری، فقر، عدم امنیت اجتماعی و سیاسی به مواد مخدر پناه برده اند، پس از روبرو شدن با این مصیبت ها در جامعه دوباره به دامان اعتیاد پناه می برند.
صنعت و تجارت مواد مخدر برای جمهوری اسلامی تنها یک تجارت سودآور نیست. به خود مشغول ساختن و نابود کردن انرژی، توان و انگیزه مبارزه جویی جوانان، از برکات این افیون برای رژیم اسلامی است. میلیون ها نفر از جوانان به جای این که قد راست کرده و مشت گره کنند و فریاد مرگ بر این رژیم را سر دهند، در گوشه خیابان ها مچاله شده و درد می کشند. بیش از 7 میلیون انسان نه تنها از گردونه فعال انسان های پرشور و پر جوش و خروش، انسان های سنت شکن و نوطلب حذف شده اند؛ بلکه کلیه افراد خانواده شان و کل جامعه از وجودشان احساس سرشکستگی و خواری می کنند و رنج می برند.جمهوری اسلامی به گردش مواد مخدر در جامعه نیاز دارد زیرا به خمودگی و بی تفاوتی جامعه، به از خودبیگانگی مردم، به دلمردگی و گوشه گیری و در لاک خود فرو رفتن جوانان، به سکوت و خاموشی، به تمکین و احساس حقارت کردن شهروندانش نیاز دارد. جوان اگر سر حال باشد، اگر شور و نشاط داشته باشد، اگر با علم و دانش دمخور باشد، اگر از مصائبی چون اعتیاد مصون باشد، اگر انرژی اش کانالیزه شده باشد و به خودش و آینده اش و جامعه اش فکر کند؛ زمین زیر پای این رژیم سست می شود.