حزب کمونیست ایران

جمهوری اسلامی در فاز سازش قهرمانانه

رژیم جمهوری اسلامی و در رأس آن سپاه پاسداران به دلیل مواجهه با خطر فروپاشیِ اقتصادی برای بازگشت آمریکا به تعهدات برجام و رفع تحریم های اقتصادی عجله دارد.حسن روحانی رئیس جمهور رژیم اسلامی ایران صبح روز چهارشنبه چهارم فروردین در جلسه هیئت دولت گفت: «برای این که تحریم ظالمانه از روی سر ما برداشته شود یک دقیقه را هم از دست نخواهیم داد». وی در ادامه اعلام کرد: «فعلا قصد مطرح کردن خسارت ها را هم نداریم که در این سه سال چقدر به ما آسیب زده است». روحانی همچنین با اشاره به سخنان اخیر خامنه ای گفته است: « بالاترین مقام کشور ما با یک لحن و بیان بسیار صریحی گفتند اگر شما به تعهدات به طور واقعی و جدی برگردید ما هم به همه تعهدات بر می گردیم، حتی ایشان یک مورد را هم استثنا نکردند. بنابراین معیار بین ما و شما برجام است. شما به کل برجام عمل کنید ما هم به کل برجام عمل می‌کنیم».

این سخنان روحانی در حالی است که کادر رهبریِ سپاه پاسداران که در پشت صحنه، سناریوی مذاکره با آمریکا را می چیند قبلا شرایط مذاکره با آمریکا را اعلام کرده بود. بر اساس این شرایط که در روزنامه “جوان” اُرگان وابسته به سپاه به چاپ رسید، مدت زمان محدودیتِ مربوط به افزایش توان غنی سازیِ رژیم که تا سال ۲۰۲۳ تعیین شده است نباید تمدید گردد. همچنین لغو کامل تحریم های اقتصادی، جبران خسارت‌هایی که در اثر تحریم‌ها به اقتصاد ایران وارد آمده، عدمِ الحاق موضوعات مربوط به برنامه توسعهِ موشکهای بالستیک و سیاست های منطقه ایِ رژیم به مذاکراتِ مربوط به بازگشت آمریکا به برجام، از دیگر پیش شرط های اعلام شدهِ سپاه پاسداران بوده است. در آن زمان سپاه پاسداران علاوه بر تعیین این شرایط، به عنوان گام نهایی توقف اجرای تعهدات هسته ای، محدودیت در تعداد سانتریفیوژها را کنار گذاشت و مرحله تازه ای از غنی سازی با تزریق گاز هگزافلورایداورانیوم را آغاز کرد. از طرف دیگر جناح اصولگرا در مجلس با تصویب لایحه ای تحت نام “اقدام راهبردی برای رفع تحریمها”، اولتیماتوم داد که چنانچه تا پنجم اسفند ماه تحریمها لغو نشوند و اجازه فروش نفت به رژیم داده نشود، دولت روحانی موظف به عدم اجرای پروتکل الحاقی خواهد بود. این مصوبهِ مجلس با سفر کوتاهِ دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران بی‌اعتبار شد و بازرسان این آژانس کماکان می‌توانند به بازرسی های سرزده خود از مراکز هسته ای جمهوری اسلامی ادامه دهند. همزمان با این اقدامات، بزرگنمایی در مورد توانِ هسته ای و سخنان خامنه ای در مورد توانمندی رژیم در انجام غنی سازیِ ۶۰ درصدی، این پیام را برای دولت بایدن در برداشت که زمان نامحدودی در فاز این معامله وجود ندارند.

از همان ابتدا روشن بود که این سنگ بزرگ برداشتن ها برای نزدن است. در واقع سپاه پاسداران با اعلام این پیش شرط های غیر عملی و کاهش بیشتر تعهدات خود به اجرای مفاد برجام و پا گذاشتن به مرحلهِ تازه ای از غنی سازی اورانیوم می خواست قدرت مانور خود برای چانه زنی و بازگشت به میز مذاکره را به آزمون بگذارد. آنچه روشن است رژیم جمهوری اسلامی برای انجام یک سازش قهرمانانه دیگر باید عقب نشینی های بیشتری را تحمل کند. بازگشت آمریکا به برجام و رفع بخشی از تحریم ها راه را برای عقب نشینی های بزرگتری هموار می کند. رژیم ناچار خواهد شد که از مداخله گری نظامی در کانون ها بحران خاورمیانه دست بردارد، از توانمندی نظامی و تولید موشک های دوربرد خود که می تواند برای امنیت متحدین آمریکا در منطقه مخاطره آفرین باشد عقب بنیشیند. آنچه رژیم اسلامی را در چنین موقعیتی گرفتار کرده است، هراس از گسترش جنبش های اعتراضی و برپائی خیزش هایی است که در طی سه سال گذشته دوبار لرزهِ مرگ بر اندام رژیم انداخته اند. البته پذیرش این شرایطِ خفت بار برای برخی از محافلِ اصول گرایان و یا شماری از فرماندهان سپاه  مشکل است. از همین رو است که برخی از مراکز قدرت در جبهه‌ی اصول ‌گرایان درعین ‌حال که برای دفع شر آمریکا، سازش و عقب نشینی معینی را اجتناب ناپذیر می دانند، اما در همانحال جهت خنثی کردن فشارهای آمریکا برای ارتقای سطح روابط دیپلماتیک نظام جمهوری اسلامی با روسیه و چین تلاش می کنند. آنها می خواهند سطح روابط با چین و روسیه از فاز شرکای تجاری به فاز همکاری بر سر مسائل راهبردی ارتقاء پیدا کند. سیاستی که با توجه به مناسبات اقتصادی دولت روسیه و چین با رقبای جمهوری اسلامی در خاورمیانه و در هم تنیدگی منافع اقتصادی آنها با اروپا و آمریکا هیچ آینده ای ندارد.

در آنسوی منازعه، دولت بایدن هم اگر چه سیاست خروج از برجامِ ترامپ و “فشار حداکثری” وی برای کنترل برنامه های هسته ای رژیم اسلامی  را شکست خورده می داند، اما بر خلاف آنچه در کمپین های تبلیغاتی ادعا می کرد، متوجه شده است که بازگشت به برجام کار ساده ای هم نیست. بایدن مجبور است به فشارهای متحدین استراتژیک خود مانند اسرائیل و عربستان توجه کند. بسیار محتمل است که دولت بایدن با توجه به تحولات چند سال گذشته و به قول خودشان تغییرات جغرافیای سیاسی و مخاطراتی که از جانب جمهوری اسلامی منافع متحدین آمریکا در منطقه را تهدید کرده، نقشهِ راه جدیدی برای کنترل سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی در پیش گیرد. اینبار بازگشت به برجام مقدمه ای خواهد بود تا دولت آمریکا در هماهنگی با سه قدرت اروپائی عضو برجام، موضوع مذاکره و توافق بر سر محدود کردن برنامه های موشکی و مداخله گری های نظامی جمهوری اسلامی در کانون های بحران منطقه را به عنوان طرح تکمیل برجام به میان بکشد.

با همه اینها اهداف استراتژیک آمریکا نه سرنگونی رژیم اسلامی بلکه تغییر رفتار آن است. دولت آمریکا نمی خواهد آینده ایران را که آبستن انقلاب است به سرنوشتی نامعلوم واگذار کند، بلکه می خواهد جمهوری اسلامی را چنان رام کند که هیچ خطری برای منافع آمریکا و متحدین آن در منطقه ایجاد نکند. بنابراین هر دو طرف منازعه بر سر بقای رژیم جمهوری اسلامی توافق نظر دارند. آنچه مورد اختلاف است بهایی است که جمهوری اسلامی برای گرفتن تضمین بقایش باید بپردازد. بهای آن قرار است بر متن ادامه این جدال و کشمکش ها تعیین گردد.