حسن رحمان پناه
آقای عبداللە مهتدی در نوشتەای بە تاریخ ١٥ سپتامبر ٢٠٢٠ تحت عنوان ” اختلافات ساختگی و واقعی آقای ابراهیم علیزادە ” بە مسائلی از جملە جدایی آنان از کومەلە و حزب کمونیست ایران در سال ٢٠٠٠ میلادی پرداختە است. ایشان من باب میل خود مسائلی را کنار هم ردیف کردە و تاریخ یک دورە مهم از مجادلات سیاسی و فکری درون تشکیلات کومەلە و حزب کمونیست ایران را در متن یکی از رویدادهای سیاسی مهم حیات جمهوری اسلامی (اصلاحات حکومتی) و دگردیسی سیاسی، فکری و تشکیلاتی خود و جریان تحت مسئولیتش را وارونە نشان دادە و در پایان هم طلب “معذرت خواهی” کردە است. آقای مهتدی در این نوشتە بر دو مولفە سرمایەگذاری کردە است کە هر دوی آنها بە ضرر ایشان عمل خواهند کرد . اولآ تصور میکند گذشت زمان باعث فراموشکاری افراد و وارونەنگاری حقایق می شود ، شاید در این مورد قیاس بە نفس کند . دومآ تصور میکند در مجادلات کنونی درون حزب کمونیست کە بە همت “کمیتە اجرایی این حزب” بر تشکیلات تحمیل شدە، درز و شکافی بوجود آمدە کە ایشان هم میتواند از فرصت استفادە کند و امیال شخصی و رویاهای تحقق نیافتەاش را بار دیگر علیە کومەلە بە امید تبدیل کند . اما تردید ندارم در هر دو مورد ناکام خواهد ماند و شکست دیگری بر پروندە شکست هایش افزودە خواهد شد . عبداللە مهتدی در طول دو دورە مجادلات سیاسی ، نظری و تشکیلاتی در مقابل “کومەلە” قد علم کرد و در هر دو دورە شکست خورد . در دور اول اختلافات درون حزب کمونیست ایران در سال ١٩٩١ کە نهاهیتآ منجر بە جدایی جریان “کمونیسم کارگری” از حزب کمونیست ایران گردید، تا آخرین لحظە با آنها رفت و در پلنوم ١٦ حزب کمونیست ایران طی بیانیەای شدیدالحن علیە کمیتە رهبری وقت کومەلە ،تنها بە انتقاد اکتفا نکرد و خواهان اقدامات “قاطع” علیە آن کمیتە و طرفدارانش در تشکیلات و “فتح قلعە” از درون گردید. ایشان در بیانەاش در پلنوم ١٦ نوشت ” بنابراین تنها راە برون رفت پیشرو، اصولی و در عین حال بە نفع حزب این است کە ارگانهای رهبری بە جناح متعهد طرفدار کمونیسم کارگری واگذار شود. سرنوشت قطعی تر سیاسی و تشکیلاتی از لحاظ رهبری کومەلە بە نظر من بایستی در کنگرە هفتم کومەلە تعیین شود …”.(١) ایشان صراحتان خواستار تصفیە رهبری کومەلە در کنگرە ٧ کومەلە بە نفع جریان کمونیسم کارگری شد. پروژە همسویی عبداللە مهتدی با کمونیسم کارگری ، چند ماە قبل از انشعاب آنان از حزب کمونیست ایران و بویژە زمانیکە ایشان را بە عضویت “کانون کمونیسم کارگری” قبول نکردند و در کمال ناباوری همگانی “کورش مدرسی” کە نە در صفوف چپ ایران و نە در تشکیلات حزب کمونیست ایران عنصر شناختە شدە و تاثیرگذار نبود ، برگزیدند برهم خورد . این اتفاق و بویژە بی میلی “کانون” بە عبداللە مهتدی ، جدایی ایشان از کمونیسم کارگری را رقم زد و در موقعیت نە چندان سربلندانە بە صفوف کومەلە بازگشت . تجربە تلخ قدرت محوری، اولین شکست سنگین سیاسی ایشان در زندگیش بود کە مسیر سیاسی ایندە ایشان را با تلاتمات شدیدی روبرو کرد . بطوریکە هنوز هم بە ثبات مورد نظر ایشان دست نیافتە و از همە بیشتر نامبردە را در میان دوستان قدیمیش بی اعتبار و منزوی کردە است.
مورد دوم انشعاب ایشان و همراهانش در تابستان سال ٢٠٠٠میلادی است کە سازمان متبوع کنونی وی در آن سال ایجاد شد و آنرا ” “پروژە بازسازی کومەلە” نام نهاد. از آن زمان تا کنوم و در جریان تحت مسئولیت ایشان ٣ انشعاب بە وقوع پیوستە است . جریان منشعب اصلی و رقیبش با نام “سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ” بدون پسوند ایران در سال ٢٠٠٧ جدا شدند و اکثریت سازمان مورد نظر را بە همراە داشت . هم اکنون نیز در بیخ گوش آقای مهتدی با کادر و نیروی بیشتر از جریان ایشان بە فعالیت خود آدامە می دهد. بنابراین دومین شکست آقای مهتدی در “پروژە بازسازی کومەلە ” رقم خورد.
اکنون کە بە همت “کمیتە اجرایی” موجود حزب کمونیست ایران و در نتیجە ناتوانی ، ضعف و بن بست این کمیتە در هدایت حزب ، بحران جدیدی بر این تشکیلات تحمیل شدە است، هجمەای سازمانیافتە از جانب دو جناح ” حزب حکمتیست” (خط رسمی و جناح بدون خط) و مجموعەای منفرد از آن طیف و اخراجی کومەلە ، در ارکستری بی رهبر ، هیاهویی در دنیای مجازی علیە کومەلە راە انداختەاند کە آقای مهتدی هم سرمستانە بە آن ملحق شد. از هم اکنون و بنا بە تجربیات دو دور اختلافات و انشعابات گذشتە، نتیجە ضدیت با کومەلە معلوم است و چیزی جز شکست نخواهد بود . آنچە نقطە قوت کومەلە در دو دور گذشتە مجادلات درون حزبی و نقطە ضعف طرفین مقابل بود ، وجود “کوە یخ” تشکیلات کومەلە کە اساسآ در محیط کار و زیست مستقر و دیگر تشکیلاتهای کومەلە در همراهی با رهبری آن ، شکست این نمایش رقت انگیز را بر رقبا ، علی رغم ادعاهای آنها تحمیل نمود و این بار نیز تاریخ تکرار خواهد شد . در این میان آقای مهتدی کە قصد دارد از این “نمد کلاهی برای خود بدوزد” ، دیر رسید و زود شکست خورد . این واقعیت نیز برای بار سوم از چشم جامعە ، فعالین قدیمی کومەلە و دیگر مبارزین سیاسی و “نسل جوان” کە گویا برای آنها مینویسد، پنهان نخواهد ماند و ثبت خواهد شد.
آقای مهتدی نوشتە خود در شرایط فعلی را چنین بیان کردە است ” آقای ابراهیم علیزاده در نوشته ای به نام «چگونه اختلافنظرهای درون حزب کمونیست ایران بزرگنمائی میشود؟» (وبسایت رسمی حزب کمونیست ایران، صفحه ویژه مربوط به اختلافات درون حزب کمونیست ایران و کومهله، ششم سپتامبر جاری) ضمن اظهارنظر درباره اختلافات درونی امروز خودشان، بهطور ضمنی به اختلافات سیاسی گذشته با ما، منتقدان آن دوره حزب کمونیست و پیروان خط بازسازی کومهله، نیز پرداخته و تبیینی بسیار غیر واقعی، غیر مستند و بهکلی ساختگی از آن اختلافات را ارائه میدهد.”
اگر حافظە و مصلحت سیاسی و شخصی آقای مهتدی را در بیان حقایق “ اختلافات سیاسی گذشته با ما ” یاری نمی دهد، اما انبوهی از مقالات و نوشتەهای آنزمان در سایت های اینترنیتی و نشریات حزبی از جملە نشریە “پیشرەو” (٢) وجود دارند کە حداقل شروع علنی اختلافات ما و آقای مهتدی را بعد از مصاحبە”تاریخی ” ایشان با این نشریە تحت عنوان ” جنبش تودەای اخیر در کردستان ” اثبات میکند. ایشان در آن مصاحبە ، خطاب بە محمد خاتمی رئیس جمهور وقت و “پدر اصلاحات حکومتی” ، خواستار “دیالوگ ” رئیس جمهور با “احزاب سیاسی کردستان ” گردید کە بە روشنی با کل مواضع سیاسی رسمی و شناختە شدە جریان ما متفاوت بود و شروع تاریخ مجادلات آن دوران ما را رقم زد . این نوع موضعگیری چنان انعکاس یافت کە شایعە دیدار “احزاب کردستانی با مقامات جمهوری اسلامی ” از جملە یکی از مسئولین کومەلە ،در روزنامە “الزمان ” چاپ و سپس بە نقل از آن ، در روزنامە کردی زبان “کوردستانی نوێ”(کردستان جدید) کە روزنامە “اتحادیە میهنی کردستان عراق “است ، تجدید چاپ شد و دبیرخانە کومەلە ناچار بە دادن اطلاعیە رسمی و تکذیب آن خبر گردید (٣). این شایعە بعد از اظهار نظرات جدید آقای مهتدی پخش شد. هم ما، هم شما و هم نسل قدیم، این حقایق را بە نحو احسن می دانند و نسل جدید هم با مراجعە بە آن تاریخ میتوانند تفاوت های فکری و سیاسی آن دورە را در یابند.
ایشان در توجیە پناە بردن بە بیان غیرواقعی اختلافات گذشتە می نویسد “ هدف من روشن کردن اذهان نسل جوانتر، نشان دادن گمراهکننده بودن و خلاف واقع بودن این روایت و یادآوری مستند حقیقت آن اختلافات است، اختلافاتی که نهایتاً در سال هزار و سیصد و هفتاد و نه، یعنی دقیقاً بیست سال پیش، منجر به بیرون آمدن ما از آن حزب و اجرای پروژه بازسازی کومهله شد.”
حقیقتش این است کە ایشان از “نسل قدیم تر” کە سازندەگان تاریخ مورد مجادلە هستند مآیوس شدە و اکثریت قریب بە اتفاق آنها “عطای ایشان و حزبش را بە لقای رهبرش ” بخشیدند و وی را بخشی از تاریخ “مشترک” بعد از دوران جدایی از کومەلە و آرمان و اهداف آن نمی دانند . بسیاری از کسانیکە همراهش بودند(بە هر دلیل) یا اخراج شدند و یا خود اگاهانە حزب ایشان را کە بە یک سکت خانوادگی تبدیل شدە رها کردند. دلیل سادە پشت کردن آن افراد بە ایشان، پشت کردن علنی و اشکار مهتدی بە تمام تاریخ و گذشتە کومەلە و چوب حراج زدن بە آن تاریخ در بازار معاملات سیاسی با احزاب لیبرال _ناسیونالیست ایرانی و کردستان است. لذا نوشتە ایشان بە منظور روشن کردن “ذهن نسل جوان” آنطور کە ادعا میکند نیست ، بلکە اساسآ بە قصد فریب آنها در “رنگ کردن گنجشک “حزب کومەلە” و فروختن آن بە قیمت قناری ” ، “کومەلە سرخ و کمونیست ” است.
” نسل جوان امروزی کە اکثر آنها یا کارگر و یا فرزندان کارگران و ستمدیدگان جامعە هستند ، اگرچە در زیر فشار طاقت فرسای فاشیسم سیاسی و مذهبی حاکم بر ایران، در شرایط کمر شکن تآمین امرار معاش اقتصادی و دست و پنجە نرم کردن با معضلات عظیم اجتماعی بە سر می برد، اما نسلی دانش آموختە، تحصیل کردە و مطلع از جهان پیرامون است و “سرە را از ناسرە” بە خوبی تشخیص می دهد . اگر امروز در ایران یک بیداری سیاسی گستردە در جریان است و طبق نظرسنجی ها بیش از ٦٠درصد این جامعە هیچ اعتقادی بە مذهب ندارند و بە جز سرنیزە ، کشتار و سرکوب ابزاری در دست رژیم علیە ٩٠ درصد مردم ایران باقی نماندە است ، جوانان در رآس بیداری سیاسی جامعە رو بە تغییر ایران قرار دارند. نسل جوانی کە جمهوری اسلامی را بە ستوە آوردە، بە راحتی فریب ادعاهای آقای مهتدی و امثال ایشان را نیز نخواهد خورد . بویژە در کردستان، اگر جریان چپ و کمونیسم شناختە شدە و معتبر است و اگر در تند پیچ های مهم تاریخی ، جنبش انقلابی کردستان را رهبری و هدایت کردە و آنرا تسلیم قضا و قدر و استبداد فاشیست مذهبی و جریانات بورژوا لیبرال در درون این جنبش نکردە ، قطعآ کومەلە و تاریخ پر افتخار آنرا نیز تحویل راست پرو آمریکای و چپ حاشیەای و بی ربط بە جامعە و مبارزە طبقاتی نخواهد داد.
آقای مهتدی در آدامە می نویسد ” در روایت تحریفشده آقای علیزاده مهمترین محورهای اختلافات واقعی میان منتقدان و مدافعان حزب کمونیست ایران و سیاستهایش در آن دوره بهکلی مسکوت گذاشتهشده و در عوض اختلافی، و یا بهتر بگویم برچسب ناسزا گونهای، تحت نام «وسوسه اصلاحطلبی» علم شده است. شما میتوانید با هر شدتی که بخواهید نظرات آن موقع و کنونی مخالفان خود را رد کنید، ولی کسی نباید به خود اجازه دستکاری در تاریخ را بدهد.”
حقیقت این است آنکە دارد در جلو چشمان همە ما و هزاران انسان مبارز و در قید حیات “تاریخ را دستکاری میکند” آقای عبداللە مهتدی است. کسی از “دستکاری تاریخ ” سخن میگوید کە بیست سال است تاریخ یک جریان مبارز ، کمونیست و خوشنام بە اسم کومەلە را تحریف و دستکاری میکند . برای مقاصد سیاسی و شخصی در کنار رفقای کمونیست و برجستە از قبیل فواد مصطفی سلطانی ، دکتر جعفر شفیعی ، صدیق کمانگر و صدها زن و مرد رزمندە سوسیالیست کە در سینە خاک آرام گرفتە اند و توان دفاع از خود را ندارند ، عکس میگیرد و در بازار معاملات سیاسی با شوونیست ترین عناصر فاسد ایرانی بە نمایش میگذارد و تاریخی کە ٢٠ سال است بە آن تعلق ندارد را “زیرکانە” مصادرە میکند. اینکە “پروژە بازسازی کومەلە” شما با “پروژە اصلاحات حکومتی خاتمی ” همراە شد و هر دو نیز شکست خوردند، ما مقصر نبودیم . ما بە حق و مسئولانە از تاریخی کە بە آن تعلق داشتە و داریم دفاع کردە و دفاع میکنیم . اما آنچە باعث شکست پروژە “اصلاح طلبی حکومتی “گردید شرایطی واقعی روندهای اجتماعی و سیاسی داخل کشور و بویژە فشار و سرکوب جناح مقابل (بنیادگرا) بود کە اصلاح حکومت را مرگ آن ارزیابی میکرد. برخلاف ادعای عبدللە مهتدی ، واقعیت این است کە پروژە “اصلاح طلبی حکومتی ” نە تنها با شما بیگانە نبود ، بلکە شما را وسوسە کرد. در روز کومەلە سال ١٩٩٩ ندای لبیک بە “سردار” اصلاحات سر دادید . صدای کە از تریبون رسمی جریان ما بە شدت ناآشنا و بیگانە بود. در همسویی و همسازی با پروژە اصلاح طلبی حکومتی “کمونیسم” را مانع می دانستید ، اما “حزب کمونیست ایران ” را بهانە قرار دادید کە حکومت مداران تهران نشین با کمونیست ها “دیالوگ” نمی کنند. تا آنزمان استراتژی آقای مهتدی “تقویت کومەلە از کانال تقویت حزب کمونیست ایران بود” . اما بعد از سکاندال سیاسی و تشکیلاتی و رابطە پنهانی با یک جریان سیاسی در کردستان عراق و رمززدایی از “جعبە سیاە” پنهانکاری شما ، رآی نیاوردن در کنگرە ٧ حزب کمونیست ایران ، یک شبە “تغییر ریل ” دادید ، و “شرط تقویت حزب کمونیست ،موکول بە تقویت کومەلە” شد. همە این دگردیسی ها اگرچە در مدت زمان کوتاهی آنجام گرفت ، اما محصول فکر شدە پروژەهای قبلی بود کە روند “اصلاح طلبی حکومتی” آنها را تسریع کرد. ما اینها را گفتیم و نوشتیم و تاریخ هم حقایق را در سینە خود ثبت و بە نمایش گذاشت و میگذارد. اکنون با حملە بە دبیر اول کومەلە ، گرهی از گرە کورەهای آقای مهتدی باز نمی شود و بهتر است صفحات تاریخ را بیشتر ورق نزنیم ، زیرا بە نفع ایشان نیست و بە جای “دستکاری تاریخ” فجایعی در سینە آن ثبت شدە کە با استناد بە حقایق آن، آقای مهتدی نە در جایگاه مدعی و کسی کە باید از آن “معذرت خواهی” کرد، بلکە باید بر صندلی متهم بنشیند . کومەلە و دبیر اول آن ، نە “دستکاری تاریخ” ، بلکە همراە و همگام با آن و آنچە شایستە جریان تاریخ ساز کومەلە در مبارزە طبقاتی در متن جامعە متحول کردستان و ایران بودە، گام برداشتە و بە مسیر خود آدامە خواهند داد. طبیعی است این مسیر ، هموار ، بی دردسر و سر راست نبودە و موانع و مشکلات زیادی هم ایجاد شدە و خواهد شد. بە شهادت تاریخ آنچە توسط آقای مهتدی و جریانی کە در رآس آن قرار داشت اتفاق افتاد “پروسە بازسازی کومەلە” نبود ، بلکە پروژە تخریب آن و همسو و همسان سازی با “روند اصلاحات” در ایران بود کە آقای مهتدی بە آن امید بستە بود و اقدامات عملی هم برای وصل شدن بە آن در جریان بود کە مردە متولد شد. اما از شانس بد ایشان و ضد حملە جناح رقیب حکومتی، آن پروژە شکست خورد و شکست “بازسازی کومەلە”، توسط آقای مهتدی را نیز رقم زد. آقای مهتدی بە سیاق آن روزگار و تحت عنوان مخالفت با “حزب کمونیست ایران” ، اما در واقع و در همسویی با اصلاحات حکومتی و در ضدیت با “کمونیسم ” عزم جزم کردە بود ، از مدتها قبل و با تکوین سیر تکاملی پیوستن بە راست لیبرال ایرانی ، کردستانی و پرو آمریکای، پروژە مورد نظر خود را بە سرآنجام رساند و اکنون در شکل دیگر و با جریانات دیگر آنرا آدامە می دهد.
اکنون سوال این است، اگر “وسوسه اصلاحطلبی” در گذشتە ،” دستکاری در تاریخ است “، حضور چند سال گذشتە آقای مهتدی و جریان مطبوعش در کنگرە کارتنی “ملیت های ایران فدرال“
شایعە چە کسی است ؟ حضور امروزی ایشان با درس نگرفتن از گذشتە، در نهاد پوشالی و بی اعتبار “شورای مدیریت گذار ” کە ترکیبی از ناسیونالیست های ایرانی ، بنیانگذاران سپاە پاسداران ، طرفداران بازگشت سیستم سلطنتی و ضد دمکراتیک ترین افراد در این جمع است و آقای مهتدی هم افتخار حضور در آن جمع را دارد و در خواب و خیال آمادە شدن جهت اجرای پروژە پرو آمریکای سهیم شدن در قدرت سیاسی بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی است ، “دستکاری کدام تاریخ ” و شایعە چە کسی است ؟ اگر آقای مهتدی و جریانش در روزها و ماههای اولیە انشعاب از کومەلە در تابستان ٢٠٠٠ اکراە داشت ، مخالفت خود را با کمونیسم را علنآ اعلام نکند و هنوز مصلحتی در کار بود و برای سوء استفادە از تاریخ کمونیستی کومەلە ، در محافل طرفدار کمونیسم از “بزرگی مارکس” و مطالعە روزانە آثارش سخن سر می داد، اما امروز و در نوشتە اخیرش بە شکل غیرقابل انکار از ” کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیسم” ، آنچە در واقع ایدئولوژی کومەلە بودە و هست، داد سخن سر می دهد و شاید تنها حقیقت مورد توافق تآئید این کلام و کردارش باشد.
حملە کنونی آقای مهتدی بە دبیر اول کومەلە ، بە حزب کمونیست ایران و در اعتراف بە ” کنار گذاشتن ایدئولوژی کمونیسم” از خوش خدمتی و مورد قبول واقع شدن هر چە بیشتر در بارگاە ناسیونالیسم ایرانی از جملە “شورای مدیریت گذار ” است کە تصور میکند مؤسسین و مبلغین “شورای مدیریت گذار” مجاب می شوند تا فرش قرمز حضور ایشان در جریان راست و لیبرال ایرانی را زیر پایش پهن کنند. اما این بار نیز سخت در اشتباە است و باز سرش بی کلاە خواهد ماند و برای چندمین بار فریب امثال “نوری زادە و سازگارا”ی هزار چهرە را خواهد خورد و شکست دیگری بر تاریخ شکست هایش افزودە خواهد شد.
یکی دیگر از محورهای بحث کە آقای مهتدی بە آن پرداختە است ، بحث کهنە ایشان ” نقش و موقعیت کومهله در جنبش کردستان ” است کە گویا اختلافات ما بر سر آن شروع شد و تحولات جامعە ایران و بویژە “جنبش اصلاحات ” در آن نقشی نداشت و مینویسد “ توجه کنید: بحث انتقادی من از دیدگاه آقای علیزاده در مورد «نقش و موقعیت کومهله در جنبش کردستان»، که مبنای اولیه اختلافات ما و یکی از محورهای اصلی آن اختلافات را تشکیل میداد، سالها قبل از «جنبش اصلاحات» در کنگره هشتم کومهله و کنگرهها و سمینارهای حزبی مطرحشده بود.“
ایشان در آدامە این اظهار نظر و بیان اختلاف، لیست کشافی از نوشتە و اظهارنظرات خود پیرامون این اختلاف را بیان میکند. اما در این مورد هم کل حقیقت را بیان نمی کند و تنها بە آنچە با نظرات امروزش همخوانی دارد می پردازد. در مورد بە قول ایشان «نقش و موقعیت کومهله در جنبش کردستان»، در میان “ما” اختلاف نظر وجود داشت . ایشان تنها بە نظرات بدیع خود اشارە داد ، اما حجم عظیمی از اظهار نظر و نوشتە کتبی در رد نظرات خود را زیر فرش میکند. اختلافات ایشان برخلاف تصویری کە بە خوانندە می دهد از کنگرە هشتم کومەلە آغاز نشد. ایشان از دوران جنگ تحمیلی حزب دمکرات با کومەلە نگرش دیگری را نمایندگی میکرد . اگر چە در جلسات دفترسیاسی وقت حزب کمونیست ایران با کمیتە رهبری کومەلە جهت تدوین مصوبات کنگرە ٦ کومەلە حضور داشتە و با آن مصوبات بنا بە اظهارت بعدیش زاویە داشتە، اما هیچگاه و تا کنگرە هشتم کومەلە کە بە سە خط از گزارش مفصل بە کنگرە ٨ بند کردە بود از جملە “ اگر قرار بود به اعتبار مبارزه ملی و جنبش همگانی بر ضد رژیم مرکزی جریانی در رأس جنبش تودهای کردستان قرار گیرد، برای ایفای چنین نقشی احزاب ناسیونالیستی در مقایسه با ما از زمینه و امکانات بسیار مساعدتری برخوردار هستند” ، بحث جداگانەای مطرح نکرد. دلیل آن چە بودە ،لازم است ایشان توضیح دهند. جهت روشن شدن بیشتر ذهن خوانندە این سطور از بحث بیشتر پیرامون این اختلاف نظر و شاەبیت تفاوت ایشان با دبیر اول کومەلە در آن زمان صرف نظر میکنم و خوانندە را بە مطالعە چند سند و مصوب کنگرەها ارجاع می دهم تا بیگانگی نظرات آقای مهتدی با مصوبات و خط رسمی و مصوبات کنگرەهای کومەلە مشخص شوند . (٤ و ٥ )
در این بخش بطور اجمالی بە اتخاذ سیاست و موقعیت کنونی آقای مهتدی و جریانش بعد از جدایی از کومەلە اشاراتی خواهیم داشت . آقای مهتدی بعد از جدایی از کومەلە سیاست های را در دستور گذاشت کە همە آنها در برابر تاریخ پر افتخار گذشتە کومەلە، واقعیات سرسخت مبارزە طبقاتی در جامعە کردستان ، ایران و منطقە ، مورد آزمون و سنجش قرار گرفت و شکست خوردند. برای نمونە و بە گفتە خودش ، سیاست کلانی کە ایشان با دبیر اول و کمیتە مرکزی کومەلە از کنگرە شش بە بعد دچار اختلاف شدید شد ” واگذاری رهبری جنبش کردستان بە احزاب ناسیونالیست بود” . قرار شد ایشان مانع این سیاست گردد . اما آقای مهتدی نە تنها این کار را نکرد ، بلکە “همرنگ جماعت شد” و بە بخشی از پروسە و پروژە جریان ناسیونالیست در کردستان و فراتر از آن ، بە زائدە جریانات ناسیونالیست ایرانی هم تبدیل گردید . شعار “کومەلە” را بە سالهای ٥٨و ٥٩ باز میگردانیم ، حباب شد. عملیات مسلحانە را دوبارە شروع میکنیم با چە اقدامات نامسئولانە و ماجراجویهای منجر گردید. جبهە کردستانی نە تنها ایجاد نشد ، تشکیلاتش نیز چند تکە گردید. بە گفتە اعضا مستعفی دفترسیاسی و کمیتە مرکزی سابقش ، چند بار دیدار با مسئولین اطلاعات جمهوری اسلامی در کردستان عراق و کیسە دوختن برای چنین سیاستی ، تنها بی اعتباری برایش بە آرمغان آورد. امید بستن بە سیاست های آمریکا ، بعد از سرنگونی دولت بعث عراق در سال ٢٠٠٣ و سیاست رژیم چنچ “بوش پسر ” و دیگر روسای جمهور آمریکا، ایشان و دیگر احزاب ناسیونالیست کردستان را بە دنبال نخود سیاە فرستاد. همراهی و همکاری با کنگرە کارتنی” “ملیت های ایران فدرال” هم از دیگر سیاست های شکست خوردە ایشان است. “حضور در “شورای مدیریت گذار“ یکی دیگر از شاهکارهای سیاست گذاری ایشان در همراهی با جریانات ناسیونالیست ایرانی است کە در تقابل با خواست و مطالبات اولیە مردم ستمدیدە کردستان قرار دارد کە سنگ دفاع از آنها را بە سینە می زند. در داخل کردستان با وصف ایجاد برخی شک و شآئبە در میان دوستداران کومەلە در سوء استفادە از نام و تاریخ کومەلە و سرقت آن ، نە تنها با اهداف و سیاست های بیان شدە کومەلە همسان نشد ، بلکە دقیقآ در تقابل با آن قرار گرفت ، خنثی گردید. اکنون با این کارنامە و با این سیاست های شکست خوردە ، باید بیگانگی کامل آقای مهتدی و جریانش با بیش از ٥٠ سال فعالیت کمونیستی و رادیکال کومەلە روشن و ثابت شدە باشد. در همان حال نیز شادی و سرور ایشان از اختلاف درونی حزب کمونیست ایران نیز بی دلیل نیست ، اما بە جای نخواهد رسید.
بسیاری دیگر از گفتە و نوشتەهای آقای مهتدی بە موقع جواب گرفتە و نیازی بە تکرار آنها نیست(٦) . ایشان در کمال ناباوری نوشتەاش را چنین بە پایان می برد ” اما جای تأسف است که به جای پوزشخواهی از آنهمه اتهامات ناروا و برچسبهای کاذب، که نمونههایش هم کم نیست، دارید برای توضیح اختلافات آن دوره به تکرار همان اتهام نخنما متوسل میشوید. بله، درست فهمیدید، گفتم پوزشخواهی. شما و دوستانتان در حزب کمونیست ایران یک پوزش بزرگ به ما، حزب کومهله کردستان ایران، بدهکارید.”
آقای مهتدی عادت دارند شکست هایش را پیروزی ، عقب گردهایش را موفقیت و بده کاریهایش را طلب کاری بە مخاطب و بە جامعە بفروشد . آنچە ما گفتە و نوشتەایم بر اساس گفتار و کردار ایشان و “حزب” مطبوعش بودە است کە در این نوشتە نیز بە گوشەهای از آن اشارە شد. کسی کە بە اعتبار بیست سال گذشتە ، “پوزش خواهی” نە تنها بە ما بعنوان کومەلە ، بلکە بە رفقای جانباختە این جریان ، بە ٥٠ سال مبارزە و جانفشانی آنها در راە آرمان کمونیسم و رهایی مردم کارگر و زحمتکش ، بە خانوادەهایشان ، بە نام ، تاریخ و اعتبار پر افتخار کومەلە و مبارزەای کە کومەلە رهبر و پرجمدار آن در کردستان بودە و هست ، بدهکار است و کسیکە این جریان و تاریخ را در بارگاە راست و ارتجاع قربانی کرد و ما مانع آن شدیم ، این شخص آقای عبداللە مهتدی و جریان تحت مسئولیت ایشان است .
در پایان ، تردیدی ندارم اینبار نیز کومەلە در برابر هجمە ، اتحاد نامقدس و نوشتە نشدە چپ حاشیەای و راست لیبرال و ناسیونالیست، کە دو روی یک سکە در ضدیت با کومەلە هستند ، سر بلند بیرون خواهد آمد و رویاهای هر دو طرف در تضعیف و یا نابودی این جریان سوسیالیست و تاریخ ساز را بە یآس و سرخوردگی تبدیل خواهد کرد.
١٩ سپتامبر ٢٠٢٠
ضمائم متن نوشتە:
١_ بیانیە عبداللە مهتدی بە پلنوم ١٦ حزب کمونیست ایران . ١٣٦٩ خورشیدی
٢_ در نشریات پیشرو ،ارگان رسمی کمیتە مرکزی کومەلە(سازمان کردستان حزب کمونیست ایران)
_ ضمیمە شمارە ٩٧، ٩٨ تاریخ فوریە ، مارس ١٩٩٩مصاحبە با عبداللە مهتدی ، “در بارە جنبش تودەای دور اخیر در کردستان “، طرح درخواست دیالوگ از رئیس جمهور خاتمی در این مصاحبە بیان شدە است.
_ نشریە پیشرو شمارە ١٠٤، نوامبر ،١٩٩٩مطلب از حسن رحمان پناه بە زبان کردی ، “اشتباە تصادفی یا موضع جدید سیاسی ” . نقد دیدگاە جدید عبداللە مهتدی .
_ جوابیە عبداللە مهتدی بە حسن رحمان پناه ، تحت عنوان ” موضع رادیکال یا آزمودن اشتباهی آزمودە شدە“.
_ نشریە پیشرەو شمارە ١٠٩ آوریل ٢٠٠٠ ، مطلب از حسن رحمان پناه ، در جواب بە عبداللە مهتدی تحت عنوان ” تآکید مجدد بە اشتباە سیاسی “
٣_ پیشرو، شمارە ١٠٩، آوریل ٢٠٠٠ ، اطلاعیە دبیرخانە کومەلە درتکذیب درخواست دیدار یک مسئول کومەلە جهت مذاکرە با مقامات جمهوری اسلامی
٤_ ارزیابی از کومەلە و حزب کمونیست ایران . اسنادی از کنگرەهای ششم ، هفتم و هشتم کومەلە. اسفند ماە ١٣٧٨
٥_ استراتژی ما در کردستا، اختلاف بر سر جیست ؟ پاسخی بە رفیق عبداللە مهتدی . نویسندە :ابراهیم علیزادە . خرداد ١٣٧٩
٦_ در نقد نظرات عبداللە مهتدی ، دو مطلب از حسن رحمان پناه با عناوین “عبداللە مهتدی بە عبارت دیگر” (جواب بە مصاحبەاش در برنامە بە عبارت دیگر بی بی سی فارسی) و ” با این رسوایی چە بخشایشی” ، نقد نظرات ایشان و حسن شرفی از حدکا در تلویزیون “ایران انترناشنال” ، منبع در فیسبوک و اینترنیت .