روز سه شنبه هفتم تیر خامنه ای در دیدار با رئیس و کارکنان قوه قضائیه، ملاحظات را کنار گذاشت و باصریح ترین بیان، زبان به تهدید مردم گشود. در این رابطه کشتارهای دهه ۶۰ را یادآور شد و خطاب به کارگزاران قوه قضائیه گفت خدای این دهه، خدای سال ۱۴۰۱ هم هست. وی گفت: “خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است؛ ما در سال ۶۰ در مقابل این همه حادثه و شدت عمل توانستیم روی پای خودمان بایستیم، دشمن را ناامید بکنیم، امروز هم میتوانیم. خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است، خدای دورانهای سختی و دورانهای گوناگون یکی است. سنتهای الهی همه سر جایش است.”
او در سخنان خود وضعیت کنونی جمهوری اسلامی در جامعه ایران را با دهه شصت مقایسه کرد و در ارتباط با همین «سنت الهی» از قوه قضائیه خواست با کسانی که «ذهن مردم» ایران را از طریق فضای مجازی «خراب» میکنند، برخورد کنند.
سخنان خامنهای تهدیدِ آشکار مردم معترض بود که چنانچه نخواهند این نظام را تحمل کنند، باید منتظر خدایی باشند که در دهه شصت به نام او هزاران نفر قتلعام شدند. اما در پس این تهدیدها و هشدارها هراس از موقعیت متزلزل رژیم جمهوری اسلامی نهفته است. کابوس سرنگونی جمهوری اسلامی برای هیئت حاکمه ایران برای بار سوم در یک ماه، خامنه ای را به سخنرانی در جمع بسته آخوندها و سران نیروهای امنیتی و نظامی ناچار کرد .
در حدود سه دهه ای که خامنه ای به عنوان رهبر حکومت اسلامی در قدرت است حتی یک مصاحبه با روزنامه نگاران داخلی و خارجی ، یک گفتگو دو طرفه با مردم نداشته است. این در حالی است که بیش از ۱۶۰۰ سخنرانی داشته است. در این نشست خامنه ای از ضرورت کنترل فضای مجازی، از ضرورت برخورد به بی حجابی سخن گفت و در این رابطه قوه قضائیه را به سرکوب بیشتر و حتی تدوین قوانین و یا صدور فتواهای لازم تشویق نمود.
آنچه که در دهه شصت اتفاق افتاد یک بربریت به معنای واقعی بود. دهها هزار نفر از مخالفین رژیم را به زندان افکندند و شکنجه کردند. هزاران نفر را اعدام کردند. کارخانه و مراکز تولیدی را تعطیل و کارگران را روانه میدانهای جنگ کردند. روزنامه ها را بستند. نهادهای مستقل و مردمی را تعطیل کردند. سیاست آپارتاید جنسیتی و تبعیض علیه زنان را با خشونت تمام اجرا کردند و کردستان را ملیتاریزه کردند.
اما خامنه ای احتمالاً متوجه نیست که دهه شصت غیرقابل تکرار است. در سال هزار و چهارصد هیچ معجزه و خدایی به کمک خامنه ای و شرکا نخواهند آمد. جهان، ایران، مردم، ارتباطات، تکنولوژی، تجربه و دانش مردم، چهار دهه جنایت و استبداد اسلامی، کل معادلات را به نفع مردم ایران و توده های کارگر و زحمتکش تغییر داده است. توهم به حکومت اسلامی حتی برای بخش زیادی از نیروهای خود رژیم هم زائل شده است. چهار دهه فساد، دزدی های نجومی، غارت ثروت عمومی، سرکوب و جنایت، گرانی و بیکاری، بی خانمانی و فلاکت، خواست سرنگونی رژیم را به یک آرزوی بزرگ برای بخش وسیعی از مردم کشور تبدیل کرده است.
روزنامه ها را می توان با پیام و دستور توقیف کرد اما با دهها شبکه اجتماعی که توده گیر شده اند، چه میتوان کرد؟ نفرت خامنه ای و سران جنایتکار رژیم اسلامی ایران از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بدلیل ناتوانی در کنترل کردن این فضا است. اخبار بدون سانسور در کوتاه ترین زمان ممکن در اقصی نقاط جهان پخش می شود و فضای مجازی به یکی از عرصه های اصلی مبارزه میلیونها زن، مرد، جوان و حتی نوجوانان علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است .
دیگر ترساندن مردم از جهنم در بعد از مرگ، کارگر نیست و توده های وسیعی خواهان برچیدن نظام جهنم گونه اسلامی بر روی زمین هستند. دیگر دشمن تراشی های مالیخولیایی مردم را فریب نمی دهد و شعار دشمن ما در همین کشور است، همه جا به گوش می رسد.
نماز جماعت آخوندها به نماز هراس و وحشت از سرنگونی رژیم تبدیل شده و سران حکومت خوب می دانند هیچ میزان از موشک و بمب، آنها را از خشم و نفرت مردم محفوظ نخواهد کرد. حکومتی که خود باعث عدم امنیت روانی و اجتماعی جامعه است، نظامی که خود مسبب فقر و فلاکت است، نمی تواند شبکه های اجتماعی را مسبب عدم امنیت روانی جامعه معرفی نماید .
جهان، ایران و مردمِ به ستوه آمده، به دهه شصت بر نخواهند گشت و با تلاش و مبارزه برای سرنگونی حکومت اسلامی خواهند کوشید که نظام نوینی را بنیان نهند که در آن آزادی، برابری، رفاه و امنیت و حقوق اولیه انسان تامین و تضمین گردد.