دو هفته پس از ماجرای کشته شدن قاسم سلیمانی و جنایت سرنگون ساختن هواپیمای اوکراینی توسط جمهوری اسلامی، علی خامنه ای برای نخستین بار در هشت سال گذشته در نماز جمعه ۲۷دیماه ظاهر شد. این مراسم از چند روز قبل توسط رژیم سازماندهی شده بود و تعدادی از عوامل رژیم را برای نمایش و شعار دادن در حین سخنان او آماده کرده بودند. خامنه ای در خطبه غضب آلود و هیستریک خود که ناشی از ترس و نگرانی از سرنوشت رژیم بود، به توضیح وضعیت سیاسی و موقعیت داخلی و منطقه ای بسیار ضعیف جمهوری اسلامی به ویژه پس از این دو اتفاق مهم پرداخت.
حضور خامنه ای در نماز جمعه در شرایطی است که موقعیت جمهوری اسلامی در چند ماه اخیر با اوج گیری اعتراضات توده های مردم کارگر و زحمتکش ایران به شدت تضعیف شده است. این موقعیت در کشورهای دیگر از جمله عراق، لبنان و سوریه نیز که جمهوری اسلامی سالهاست برای تثبیت حاکمیت و باصطلاح اقتدار خود با صرف صدها میلیارد دلار در آنها جنایتها آفریده، به شدت تضعیف شده است. تا جائی که اینک توده های مردم این کشورها در اعتراضات روزانه خود خواهان بیرون کردن عوامل جمهوری اسلامی و کوتاه کردن دست این رژیم از امورات خود شده اند. خامنه ای علیرغم تجاهل در مقابل این واقعیات،به خوبی آگاه است که توده های مردم ایران از اقشار گوناگون در اعتراضات آبان ماه و پس از آن به وضوح کل نظام و به ویژه شخص خامنه ای را مسئول اوضاع فلاکتبار اقتصادی و سرکوب و اختناق میدانند. اما خامنه ای در این سخنان خود اشارهای به معضلات و مشکلات توده های مردم نکرد. از فقر و بیکاری و گرسنگی دهها میلیون مردم ایران سخنی به میان نیاورد. از تأمین نیازها و احتیاجات صدها هزار خانواده زلزله زده و سیل زده که در محاصره قرار گرفتهاند سختی به میان نیاورد. برای بحران عمیق اقتصادی و در هم ریختگی آن راه چارهای جز تحمل گرسنگی و مقاومت و “حول و قوه الهی”راهی نشان نداد.
اما او از اینکه توده های مردم با اعتراضات وسیع خود نسبت به جنایت سرنگون ساختن هواپیما، نمایش قدرت رژیم در تشییع جنازه قاسم سلیمانی که برای فریب افکار عمومی تدارک دیده بود را خنثی کردند و عکس این قاتل تروریست را پاره کردند، غضبناک بود. او گفت :”آنها ایرانی نیستند و فریب خورده اند. آنها به تبع و هدایت تلویزیونهای انگلیس و آمریکا سعی کردند ماجرای سقوط هواپیما را طوری آرایش دهند تا ماجرای یوم اله حمله موشکی ایران به آمریکا و تشییع سردار سلیمانی فراموش شود.”
خامنه ای در بخش دیگری از سخنانش با حمله تلویحی به روحانی و جناح دولت به خاطر امید بستن به مذاکره، دولتهای انگلیس، فرانسه و آلمان را به خاطر فعال کردن مکانیز م حل اختلاف یا “مکانیزم ماشه” آنها را پادو و نوکر آمریکا نامید.
روحانی یک روز قبل از سخنان خامنه ای، با اشاره به انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی و فشارهای دیپلماتیک و سیاسی در داخل و خارج ایران، به وضعیت وخیم و بن بست اقتصادی رژیم اعتراف نمود. او در عین حال تلاش داشت تا وضعیت بحرانی اقتصاد و انزوای بینالمللی رژیم را نتیجه خرابکاری و سنگ اندازی جناح رقیب در مذاکره با غرب و آمریکا معرفی نماید و شکست و ناکامی های رژیم را با آن توضیح دهد. روحانی در این مورد گفته بود: “همه چیز را نمیتوانم بگویم من به عنوان مسئول شورای عالی امنیت ملی روزانه مراقبت میکنم. زیرا بین جنگ و صلح تنها یک گلوله فاصله است.” او با تعریف و تمجید از موفقیت دولتش در پایین آوردن تورم به سطح یک رقمی تا پارسال، وخامت مجدد اوضاع اقتصادی رژیم را به نوع رابطه جمهوری اسلامی با جهان مربوبط دانست او گفت: “اگر اقتصاد دانی بلد است، به ما هم بگوید که چگونه ممکن است روابط خارجی تخریب شده باشد، مردم احساس کنند هر روز شرایط سخت تر می شود، تحریمهای بینالمللی فشار بیارود و در فروش محصولات خصوصأ نفت مشکل داشته باشیم، ممکن است اقتصاد تکان نخورد؟”
روحانی که خود راه حلی برای پاسخ به مطالبات دهها میلیون مردم ایران ندارد، تنها راه چاره را رفتن پای میز مذاکره با آمریکا و رفع تحریمها میداند. اما واقعیت این است که تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی تنها یکی از مجموعه فاکتورهایی است که چنین اوضاعی را سبب شده است. تداوم بحران ساختاری نظام سرمایه داری جهانی، سیستم و ساختار حاکمیت رژیم که در آن بیش از ۸۰در صد اقتصاد کشور در انحصار سپاه پاسداران و بیت رهبری و نهادهای وابسته به آنها است، هزینههای صدها میلیارد دلاری پروژه های جنگی و استراتژی دخالت گرانه در امور منطقه در کنار فساد و دزدی نهادینه شده در تمام تاروپود این نظام،آن عواملی هستند که اقتصاد جمهوری اسلامی را به درهم ریختگی و به آستانه افلاس و ورشکستگی کشانده است. روحانی این مهره امنیتی و جنایت کار نظام اسلامی نمیتواند شکست و ناکامی حاکمیت قرون وسظایی جمهوری اسلامی را نتیجه خرابکاری جناح مخالف به خورد مردم بدهد و از آن تبرئه خود و دولتش را از تحمیل این همه فقر و فلاکت و جنایت و کشتار و خفقان نتیجه بگیرد. اما اختلاف جناحهای ضد مردم رژیم اسلامی ربطی به مبارزات مردم ندارد و سرانجام کارگران و توده های مردم با تداوم اعتراضات خود ریشه این نظام جهل و جنایت را خواهند کند. این آن کابوسی است که خامنه ای و دیگر رهبران و مسئولان رژیم در مقابل خود می بینند. سخنان تهدید آمیز خامنه ای در نماز جمعه و خط و نشان کشیدنهای او را نیز تنها با تداوم و گسترش مبارزات سراسری در قالب اعتصابات کارگری و اعتراضات تودهای سازمانیافته و با برنامه میتوان پاسخ داد و این نظام جهل و خرافه اسلامی را به زباله دان تاریخ انداخت.