حزب کمونیست ایران

دو سال مقاومت، دو سال مبارزه برای آزادی.

برگی از تاریخ به مناسبت حمله رژیم جمهوری اسلامی به کُردستان، در روز ۲۸ مرداد ۱۳۵۸.

تقدیم به: مردم مبارز و انقلابی کُردستان.

برگرفته از خبرنامه کومه له، (۴ مرداد ۱۳۶۰)

شمس الدین  امانتی. ۲۶ مرداد ۱۴۰۲

دو سال مقاومت، دو سال مبارزه برای آزادی.

دو سال از فرمان هجوم خمینی به كُردستان میگذرد. با این فرمان کلیهٔ نیروهای مسلح و نهادهای سرکوبگر به اضافهٔ انبوهی از افراد مرتجع، متوهم و عقب مانده بنام جهاد با «کفار» و «ضدانقلاب» برای سرکوب خلق کُرد بسیج و روانه کُردستان شدند.

یورش مغول وار رژیم به شهرها و روستاهای کُردستان، اعدام دسته جمعی جوانان انقلابی و قتل عامهای فجیع نه تنها نفرت عظیمی در میان خلق کُرد و توده های مبارز و انقلابی سراسر ایران را برانگیخت، بلکه در افکار عمومی سراسر جهان نیز انعکاس وسیعی به دنبال داشت.

امروز از هر زمان دیگری برای مردم ایران روشن تر شده است كه خمینی، روحانیت ارتجاعی و لیبرال های خیانت پیشهٔ تحت فرمانش، از همان قیام ۲۲ بهمن (و حتی قبل از آن) در برابر توده های انقلابی كه جنبش توفندهٔ ضد رژیم شاه را علیرغم میل و ارادهٔ همین «آقایان» تا قیام مسلحانه رسانده بودند قرار گرفتند. تا کارگران، زحمتکشان و خلق های تحت ستم ایران نتوانند دستاوردهای قیام را جهت پیشبرد مبارزه و تکامل انقلاب بکار گیرند و آنها بتوانند بنا به وظیفهٔ ارتجاعی خود دستگاه ستم، سرکوب و دیکتاتوری مورد نیاز سرمایه داران و امپریالیستها را از نو برقرار سازند.

تمام حرکات و عوام فریبی های خمینی و کل رژیم جمهوری اسلامی، از همان آغاز تا کنون در سراسر ایران (از جمله کُردستان) در همین جهت بوده و می باشد. اما خلق کُرد كه از سالیان پیش علیه ستم ملی مبارزه کرده و در زیر فشار شدید ارگانهای سرکوبگر رژیم شاه: ژاندارمری، شهربانی، ساواک، ارتش، جاشهای محلی و …. رنج میدید، در جریان جنبش انقلابی اخیر نیز مستقیما وارد میدان شد. خلق کُرد و به ویژه زحمتکشان طی سالیان زندگی پُر مشقت خود طعم تلخ دیکتاتوری و سر نیزه حکومت مرکزی را چشیده بودند و دیده بودند كه رژیم شاه با تکیه بر همین سر نیزه ها ست كه ستم های گوناگون ملی، طبقاتی و مذهبی را بر آنان روا می دارد و از هر گونه آزادی محرومشان میسازد.

این بود كه پس از سرنگونی رژیم شاه، دستگاه های امنیتی و انتظامی و ادارات ضد خلقی بکلی برچیده شد، پاسگاههای ژاندارمری و شهربانی در همه جای کُردستان تصرف شد و سلاح هایشان بدست مردم افتاد. ارگانهای دموکراتیک مردمی، اتحادیه های دهقانی كه غالبا بوسیلهٔ توده های مسلح پشتیبانی میشوند، تشکل های دموکراتیک زنان، دانش آموزان، معلمان، کارمندان و …. بطور گسترده ای ایجاد شدند و ادارهٔ امور شهر ها و روستاها را بر عهده گرفتند و بدین ترتیب دموکراسی نسبتا وسیعی در کُردستان برقرار گردید.

در فضای جنین دموکراسی سریع و انقلابی، مبارزات زحمتکشان و نیروهای انقلابی کُردستان مرتبا رو به گسترش و اعتلا بود در حالی که در سایر مناطق ایران، رژیم جمهوری اسلامی با اتکاء به توهم بخشی از مردم كه خوشبختی و سعادت خود را از چنین رژیمی طلب می کردند، در حال استقرار حاکمیت ارتجاعی خود بود. رژیم نمی توانست این دموکراسی و ادامه و گسترش دستاوردهای قیام و نیز مبارزات خلق کُرد را در راه کسب خودمختاری و گُسترش دموکراسی تحمل نماید.

بدین ترتیب در ادامه توطئه های پی در پی خود چون نوروز خونین سنندج، جنگ نقده، مسلح كردن فئودالها و مرتجعین منطقه، توطئه جنگ افروزانه مریوان و سرانجام جنگ پاوه این بار کلیهٔ نیروهای نظامی و شبه نظامی خود را كه از پیش آماده کرده بود به کُردستان روانه کرد.

تا در اینجا نیز انقلاب را سرکوب کند و حاکمیت ضد انقلابی خود را برقرار نماید. اما خلق کُرد نیز به دفاع مسلحانه پرداخت و دیدیم که در میان دریایی از آتش و خون جنبش مقاومت تولد یافت.

در این یورش گسترده، رژیم هرچه در توان داشت بکار برد: نیروی هوایی، نیروی زمینی، پاسداران، جاشهای محلی همه و همه را بکار گرفتن. رژیم تمام سلاح های زرادخانه اش را به تجربه گذاشت و از اعدام و کشتارهای بی رحمانه فروگذاری نکرد.

ولی دیدیم كه در آبان ماه ۵۸، همین خمینی جلاد، با پیام «صلح» خود شکست نظامی رژیم را تصدیق کرد. چرا چنین شد؟ چون نیروهای سرکوبگر نه با تعدادی افراد و دسته بلکه با زحمتکشان بپا خواستهٔ کُردستان و با مردم مسلح كُردستان روبرو شدند. مردمی که سالیان دراز طعم تلخ دیکتاتوری و سرکوب را چشیده بودند و چند ماهی نیز (از بهمن تا مرداد) از لذت دموکراسی بهره مند شده بودند، زحمتکشانی كه حاضر نبودند و (نیستند) كه این دموکراسی را از دست بدهند، زحمتکشانی كه توسط سازمانی انقلابی چون کومه له رهبری میشوند.

خمینی پیام «صلح» خود را، نه برای صلح بلکه برای کسب فرصت و آمادگی جهت یورش و هجوم دیگری صادر کرد. مذاکرات هیئت نمایندگی خلق کُرد با نمایندگان رژیم و جریانات بعدی، این حقیقت را به اثبات رساندند و ما از همان ابتدا نیرنگهای رژیم را در جزوهء «ما و مذاکرات» برای مردم افشا کردیم و دیدیم که رژیم با حمله به کامیاران و بالاخره به سنندج در بهار ۵۹ یورش گسترده و دوم خود را به كُردستان آغاز نمود. یورش رژیم این بار وحشیانه تر از پیش شروع شد، به این امید كه كار انقلاب را در كُردستان یکسره کند، بمب های ناپالم بر مردم بانه ریختند و یا ۱۴۰۰۰ گلولهٔ خمپاره بر روی مردم سنندج ریخت و … لیکن زحمتکشان کُردستان و سازمان ما به عنوان بخش پیگیر و انقلابی جنبش مقاومت آگاه تر از پیش به مقاومت پرداختند.

مقاومت حماسی و قهرمانانهٔ ۲۴ روزه مردم سنندج، مقاومت مردم بانه، سقز، مریوان، مهاباد همگی از روحیهٔ عالی انقلابی و از عزم راسخ زحمتکشان در ادامهٔ مبارزه حکایت می کنند. رژیم هرچند موفق شد ددمنشانه بیشتر شهرهای كُردستان را تصرف نماید ولی همواره از جانب پیشمرگان مورد تعرض قرار گرفته و با مبارزات توده های شهری روبرو بوده است. اما وقتی كه مقاومت و مبارزه پیشمرگان و توده های مردم كُردستان برنامهٔ رژیم را برای سرکوب انقلاب در کُردستان خنثی می نمود، رژیم جمهوری اسلامی برای مرغوب كردن خلق کُرد کشتار دسته جمعی روستاییان زحمتکش را همچنان ادامه داد.

رژیم در آبان ماه ۵۹، درست در سالگرد پیام«صلح» امام، در روستاهای «ایندرقاش» (مهاباد)، «صوفیان» (اشنویه) و «سروکانی» (پیرانشهر) به کُشتار دسته جمعی اهالی پرداخت، حتی گهوارهٔ شیرخوارگان را نیز به آتش کشیدند اما مردم نه تنها به انفعال و سستی کشیده نشدند بلکه بیش از پیش مسلح شدند.

زحمتکشان و دیگر توده های مردم مبارز کُردستان با ادامهٔ مبارزهٔ مسلحانه علیه نیروهای سرکوبگر رژیم توطئه های خائنانهٔ نوکران سرسپُرده رژیم (فدائیان اکثریت و توده ئی ها) را نیز خنثی و آنان را طرد کردند. زحمتکشان کُردستان و نیروهای انقلابی اش نه تنها قاطعانه در برابر ستونهای بزرگ رژیم ایستادگی کردند بلکه بیشتر مزدوران مسلح رژیم بعث عراق (رزگاری) را نیز دستگیر و خلع سلاح نمودند.

بار این سیاست مهم انقلابی اساسا بر دوش کومه له بود. کومه له در این راه با تمام توان خود گام نهاد و تعدادی از بهترین رفقای خود را چون شهید علی گلچینی، شهید علي قطبی و .. را از دست داد.

کومه له با تمام نیرو علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی مبارزه کرده و در جنبش مقاومت خلق کُرد شرکت نموده است، در برابر نیروهایی که در داخل كُردستان بسوی اعمال دیکتاتوری نسبت به توده های زحمتکش رفته اند (مانند حزب دموکرات) پیگیرانه از دموکراسی به نفع زحمتکشان دفاع کرده است.

کومه له برای مبارزه در برابر توطئه های ضد فرهنگی و ارتجاعی رژیم مبنی بر به تعطیل کشاندن مدارس و اخراج معلمان از نهادهای دموکراتیک چون «جمعیت معلمان مبارز کُردستان ایران» كه در مقابل این توطئه ها به مقابله برخاسته و پشتیبانی نموده است. علاوه بر آن در حد خود به ترویج و ارتقاء هنر انقلابی در زمینه های شعر، سرود و تئاتر یاری رسانده است.

توده های مبارز! زحمتکشان کُردستان!

در آغاز سومین سال جنبش مقاومت قهرمانانه خلق کُرد، بیش از هر زمان دیگر حقانیت این جنبش بر توده های مردم ایران كه خود در معرض کشتار های وحشیانه از جانب رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی قرار دارند روشن شده است.

بیایید همگام با کومه له فعالانه تر و متهورانه تر از همیشه بر علیه این رژیم جور و ستم بپا خیزیم و در تمام کُردستان بر پیکر ناتون آن ضربات مرگباری وارد کنیم و همراه با توده های مردم سراسر ایران، این رژیم منحوس را مانند رژیم شاهنشاهی به زباله دان تاریخ بیندازیم.