حزب کمونیست ایران

رژیم جمهوری اسلامی خشونت را به همه تاروپود این جامعه تسری داده است

“بهادر اسدی” از کارگزاران قوه قضائیه رژیم در گفتگو با خبرگزاری “تسنیم” در شهر سنندج اعتراف کرده است که در حال حاضر 19 میلیون پروندهِ خشونت و دعوا و مرافعه بین افراد در قوه قضائیه در دست بررسی است. در همین رابطه به نقل از سازمان پزشکی قانونی ایران در 10 ماه سال جاری، 501 هزار و 264 مصدوم نزاع به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کرده‌اند؛ از کل مراجعین نزاع به مراکز پزشکی قانونی در مدت مذکور، 343 هزار و 372 نفر مرد و 157 هزار و 892 نفر زن بودند. این تنها آمار نزاع‌هایی است که به مصدومیت و جراحت منجر شده و کار به تشکیل پرونده در پزشکی قانونی کشیده است. بالاگرفتن دعوا و مرافعه در چنین سطحی، به دلیل نبود تحمل، سعه صدر، گذشت و فرهنگِ گفتگو است. دعواهایی كه گاه تا مرز خون ریزی و قتل ادامه پیدا می كند. بسیاری از نزاعها در واقع بر سر هیچ اند. مطابق آمارهای رسمی که در جراید تهران انتشار یافته اند؛ در سال جاری نسبت به سال گذشته ضرب و جرح عمدی 11 درصد، تخریب 13 درصد, تصادفات 20 درصد, تهمت, افترا و فحاشی 18درصد و تهدید به قتل 22درصد افزایش داشته است. این وضعیت نشان می دهد که آستانه تحمل مردم در برابر ناملایمات و فرهنگِ عذر خواهی در جامعه بسیار كاهش یافته است. سرکوب دولتی، فقر، فشار‌های اقتصادی و مشکلات معیشتی و محدویت های کرونا، همگی زمینه را برای اشاعه فرهنگ طبقه حاکم در میان توده ها مهیا کرده است.

حاکمیت اسلامی با خشونتی  کم سابقه در تاریخ ایران قدرت خود را به مردم این کشور تحمیل کرد و در طی چهل و چند سال، خشونت را به همه  عرصه های اجتماعی ، سیاسی ، خانوادگی ، اداری ، آموزشی ، فرهنگی ، رسانه ای و حتی منطقه ای کشاند.

خشونت در زندان‌ها و قتل عام زندانیان سیاسی و شکنجه زندانیان ، خشونت در خیابان و قانون قصاص ، شلاق زدن ، اعدام در ملا عام ، خشونت نظامی در کردستان و در منطقه ، خشونت رسانه ای  و کلامی و حتی ترویج خشونت در کتب درسی کودکان ، خشونت کلامی حاکمان و آخوندهای بد دهن در نماز جمعه و در رسانه ها همراه با رجز خوانی علیه مخالفینِ داخلی و خارجی، پدیده خشونت را به همه ارکان و زوایای جامعه تسری داده است .

حاکمان ایران، اراذل و اوباش، لاتها و لُمپن ها را بعنوان بسیجی و با حکم “آتش به اختیار” بجان مردم انداخته اند، از اسید پاشی بر روی زنان بدون حجاب تا ضرب و شتم جوانان به بهانه عدم رعایت موازین شرعی، از آتش گشودن به روی معترضین خیابانی تا ترور مخالفان در ایران و خارج از کشور، تا حمله به کردستان ، خشونت را به ابعاد فاجعه باری در جامعه رسانده اند .

این رژیم با گسترش فقر ، بیکاری ، تبعیض ، گرانی ، اعتیاد ، بی لیاقتی در کنترل بیماری کرونا ، فساد سیستماتیک ، قوانین فوق ارتجاعی در برخورد با زنان و در امورات مربوط به خانواده زمینه مناسبی برای رشد خشونت فراهم کرده است، تا جائیکه  حتی با افزایش چشمگیر نزاع خیابانی در میان زنان که معمولا پدیده نادری بوده است، روبرو هستیم.

 حکومت اسلامی خشونت دینی و خشونت نهفته در فقه شیعی و اسلامی را تقدیس کرده و می کند. شکنجه “حد شرعی” نام دارد و  همراه با اعدام ، برای تخریب روان مردم  و بویژه کودکان آنرا در ملاء عام اجرا می کند. این رژیم که اِعمال خشونت را تنها راه بقای خود می داند، لطمات سنگین و جبران ناپذیری از لحاظ روانی به مردم و جامعه ایران زده است. از اینرو هر روز بقای این رژیم به معنای تباهی جسمی و درونی افراد این جامعه است.