حزب کمونیست ایران

زنان بیشتری متشکل می شوند

بعد از اعلام تاسیس تشکل “مادران انقلاب” بر سر مزار ژینا امینی، مظهر انقلاب “زن، زندگی، آزادی” در روز جمعه 19 خرداد در شهر سقز اینک “انجمن خانواده های دادخواه آبان” طی بیانیه ای اعلام موجودیت کرده است.

در بیانیه اهداف سیاسی و قضائی انجمن بیان شده است. یکی از موسسین تاکید کرده گرچه انجمن مستقل است، اما از آنجا که “ذات دادخواهی سیاسی”  می باشد انجمن خود را متعلق به همه دادخواهان و آزادیخواهان میداند و با تمام نیرو با مردم حق طلب همکاری خواهد کرد. یکی دیگر از اعضای خانواده جانباختگان آبان گفته: «همزمان که دادخواه آبان هستیم، دادخواه دیگر جنایت‌های اتفاق افتاده توسط جمهوری اسلامی هستیم.» در این شکی نیست که ستون اصلی این انجمن نیز، مثل موارد مشابه، مادران جانباختگان خواهند بود.

جمهوری اسلامی در منگنه مبارزات زنان گیر کرده است. اگر در شروع خیزش ژینا دختران جوان میداندار مبارزه ای خونین بودند، اینک مادران، مادر بزرگ ها و میلیون زن ضد حجاب در کنار دختران خود قرار گرفته اند. اینک دستگیری 40 نفره “مادران انقلاب” و نزدیکانشان در کردستان و یا تلاش برای پرونده سازی برای منیره مولائی راد، مادر شجاع کودک جانباخته کیان پیرفلک، که شهرت جهانی یافته، فقط تقویت اراده مبارزاتی و رسوائی بیشتر را برایشان به ارمغان می آورد. اگر سران ترس زده اسلامی بر این تصور بودند با مسموم کردن دختران در مدارس بر خیزش زنان فایق خواهد آمد اینک با میلیون ها زن مجربی که طی دهه ها تمام اقدامات، سیاست ها و قوانین ضد زن رژیم را با شکست مواجه کرده اند چه میکند.

رژیم ابتدا مقررات جدید حجاب و عفاف را عملا در دستور اجرا گذاشت، ولی با مقاومت و مبارزه میلیونی زنان و مردان مترقی مواجه شد. پس آنرا به عنوان لایحه به مجلس برد تا شاید گرهی از کار فروبسته اش بگشاید، اما در آنجا هم بعضی از نمایندگان گفتند: «همانطور که قانون آمران به معروف فقط مورد سوء استفاده عده ای قرار گرفت و عمل نکرد، این یکی هم به همان سرنوشت دچار خواهد شد. »

زنان ایران طی سه دهه اخیر در کنار طبقه کارگر بیشترین مشقت ها را از دست رژیم جمهوری اسلامی چشیده اند. اولین هجوم ضد انقلاب برخاسته ا ز انقلاب ۵۷ به صفوف زنان سازماندهی شد. اولین چماق بدستان رژیم اسلامی سراغ زنان معترضی رفتند که شجاعانه در مقابله با خانه نشین کردن زنان واعمال حجاب اجباری صحنه خیابانها را به میدان مبارزه پر شور تبدیل کردند. اگر برای ضد انقلاب هجوم به صفوف زنان آغاز یک سیاست ارتجاعی و اعمال سلطه بر زنان و اولین خاکریز جهت تهاجم به کلیه مطالبات مردم، به عقب راندن انقلاب و بالاخره تسلط بر کل جامعه بود، برای اردوی انقلاب و به ویژه برای زنان، دفاع ازانقلابی بود که هنوز تازه نفس بود و در همان گام های نخست با یک ضد انقلاب وحشی و برآمده از اعماق قرون واعصار مواجه میگردید. طی ۲ تا ۳ سالی که شعله های انقلاب هنوز خاموش نشده بودند، مقاومت زنان یکی از ارکان تداوم انقلاب بود. اگر چه جمهوری اسلامی سرانجام توانست انقلاب مردم ایران برای آزادی و زندگی بهتر را سرکوب کند، اما در طول چها دهه گذشته جنبش کارگران، جنبش زنان، جنبش دانشجویان و جنبش مردم کردستان، با همه افت و خیزهایشان به حرکت خود ادامه دادند. مبارزات زنان برای رهائی همیشه یکی از ارکان مقاومت در برابر حکومت اسلامی و قوانین آن بوده است.

این مبارزات و مقاومتها در کنار عوامل اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک دیگر رژیم را به پرتگاه سقوط نزدیک کرده است مبارزات رو به رشد اخیر نمایانگر این واقعیت است که زنان در تحقق سرنگونی مورد انتظار جمهوری سرمایه داری اسلامی همچنان نقش پیشتاز خواهند داشت.