#کانی_کرم_پور
امسال در شرایطی مراسم های ۸ مارس روز همبستگی بین المللی جنبش زنان را برگزار می کنیم که جهان شاهد خیزش ها، اعتراضات و تظاهرات گسترده توده های عاصی از فقر و نابرابری بوده است. توده هایی که خشم فروخورده خود را فریاد زده و با بانکی رسا خواهان یک زندگی شایسته انسانی هستند. در تمام این خیزش ها زنان نقشی چشمگیر داشته و نشان داده اند که زنان تنها قربانی نابرابری و آپارتاید جنسیتی و سنتهای عقب مانده و افکار پوسیده نیستند بلکه مبارزینی انقلابی هستند که می خواهند تمام مناسبات گندیده سیستم سرمایه داری با همه اشکالش را نابود و ریشه کن کنند. با این حال بیش از یک قرن است که در سراسر جهان مبارزه علیه خشونت بر زنان و برابری حقوقی زنان با مردان در جریان است اما، باز هم شاهد آن هستیم که روزانه میلیون ها زن در گوشه و کنارِ جهان، به بردگی کشیده می شوند و به مثابه کالای مصرفی با آنها رفتار می شود. حقوق آنها پایمال میشود، تحقیر می شوند، مورد خرید و فروش و انواعِ تجاوزها قرار می گیرند. در برخی نقاط هنوز هم سنگسار می شوند و به بهانه ی زن ستیزِ ناموس پرستی، به اشکال فجیع و دلخراشی؛ به قتل می رسند. با تحمل فشارها و خشونت هایی پنهان که حتی گاهی خود نیز آن را حس نمی کنند، روح و روانشان آزرده، کدر و بیمار می شود.
هر ساله ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان و ۸ مارس روز جهانی زن، در اقصاء نقاط جهان مراسم ها و متینگ و تجمعاتی در حمایت از مبارزه زنان، تامین برابری مابین زن و مرد، در کلیه شئون اجتماعی برگزار می شود. اما بزرگداشتِ این روزها چه غمگینانه است در حالی که هنوز زنان کارگر دستمزد کمتری برای کار برابر با همکاران مردشان میگیرند؛ هنوز هم دختران خردسال فروخته می شوند، هنوز به زور در زیرزمین های نمور و بی نور پای دار قالی کودکی و نوجوانیشان پژمرده و رنگ می بازد. هنوز مانع تحصیلشان می شوند. هنوز در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی با حجاب اجباری تحقیر، زندان، شکنجه و…می شوند. زنان به بهانه های واهی و تا مغز استخوان مردسالارانه، پوچ و عقب مانده، به قتل می رسند. زنان همیشه اولین قربانیان جنگ های خانمانسوز و ویرانگر هستند، اولین قربانیان بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی هستند. اینها زنانی هستند که می توانستند به اشکال گوناگون در همه نقاطِ جهان، یک زندگی سالم، همراه با آرامش را دوش به دوش مردان داشته باشند. اما خیلی راحت این زندگی از آنان سلب شده است!
چرا چنین است؟ آیا راهکار و راه چاره ای برای این همه ستم و تحقیر وجود دارد؟
دهه هاست که جنبش زنان، برای احقاق حقوق زنان، برابری با مردان و محو نظام مردسالار در زمینه های مختلف مبارزه می کند، اما تنها وقتی که درکی درست و علمی از نظام نابرابر و ریشه های ستم بر زن داشته باشیم، می توانیم دریابیم که علل ستم بر زن با شکاف طبقاتی که زائیده فقر و محرومیت، استثمار و خشونت است، یکی هستند و رابطه ای تنگاتنگ و دو جانبه دارند و از علل ریشه های ستم بر زن است. خشونت و ستم بر زنان و جنس دوم نامیدن و جایگاه پایین آنان از ریشه دارترین معضلات جوامع بشری بوده است. خشونت بر زنان از هر نوعی از شرم آورترین موارد نقض آشکار حقوق انسانهاست. حق حیات از اساسی ترین حق انسانهاست. هیچ انسانی حق ندارد این حق را از انسان دیگری سلب کند. اما در کمال ناباوری می بینیم که روزانه زنان به بهانه های مختلف و واهی، به قتل می رسند. سکوت در برابر چنین جنایتهای هولناکی، مهر تایید بر این جنایات است. برای ریشه کن کردن این جنایات و این نظام پر از خشونت و به شکست کشاندنِ کامل آن و از میان بردن مردسالاری و پرکردن و از بین بردن شکافِ عمیق طبقاتی، ضروریست که تمام جنبش های اجتماعی، چپ و رادیکال به یکدیگر بپیوندند. تنها در مبارزه ای سازمانیافته و متحد با حضور گسترده زنان ستمدیده و مردانی که رهایی زنان و برابری زنان در همه عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هدفشان است می توان پا به عرصه مبارزه ای توده ای و ریشه ای گذاشت.
نبرد علیه خشونت و تجاوز به حقوق زنان، تنها مسئله زنان نیست. بلکه مسئله کلیه انسان های آزاده، برابری طلب، آگاه و مترقیست. مبارزه علیه خشونت بر زنان بخشی از مبارزه برای رهایی از نظام سرمایه داریست. مبارزات زنان و مردان برابری طلب به مبارزات کارگران برای خشکاندن ریشه نظام سرمایه داری و تحقق جامعه “سوسیالیستی” گره خورده است. این جنبش و این مبارزه را باید “قویا” تقویت کرد. تنها در این صورت است که می توان به ستم بر زن، پایان داد و این لکه ننگ را از صورت بشریت پاک کرد.
مارس ۲۰۲۰