آتش سوزی در جنگلهای باران زای آمازون در آمریکای جنوبی،که از آن به عنوان «ریه کره زمین» نام می بند، همچنان ادامه دارد. بنابر آمارها این آتش سوزی یکی از بی سابقه ترین رویداد مشابه طی ده سال اخیر بوده است. وسعت جنگلهای آمازون که ۲۰درصد اکسیژن جهان را تامین میکند، کشورهایی از جمله برزیل، ونزوئلا، کلمبیا، پاراگوئه، پرو و بولیوی را دربرمیگیرد. طبق اعلام «موسسه ملی برزیل در امور تحقیقات فضایی»،از دی ۹۷ تا اول شهریور۹۸، ۷۵ هزار و ۳۳۶ فقره آتش سوزی در این جنگلها رخ داده است .بدون شک یکی از عوامل مهم آتش سوزیهای اخیر در جنگلهای آمازون نقش انسانی در بروز و یا عدم کنترل این فاجعه زیست محیطی است. مطابق ارزیابی کارشناسان محیط زیست، «تداوم آتش سوزی ها در جنگلهای کره زمین از جمله جنگلهای آمازون فاجعه ای جدی برای سیاره زمین به حساب می آید. اگر جنگل ها در کره زمین در آتش بسوزند، گونه های مختلف گیاهی و حیات وحش نیز از بین خواهند رفت. به علاوه آتش سوزی در جنگلهای آمازون بر روند گرم شدن آب و هوا در کره زمین به واسطه تاثیرات گازهای گلخانه ای تاثیر میگذارد. تنها در منطقه آمازون حدود ۷۵میلیارد تن کربن در درخت ها ذخیره است که در صورت اتش سوزی به دی اکسیدکربن تبدیل شده و به هوا می رود .از آنجایی که دی اکسیدکربن تولیدی خودروها و کارخانه ها بر هوا اثر منفی گذاشته و علاوه بر آلودگی آن سبب گرم شدن کره زمین شده است، آتش سوزی در آمازون میتواند تاثیرات ناشی از گازهای گلخانه ای را در کره زمین تشدید کند. »
در حالی که گسترش آتش در این منطقه از آمریکای جنوبی، هر روز ابعاد جدید به خود میگیرد، دو رئیس جمهور به جای اقدام عملی در خاموش کردن آتش به رد و بدل کردن پیامهای فریبکارانه خود را سر گرم کرده اند. دونالد ترامپ اعلام کرده بود دولت آمریکا پیشنهاد کمک به برزیل را برای مهار آتش سوزی در آمازون ارائه کرده است. در همان حال سخنگوی دولت برزیل میگوید که آمریکا حمایتهای لازم را برای مهار آتش سوزی در جنگلهای آمازون در اختیار دولت برزیل قرار نداده است. این آتش سوزی در عین حال همزمان شده است با برگزاری اجلاس ۷ کشور صنعتی جهان، موسوم به جی ۷. تمام همت این جمع برای خاموش ساختن آتش اختصاص بیست ملیون دلارکمک بوده است!
«فرناندو آسودو» رئیس جمهور دست راستی برزیل و «دونالد ترامپ»رئیس جمهور آمریکا، از سردمداران سیاستهای اقتصادی نئولیبرالیستی، هر دو از مخالفان جدی و سرسخت اقداماتی هستند که سرمایه را داران ناچار کنند بخشی از درآمد خود را صرف اجرای توافقنامه های بین المللی برای دفاع از محیط زیست کنند. آنها میگویند: صرف این مخارج هزینه تولید را بالا می برد. بالارفتن هزینه تولید، موجب کاهش رشد و در نتیجه کاهش سود سرمایه می شود.
چنین روندی بحرانهای جاری سرمایه داری را تشدید و لاعلاج خواهد ساخت. اما اگر با در پیش گرفتن چنین سیاستی زندگی روی کره زمین برای ساکنین آن دشوار تر می شود،چه باک، در مقابل از این طریق بقای نظام سرمایه داری برای جند صباحی دیگر تضمین شده است.
اما ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی هم از این لحاظ تخریب محیط زیست دست کمی از همتایانش،نظیر «ترامپ» و «آسودو» ندارد. به عنوان مثال، یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که طی دوران حاکمیت او تولیدات کشاورزی را چند برابر افزایش داده است و از این لحاظ به خودکفائی رسیده است. اگرچنین ادعائی واقعی هم باشد، باید دید که اینکار به چه بهائی انجام گرفته است:مخازن آبهای زیر زمینی، ته کشیده اند، دریاچه ها و تالابها خشک شده اند، صدها هزار هکتارجنگل یا عمدا سوخته اند یا به زمینهای کشاورزی تبدیل شده اند. ۴۰ هزار چاه در سال ۱۳۵۶، اکنون به یک ملیون چاه رسیده است. بدین ترتیب مخازن زیررمینی خشکانده شدند. مساحت جنگلها در نتیجه آتش سوزیهای عمد و غیر عمد و یا دتبدیل آنها به ویلاها و مناطق مسکونی به نصف رسیدند. طی ۴۰ سال گذشته ۹۰ درصد حیات وحش ایران از بین رفته است. در نتیجه فعالیتهای عمدی سود جویانه، ایران از لحاظ بیابان زائی و فرسایش خاک در رتبه اول جهان قرار دارد. تالابها خشکیده اند، اغلب دریاچههای ایران یا خشکیدهاند و یا رو به خشک شدن می روند. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی هر ساله ۲۸ هزار ایرانی تنها بر اثر بیماری های ناشی از آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند.
همه این واقعیتها نشان میدهند که اگر میخواهیم این کره خاکی و این در نایاب حیات کهکشانها، در نتیجه سود پرستی ذاتی نظام سرمایه داری تخریب نشود، بایدبرای نجات آن و نجات انساهای ساکن آن، آستین ها را بالا بزنیم و روند رهائی از دست نظام سرمایه داری را سرعت بخشیم.