موج دوم کرونا بیداد میکند. حتی همین مقدار از آمارهای رسمی حکایت از این دارند که این موج بسیار گسترده تر از موج اول جامعه را در چنگال خود فرو میبرد. طبق همین آمار در روزهای پنجشنبه ، جمعه وشنبه به ترتیب دویست و بیست ویک ، صدو چهل و دو ،صدو هشتاد وهشت نفر قربانی گشته اند. و بدین ترتیب طبق آمارهای رسمی تا روز شنبه تعداد کل مرگ به دوازده هزار و ششصد وسی وپنج نفر رسیده است. رئیس سازمان بهزیستی میگوید که از دوهزار وپانصد وسی ویک مرکز ، تعداد صدو چهار مرکز آلوده هستند وتا کنون صدو سی وسه نفر در مراکز بهداشتی جان خود را از دست داده اند.اعلام کرده اند که استان های تهران ،البرز ، لرستان ، خراسان جنوبی ، کهگیلویه و بویر احمد ،زنجان ، اصفهان ، مازندران ،گلستان و ایلام در وضعیت هشدار و هم چنین استانهای خوزستان ، آذربایجان شرقی ، خراسان رضوی ، هرمزگان و خراسان شمالی در وضعیت قرمز قرار دارند.
درموج اول مقامات رژیم با وقاحت تمام در مقابل دوربین ها قرار گرفته و آشکارا دروغ تحویل مردم دادند ، خامنه ای با طرح ” جنگ بیولوژیکی “دشمن به فریبکاری پناه برده وآدرس عوضی داد .عقب مانده ترین به اصطلاح استادان حوزه های ترویج خرافات مردم را به زیارت گورهای مقدس اسلام فرا خواندند تا که از گزند ویروس در امان بمانند وچون همه اینها کار ساز نشد ، به انتشار آمار دروغین پرداختند آن هم در شرایطی که در مدیاهای مجازی تصاویر گورهای جمعی و مصاحبه های کادر درمانی که حکایت از شرایط وخامتبار بود ، انتشار مییافت. در حالیکه در همان هفته های اول آمار های غیر رسمی صحبت از ابتلاء بیش از نیم میلیون نفر را میکردند ، سخنگوی دولت با بی شرمی مدعی شد که دولت روحانی همزمان به دنبال ” حفظ جان و تأمین نان ” است وگویا که این ” موفقترین تجربه کشورهای جهان در دوره شیوع کرونا بوده است ” و البته دیدیم که همه این تبلیغات کرکننده در مقابل واقعیت تلخ پرتاب شدن میلیونها نفر جدید به زیر خط فقر چگونه رنگ باختند. در همان نیمه اردیبهشت مرکز پژوهشهای مجلس رژیم برآورد کرد که امسال دوازده تا بیست درصد شاغلان یعنی جمعیتی معادل دو میلیون و هشتصد وهفتاد وشش هزار نفر تا شش میلیون وچهار صد وسی ویک هزار نفر بطور موقت ویا دائم شغل خود را ازدست بدهند. و اکنون با گذشت نزدیک به دوماه از آن برآورد ، شرایط بسیار هولناکتر است. چرا که موج دوم کرونا در شرایطی آغاز شده است که دولت حتی در مهار موج اول ناتوانی خود را آشکارا نشان داده بود. تا جائیکه سرو صدای خودیها هم درآمد.سعید نمکی از عدم توجه به مشکلات معیشتی مردم انتقاد کرده وگفت ” تنها سی درصد بودجه یک میلیاردی وعده داده شده برای رسیدگی به معضلات دوران کرونا را دریافت کرده است “
روحانی فریاد میزد که چرخ تولید نباید بخوابد وباید گفت چه شباهت عجیبی بین رژیم جمهوری اسلامی ، دولت ترامپ در آمریکا وبولسونارو در برزیل در ارتباط با کرونا وجود دارد . هر سه اینها دروغ به مردم تحویل دادند ، هر سه اینها شیوع ویروس راتوطئه این وآن قلمداد کردند و بالاخره برای هر سه اینها ، جان انسانها در مقابل راه انداختن چرخ تولید بی ارزش بود. و بویژه هرسه اینها میلیونها نفر از کم درآمدترین قشرهای جامعه را بدون هرگونه سپری به خیابانها پرتاب کردند که یا از کرونا ویا از گرسنگی بمیرند. بیجهت نیست که هر سه این کشورها در آن منطقه جغرافیائی که قرار گرفته اند بیشترین انسانها را قربانی کردند و در این میان آمریکا و برزیل به یمن حاکمیت دو راسیت با فاصله بسیار زیادی از سایر کشورها در مقام اول ودوم قرار گرفتند.
روحانی اما اکنون در شرایط بسیار مهلک تری قرار گرفته و راه حل او ” حفظ جان وتأمین نان ” با شکست کامل روبرو گشته است. وزیر بهداشت میگوید که” به شدت تحت فشار بوده است ، فشار برای برداشتن محدودیتها ، باز گشائی مراکز اقتصادی وحملاتی که به او و دیگر مسئولین و خدمه بهداشتی شده است ” . روحانی در روز شنبه در جلسه ستاد مقابله با کرونا گفته است ” راحت ترین کار این است که همه چیز بسته شود و اما بعدش هم مردم از گرسنگی و فقر و بیکاری به خیابان خواهند آمد”. او آگاهانه فراموش میکند که مردم در دی و آبان بدون ” بسته شدن همه چیز “به خیابان آمدند. واین در واقع آن خطر واقعی است که کلیت رژیم با آن روبروست . سعید نمکی حتی قبل از روحانی به این خطر اشاره کرده و در نشست اضطراری ستاد مقابله با کرونا گفته بود : ” گزارش های امنیتی برای ما میاید ، اینکه دوستان از فقر و تهی دستی به سمت طغیان میروند ، جدی است . رئیس جمهور و نیروهای امنیتی باید به معیشت و عدم شکل گیری طغیان فکر کنند ” . حال که معیشت را نتوانستند جواب بدهند ، بنابراین باید به سراغ نیروهای امنیتی بروند واین همان انگیزه ای است که سبب گردید که مسئولیت ستاد مقابله با کرونا به سپاه سپرده شود.
واقعیت این است که رژیم مدتهاست که در بن بست کامل اقتصادی، سیاسی واجتماعی قرار گرفته است . رژیم میبیند که با وجود خطر کرونا همه روزه بر تعداد اعتراضات افزوده میگردد ، میبیند که کارگران هفت تپه به مثابه پیشرو ترین و مقاومترین بخش طبقه کارگر ایران با وجود مبتلا شدن تعدادی از همکارانشان به کرونا و با وجود بی جواب ماندن مطالباتشان و با وجود انتشار اخبار ضد و نقیض در مورد پرداخت دستمزدهای معوقه و با وجود ترفندهای تفرقه افکنانه عوامل کارفرما و دولت ، همچنان و همه روزه در خیابان حضور پیدا میکنند.سران رژیم میدانند که رد پای خیزشها توده ای دی و آبان در گوشه گوشه این جامعه دیده میشود و این رد پا را نمیتوان با هیچ ترفندی از این جامعه پاک کرد. اگر حضور نیروهای سرکوبگر درخیابان به بهانه مجریان سیاستهای ستاد مبارزه با کرونا و هجوم موج دوم این ویروس در لحظه کنونی اجازه به خیابان آمدن مردم در ابعاد توده ای را نمیدهد ، ولی واقعیت این است که مقامات رژیم از هم اکنون برای مقابله باطغیان های دوره پسا کرونا تدارک میبینند. هیچ دلیلی وجود ندارد که پیشروان جنبش های رادیکال اجتماعی هم از هم اکنون جهت یورش به برج و باروهای رژیم ملزومات همآهنگی ، همسوئی و سازماندهی سراسری را فراهم نسازند.