شباهنگ راد
شریانهای اقتصادی – سیاسی جهانِ سرمایهداری بعد از “هجومِ” ویروس کُرونا یکی پس از دیگری از حرکت باز ایستاده است. جدا از حدس و گمانها مبنی بر انتقال ویروس از سرِ طبیعت و ناتوانی جسمی افراد در مبارزه با آن، و یا نقش و لاابالی قدرتمداران بینالمللی در اشاعۀ میکروبها، یک چیز معین شده است که نظام بهداشت و سلامت حاکم بر جهان، در خدمت به بشریت و در خدمت به پاسُخگوئیِ معضلاتِ متعدد مردم نیست؛ همچنین معین شده است که “پیشتازان” جهانِ “ممتدن”، تا چه اندازه به “فکر” مردم و بهدنباله تا چه اندازه در پی اعمال قدرت – در حوزههای متفاوتی همچون جنگِ بیولوژیکی -، و نیز تحمیل سیطرۀ خودی به جناحهای رقیباند.
به تصاویر و به جوامع بیحرکت و سوت و کورِ شهرهای جهانِ زیر سیطرۀ سرمایهداران نگاهی بیاندازیم، تا بهتر دریابیم که چگونه مولدان وضعیت کنونی، در پی چیدمان نقشۀ هولناکتری برای میلیونها انسان دردمند و فاقد کمترین امکاناتِ اولیۀ زندگی و شغلیاند. بانیان اوضاعِ کنونی ریاکارانه قیافۀ انساندوستی و کمک به صدمهدیدگان را بهخود میگیرند و در همانحال، هزاران نفر از محرومان و ستمدیدگان دارند در اثر ویروس کُرونای قابل کنترل جانشانرا از دست میدهند. همۀ دولتمردانِ حاکم دودوزهباز و کلاشاند. از امریکا – و دولت ترامپ – گرفته که “بودجۀ مرکز کنترل بیماری را قطع، و گروه تحقیق بیماریها واگیردار در شورای امنیت را منحل کرده است”، تا اعضای کشورهای – “پُراقتدار” – اتحادیۀ اروپا که هر یک، درِ خانههای خود را بهروی همسایگانشان بستهاند، تا بزعم خویش از جانِ “خانواده”هایشان محافظت کنند، گویای این حقیقت است که هیچیک از جناحهای رقیبِ امپریالیستی و حاکمان جهان، انگیره و مقصودشان مقابله با ویروسهایی همچون ویروس کُرونا و نیز حفظ و حراست از جان مردم نیست. البته و شکی نیست که میبایست حسابِ رژیمِ ایران را در مقیاسی دیگر و فراتر، مورد بازنگری قرار داد؛ رژیمی که به مدت چهل سال بمراتبی وحشیانهتر از ویروس کُرونا، به جانِ مردم افتاده و در ابعادی دهشتناکتر، فضای رعب و وحشت را در سرتاسر جامعه حاکم گردانده است؛ رژیمی که ثروتهای جامعه را بلعید و زندگی مردم را به ویرانه تبدیل ساخته است؛ هزاران نفر را از دم تیغ گذراند، به مطالبات پایهای و سیاسی – اجتماعی کارگران، زحمتکشان، جوانان و زنان و دیگر قربانیان نظامِ امپریالیستی تعرض کرد تا از منافع طبقۀ سرمایهداری وابسته حفظ و حراست کند. خلاصه نظامهای سرمایهداری جان مردم را به لبشانر رساندهاند؛ نظامهای هار و سودجویی که در دُوران بُحران نظام پزشکی، بهجای ارتباط گُسترده و همکاریهای لازمه، پیرامون مقابله با ویروسهایی همچون کُرونا، خود را ایزوله، بودجههای درمانِ پیشگیرنده و نیز رابطۀ “انساندوستانۀ”شانرا قطع کردهاند، تا بر انبوهِ کُشتهها افزوده گردد.
در هر صورت بشریت را یکبار دیگر در مرحلۀ آزمایشِ مرگباری قرار دادهاند تا مقاصدِ آنی و آتی خویش را پی گیرند. چهرۀ جهان را تغییر و به جهانِ بیجان و ناامن تبدیل کردهاند و در اینمیان ناجیان واقعی، یعنی پرستاران، پزشکان و دیگر نهادها و ارگانهای وابسته به خدمات بهداشتی، در خط مقدم جبهه و آنهم با فقدان امکانات و وسائل اولیهای همچون ماسک، دستکش، الکل و دیگر مرضهای سرمایهداری، در جدالِ مرگ و زندگیاند. متأسفانه آمار و ارقام پیرامونِ مرگومیر با شتاب هر چه بیشتری در پیش است و در مقابل سازماندهندگان جنایت و چپاول هم دارند، وقیحانه و از طرقِ بلندگوهای تبلیغاتیشان، از عدم همکاری مردم و نیز از عدم مسئولیتپذیریشان حرف به میان میآورند! کمبود دوا و درمان، دکتر و پرستار، وسائل اولیۀ بهداشتی و ایمنی، تخت و غیره بر فضای نظامِ پزشکیِ جهان سیطره انداخته است و اینروزها بیمارستانها، به دلیل سستیها و بیکفایتی دولتهای سرمایهداری، لبریز از صدمهدیدگانِ ویروس کُرونا شده و ثانیه به ثانیه دارد، جانِ دهها تن دیگر را میگیرد، آنوقت بانیان و مسببین آن دارند از فقدان مسئولیتپذیری مردم داستان سرائی میکنند!!
عجب دنیایی را به بشریت تحمیل کردهاند که در آن تولید سلاح و گلوله، توپ و تانک و دیگر ادوات نظامی و سرکوبکننده، بهمراتب بیش از تولیدِ وسائل پزشکی و پیشگیرندهای همچون ماسک، دستکش و غیره است؛ عجب دنیایی را به جهان تکلیف کردهاند که روزانه هزاران نفر دارند در کشورهای بهاصطلاح متمدن و پیشرفته، جان خود را در اثر کمبود کارد پزشکی، وسائل اولیۀ درمانی و حفاظتی از دست میدهند. و …
درواقع پُرسش این است که دلیلِ چنین وضعیتِ ناگواری به گردن چه کسانی است؟ چرا سرمایهداری قادر به جلوگیری از مرگومیر بیش از این، و یا کنترل ویروس جانکاه نیست؟ چه عواملی باعث چنین وضعیت ناهنجار در جهان شده است، و بالاخره کدام سیستم و نظام، توانِ پاسُخگویی و مقابله با درد و رنجهای حاصل از طبیعت و زیستمحیطی را داراست؟
قبل از هر چیز و تاحدودی، دلیلِ پخش و گُسترش ویروس در جامعه، و در ادامه ناتوانی و عدم عکسالعمل بهموقع و صحیحِ قدرتمداران بینالمللی گفته و نوشته شده است؛ تا حدودی نوشته شده است که وضعیت حالِ جهان، حاصلِ جنگوجدلهای سرمایهداران پیرامونِ جنگهای میکروبی، اقتصادی و سیاسی است؛ نیز تاحدودی نوشته شده است که تمامی نهادها و ارگانهای ذیربط سرمایهداری همچون کشاورزی و دامداری، جنگلبانی و دریایی و نیز داروسازی، در پی تولید مرضها، چپاول و غارتگری، سوءاستفادههای مالی و سودبریاند. هم چنین گفته و نوشته شده است که سیستم و مناسبات حاکم بر جهان نه تنها قادر به حفظ و حراست از جان و مال مردم نیست، بساکه در پی تخریبِ بیشترِ محیطزیست و نابودی زندگانی سازندگان اصلی جوامع بشریست؛ سیستم و مناسباتی که میلیاردها دلار هزینه میکند و جان و زندگی میلیونها انسانِ رنجدیده و محروم را میگیرد تا به سرمایههای کمپانیهای بزرگ، و نیز اندک محدودی از آحاد جامعه اضافه شود. متعاقباً اشاره به این مسئله بیفایده نیست که رودررو شدن جامعه و مردم با ویروس کُرونا در جهانِ سرمایهداری، از زمره تکنمونهها نیست. یعنی اینکه در تاریخ بشر پُر از مصبیتها، بیماریها، لشکرکشیها و جنگهای ارتجاعیِ حاکمانِ زورگو و سرمایهداران علیۀ میلیونها انسان رنجدیده است. طاعون، فلج اطفال، آبله، آنفلونزای اسپانیائی، ایدز، مرس، سارس (سندرم تنفسی حاد) آیبولا و صدها مرض دیگر و از جمله ویروسِ جنگهای خانمانسور که منجر به مرگ و آواره شدن میلیونی انسانهای دردمند شده است، تأییدگر این نظر است که با بُودن سیستم و مناسبات کنونی، جهان از شرِ مصبیتها و بلایای دستساز سرمایهداران رهائی نخواهد یافت. به این علت که الگوهای اقتصادی حاکم بر دنیای احاطه شده، نه در خدمت به حفظ و نگهداری طبیعت، بساکه در خدمت به منافع قدرتمداران و کمپانیهای بزرگ و ذینفع است. بی اساس نیست که جوامع متفاوت همواره با مارپیچی از مصائب و مشکلات متناوب رودررو است؛ مشکلات و مصائبی که بهدلیل سیستم نابرابر، تولید و بازتولید میشود که روزانه پیداییِ آنها را میشود، در اشکال گوناگون در درون جامعه و در خانههای محقر مردم بهعینه دید. پس فهم و درکِ ریشهای این اتفاقات ناگوار، مبنی بر اینکه چیدمان وضعیت کنونی حاصلِ نظامهای سرمایهداری حاکم بر جهان است، دشوار نیست؛ هم چنین سخت نیست تا به این قضیه پی بُرد که سرمایهداران بهدلیلِ زیادهخواهیشان دنیا را زیر و رو کردهاند و به تمامی حوزهها و بخشها دستبُرد زدهاند؛ جنگلها را سوزاندهاند، رودخانهها و دریاها را آلوده به رسوبات و بینظمیشان تبدیل کردهاند، در مسیر آبها خانههای بدون استاندارد ساختهاند، و خلاصه جنگهای ارتجاعی و خانمانبرانداز براه انداختهاند که به جرأت میشود گفت، در ابعادی گُستردهتر از ویروس کُرونا دارد، جان و هستی میلیونها انسانِ بیدفاع و کودک را میگیرد.
این صورت کلیِ جهانِ امروزیِ زیر سیطرۀ سرمایهداران است که اینروزها دارد نماد خود را در آبراهِ ویروس کُرونا بنمایش میگذارد؛ ویروسی که نه حقیقتاً از سرِ بلایای طبیعی، کهولت سنی و یا در اثر نامنظمی و ناتوانی سیستم دفاعی بدن، بلکه بهدلیل سودجوییها و سستیهای سرمایهداران و کمپانیهای بزرگ داروسازی و دیگر ارگانهای غارتگر وابسته به جانیان بشریت، در سطح جهان ظاهر شده است.
در حایشه و ناگفته نماند که طبیعت و سازوکارِ اتفاقی بدن، گاهاً مولدِ ویروس و دیگر مریضیهای حاصل از عدم رعایت بهداشت و سلامت است؛ امّا تفاوتِ شناخت و درکِ حاصل از طبیعت و فعل و انفعالات بدنی، با مرضهای سازماندهی شده و تحمیلیِ سرمایهداران، دو موضوعِ متفاوت از هم است؛ یعنی اینکه تشخیصِ بروز نارسائیهای فیزیکی – روانی، با نقشهنگاری و سهلانگاری سرمایهداران نسبت به اشاعۀ ویروسهایی همچون کُرونا، ایدز، آیبولا و غیره مهم و ضروری است. علاوه بر همۀ اینها میشود به فقدان نظارت و به عدم کنترلِ بهداشتی از جانبِ بخشها و ارگانهای متفاوتِ وابسته به سرمایه همچون فرآوردههای غذائی و کشاورزی، دامداری و غیره اشاره کرد که به سهم خود ناقلِ صدها بیماری کَشنده در درون جامعهاند. پس اشتباه است که گمان کنیم، میبایست در بررسی و یا در توضیح ویروسُ کُرونا، پای اصلی قضیه، یعنی نظامهای سرمایهداری و ارگانهای غارتگر و وابسته به آنها همچون بهداشت و مواد غذائی را کنار بگذاریم و بمانند سادهاندیشان و خیالبافان، آنها را در حوزۀ بلایای طبیعی، ذات انسانها، سن و سال و امثالهم توضیح دهیم؛ نادیدهگیری و در حقیقت فرار از اینموضوعات اساسی و کلیدی، بهمعنای نادیدهگیری سستیها و منفعتطلبیهای سرمایهداران در حوزههای متفاوت است. تجارب، نتایج و ثمرۀ باد و باران، سیل و طوفان، آتش سوزیهای مدارس بهدلیلِ سیستم گرمایشی غیر استاندارد و بهدنباله بیتوجهی طبقۀ ذینفع در حفاظت از جان و مال مردم و کودکان، گویای هرگونه قضاوت بناصحیح از واقعۀ رودرروی فعلیِ جهانِ کنونی است. منظور از اینکه ویروس کُرونا را نباید و نمیبایست بعنوان موضوعِ خارج از محدودۀ منافع کمپانیهای بزرگ داروسازی و خارج از در دست گرفتن کنترل کامل در عرصۀ جنگهای میکروبی، سیاسی – تجاری میانِ رقبای امپریالیستی توضیح داد. به این علت که از مدتها قبل، به شیوع کُرونا در میان مردم آگاه بُودهاند و از مدتها قبل پیرامونِ سونامی کُرونا در سطح جهان، همدیگر را به پخش آن متهم کردهاند. اختصاص بودجۀ 1 میلیاردی دلاری ترامپ و مجبور به “استعفای دانشمندان آلمانی در شرکت بیوتکنولوژی کوواک مستقر در تورینگن که در صدد تهیۀ واکسن علیۀ کُرونا بودند، تا واکسن آن را در امریکا و “فقط برای ایالات متحده بسازند””، نشانۀ اطلاع و آگاهی قدرتمداران بزرگ در برخُورد و در مقابله با ویروسهایی همچون ویروس کُروناست؛ میدانستند که جهانِ زیر سیطرۀشان، بهچنین روز و روزگاری خواهد افتاد؛ قبلترها، از ناآکارائی سیستم کنونی حرف و حدیثهایی را نقل کردهاند و نیز میدانستند که با بُحرانی بهمراتب گُستردهتر از بُحران سال 2008 رودررو خواهند شد. بیدلیل نیست که دارند علل آنرا نه در مناسبات و در سیستم فرتوتِ سرمایهداری، بلکه در ناکارآمدی و در عدم لیاقت این دولت و یا آن دولت توضیح میدهند؛ به هر حال و خارج از جنگودعواهای بیمایه، همۀ آنان نشان دادهاند که ارزشگذاری به جان انسانها، بهمراتب پائینتر از انباشت هر چه بیشتر سرمایههای مملکت به جیب کمپانیهای داروسازی است. به قول «دیوید هاروی»، کمپانیهای داروسازیای که: “علاقۀ بسیاری در طراحی درمانها دارند. ما هرچه بیمارتر باشیم، آنها درآمد بیشتری دارند”.
اینها حقایقیست که در پشتِ واقعۀ اسفبار ویروس کُرونا قرار دارد و جدا از اثرات مخرب و کُشنده در شرایط کنونی، در پساکُرونا هم بر شانههای میلیونها انسان دردمند سنگینی خواهد کرد. از یادها نرفته است که چگونه نسل و نسلهای بعد از بمبارانهای شیمیائی، ویروس ایدز، آبله، وبا و طاعون و بویژه ویروسِ جنگهای ارتجاعی و لشکرکشی به کشورهایی همچون افغانستان، عراق و غیره، دارند بارِ مصبیتهای تحمیلی و سازمانداده شدۀ قدرتمداران بین المللی را با خود حمل میکنند.
شوربختانه این اوضاعیست که در برابر جامعۀ انسانی قرار گرفته است و پیداست که مسبب و بانی همۀ اینها نظامِ سرمایهداری حاکم بر جهان است. بنابراین نمیتوان از چنین سیستم و مناسباتی، انتظاری از آنچه را که دنیا اینروزها با آنها رودرروست، داشت. به این علت که نظام حاکم بر جهان مولدِ هزاران مرضِ کُشنده در میان مردم است؛ نظامی که شایستۀ گردش سرمایه به سمتِ سازندگان اصلی آن، و نیز شایستۀ سمتوسو دادن جامعه به مسیرِ رشد و بالندگی نیست؛ نظامی که ناظر و کنترلکنندۀ فرآوردههای کشاورزی و غذائی، داروئی و پزشکی، و نیز لایروبی دریاها و حفاظت از خانه و کاشانۀ مردم در برابر حوادث طبیعیای همچون باد و باران، سیل و طوفان نیست. بالعکس به عهدۀ نظامی است که از دلِ سازندگان اصلی جامعه برخاسته باشد؛ و مهمتر از آن از جمله وظایفِ پایهای نظامی است که از مالکیت اشتراکی پیروی نموده و خواهان خلعید از دم و دستگاههای سودده و استثمارگر طبقۀ منفعتطلب جامعه است. ثابت شده است که طبقۀ سرمایهداری قابلیت، توان و در حقیقت صلاحیتِ اداره کردن جهان را ندارد. این جهانِ متعلق به آنان نیست. با زور و با سرکوب بر سر کار ماندهاند و خلاصی از اوضاع کنونی و تضمین زندگی بهترِ پساکُرونا هم، در گُرو نابودی و در گُرو زیر و رو کردن سیستم و مناسبات سرمایهداریست. چرا که حیاتِ لحظهای سرمایهداران، مترادف با فقر، بدبختی و بندگیِ کارگران، زحمتکشان و دیگر قربانیان دولتهای امپریالیستیست. در نتیجه میلیونها انسان دردمند مستحق وضعیتِ اسفبارِ دستسازِ سرمایهداران نیستند. به این علت که مغز سرمایهداران مریض و جیبهایشان بیانتهاست. انباشت بیش از پیش سرمایه به رفتار و کردارِ روزانۀشان تبدیل شده است و در عوض جیب مردم خالی از تهیۀ مایحتاج اولیۀ زندگی است. همۀ جای دنیا شباهت به هم دارد و بیتردید جامعه و زندگی مردم ایران هم بمانند دیگر جوامع و تودهها، در شرایط دهشتناکی قرار گرفته است. جدا از صدها ویروسِ کُشنده که به مدت چهار دهه زندگی را بهکام مردم تلخ کرده است، مازاد بر آنها چند وقتیست که ویروسِ کُرونا را به جان مردم انداختهاند و بر معضلات و بر مشکلات میلیونها کارگر، زحمتکش و دیگر قربانیان نظام امپریالیستی افزودهاند تا چند صباحی بیشتر به زندگی انگلوارشان ادامه دهند؛ براستی همۀشان و از جمله سردمداران رژیم جمهوری اسلامی به خیروبرکت دم و دستگاههای چپاول و سرکوب، در مسند قدرتاند و بدون کمترین شبههای، پایان چنین وضعیت تلخباری وابسته به زیر و رو کردن سیستم و مناسبات حاکم بر جهانِ سرمایهداری، و همچنین وابسته به نابُودی سردمداران جنایتکار رژیم جمهوری اسلامی است. بدین ترتیب زمانی جامعه و مردم از دستِ مصائب و دیگر نارسائیهای پساکُرونا و تبعات آن خلاصی خواهند یافت که نظامهای سرمایهداری، در اثر قدرت تودهای بزیر کشیده شوند و نظامِ مبتنی بر برسمیت شناختن حقوق انسانها، و نیز نظامِ مبتنی بر تأمین و تضمین منافع کارگران و زحمتکشان جایاگزین گردد؛ نظامی که حافظ و پشیتبان جان انسانها و محیطزیست است.
31 مارس 2020
12 فروردین 1399