شهرها و مراکز ولایات افغانستان بدون مقاومت قابل توجهی و بعضاً بدون هیچ مقاومتی یکی بعد از دیگری به کنترل نیروهای طالبان در می آیند. با پیشروی طالبان در بخشهای بزرگی از افغانستان، برخی سفارتخانه های غربی مانند آمریکا، بریتانیا و کانادا، علاوه بر خارج کردن تعداد زیادی از کارکنان خود از این کشور، در تلاش هستند شهروندان افغانستانی را که در سالهای گذشته با آنها همکاری کردهاند و جان آنها با پیشروی طالبان در معرض خطر قرار گرفته، به کشورهای خود منتقل کنند.
هزیمتِ سربازان دولت افغانستان از جبهه های جنگ هنگامی شدت گرفت که دولت بایدن عملاً به سرسپردگان خود و مقامات دولتی راه فرار از کشور را نشان داد. دولت بایدن با امضاء فرمانی برای 5 تا 6 هزار نفر از افغانستانی هائی که در بیست سال اخیر با ارتش آمریکا در این کشور همکاری کرده اند، ویزا صادر می کند و این البته همه مقامات دولت افغانستان را شامل می شود.
در این میان صدها هزار نفر از مردم زجر دیده افغانستان برای چندمین بار از خانه و کاشانه خود آواره شده اند و با کمترین امکانات ممکن در زیر چادرها زندگی میکنند و یا با پای پیاده در جاده ها سرگردانند.
واقعیت این است که دولت آمریکا به دنبال مذاکرات صلح با طالبان تصمیم گرفته است که افغانستان را به این گروه تحویل دهد. جنگی که در سال 2001 و به دنبال حمله تروریستی القاعده به ساختمانهای تجارت جهانی و پنتاگون در آمریکا بر علیه طالبان آغاز شد، امروز می رود که به پیروزی طالبان و شکست کامل سیاست آمریکا در این کشور منجر گردد.
در روی کار آمدن و قدرت گیری طالبان در دور اول حکومت آنها در افغانستان ، شکست حکومت طالبان و مجدداً در چند قدمی قدرت گیری این دار و دسته ارتجاعی و مستبد، حکومت آمریکا و متحدین منطقه ای آن نقش اصلی و تعین کننده ای ایفا کرده اند. بیش از چهار دهه پیش، به بهانه مبارزه با اتحاد جماهیر شوروی سابق و جلوگیری از نفوذ کمونیسم با دلارهای نفتی عربستان، کادر انسانی سازمانهای جاسوسی و نظامی پاکستان و رهبری و هدایت آمریکا، طیف رنگارنگ مجاهدین افغانی شکل گرفت که در ادامه آن طالبان به قدرت رسید.
پس از بیست سال از حضور نظامی آمریکا و هم پیمانان او در افغانستان، بیلانِ جنگ تنها برای آمریکا، کشته شدن 2400 سرباز آمریکائی و معلول شدن چند برابر این تعداد و صَرف حدود یک هزار میلیارد دلار از هزینه مردم آمریکا بوده است. بیلان مردم افغانستان در این جنگ به مراتب از این هم دردناک تر و فاجعه بار تر است. کشته شدن چند صد هزار سرباز و صدها هزار تن از مردم بیدفاع، صدها هزار معلول و آسیب دیده جنگی، مردمی غرق در فقر و دولتی غرق در فساد.
طالبان چون نخواهد توانست جامعه امروز افغانستان را بویژه در شهرهای بزرگ به شرایط حکومت اسلامی در 1400 سال پیش بازگرداند، چاره ای جز پناه بردن به خشونت عریان و سازمان یافته علیه مردم و بویژه زنان، اقلیتهای مذهبی و ملی نخواهد داشت.
دولتهای پاکستان، جمهوری اسلامی ایران، عربستان، قطر و ترکیه تلاش خواهند کرد بیش از پیش خود را با طالبان هم سو نموده و هر آنچه را در توان دارند بکار خواهند گرفت را چهره کریه و زشت طالبان را تلطیف و قابل قبول نشان بدهند.
آمریکا و روسیه که خود مسبب اصلی شرایط فعلی افغانستان هستند هریک بگونه ای در تلاش هستند که نقش منفی خود را در قدرت گیری مجدد طالبان از چشمان مردم جهان پنهان نموده و در همان حال مشغول تنظیم رابطه خود با طالبان در فردای محتمل سقوط حکومت فعلی افغانستان هستند .
تعدادی از سیاستمداران و حکومتهای منطقه و جهان ریاکارانه از طالبان جدید حرف می زنند که گویا طالبان امروز چیزی ورای طالبان دیروز است. گاهی پا را از این هم فراتر نهاده و طالبان را با خواست مردم افغانستان و با بخشهای از آن هم سو میدانند.
اما واقعیت این است طالبان قابلیت تغییر و اصلاح را ندارد. طالبان به قرون وسطی و هزاره پیش تعلق دارند و با تمامی مفاهیم و دستاوردهای مدرن بشری ، با آزادی و برابری ، با شادی و حقوق انسان ، با دانش و علم و بویژه با حقوق زنان دشمنی آشتی ناپذیری دارند. طالبان حتی قصد ندارد ظواهر را حفظ کند و در بازیهای دیپلماتیک شرکت کند. طالبان بلافاصله زنان را مجبور به ماندن در خانه نموده و به تعطیل کردن رسانه ها و اجرای اجباری مراسم مذهبی، اعدام و شکنجه کردن در روز روشن و در معابر عمومی مشغول شده است.
تجربه افغانستان بار دیگر نشان داد که تغییرات جدی و غیر قابل بازگشت در هر جامعهای از درون همان جامعه شکل می گیرد و استحکام می یابد. قدرتهای جهانی با دادن وعده های رنگارنگ از قبیل “استقرار دموکراسی” و توانا کردن مردم محلی و غیره وارد کشور می شوند، هر گاه مصالح ملی آنها به گونه ای دیگر حکم کند، یک شبه به تمامی آن شعارها و مردم منطقه پشت خواهند کرد.
واقعیت این است، اخلاق و فرهنگ و باورهای طالبانی خصلت نمای جامعه افغانستان نیست. اینگونه تبلیغات تصویر ناقصی از واقعیت های جامعه افغانستان بدست می دهند. یک بیداری سیاسی و اراده مبارزاتی مترقی و پیشرو بویژه در میان توده زنان این کشور شکل گرفته است که دیری نخواهد گذشت زمین را زیر پای حکومت فردای طالبان داغ خواهد کرد. بدون شک پیروزی مردم ایران بر جمهوری اسلامی که شکل دیگری از طالبان است، رهائی مردم افغانستان را نیز تسریع خواهد کرد.