حزب کمونیست ایران

طبقه کارگر پرچمدار پیکار برای نان و آزادی

اعلامیه مشترک

کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر

روز جهانی کارگر، در شرایطی فرامی رسد که جنبش مبارزاتی مردم ایران، زمین زیر پای حاکمیت را داغ و بنیان های حکومت اسلامی را لرزان کرده است. کارگران و تهیدستان یعنی اکثریت عظیم جامعه، مدت هاست از استبداد دینی عبور کرده اند. بحث اساسی مزد و حقوق بگیران و اکثریت فرودستان و ستمدیدگان جامعه این است که چگونه استبداد دینی به بن بست رسیده را در هم بشکنند و با چه مختصاتی حاکمیت خود در پسا جمهوری اسلامی را بر پا دارند. اول ماه مه، روز جهانی کارگر، فرصتی است که از نگاه مواضع طبقاتی کارگران به این پرسش، پاسخی در خور داده شود.

 

سازمانیابی، کلید تبدیل طبقه کارگر به نیروی پیشتاز انقلابی؛ متشکل شدن، مهمترین اصلی است که مبارزان و فعالان کارگری می بایست به آن توجه ویژه کنند. در شرایطی که کارفرمایان، سرمایه داران و دولت حامی شان  به نحو همه جانبه و به اشکال گوناگون متشکل بوده و  همه ابزارهای لازم برای متشکل شدن را در دست دارند، کارگران اتمیزه شده، منفرد و بی پناه، هیچ امکانی برای دفاع از منافع فردی و طبقاتی خود نخواهند داشت. مبارزات کارگران در ۱۳۹ سال اخیر پس از اعتصاب سراسری منسجم و متشکل کارگران آمریکایی در اول ماه مه ۱۸۸۶ برای  ۸ ساعت کار روزانه به جای ۱۴ ساعت کار، همواره بر سازمانیابی و حق تشکل آن ها استوار بوده است. روشن است  که بدون تشکل های سندیکایی و سایر تشکل های متنوع کارگری  که منافع صنفی همه بخش های کارگری در واحدهای تولیدی و خدماتی ومحل زیست کارگران را نمایندگی کند، رهبران کارگری واقعی برخاسته از درون پیکاری های طبقاتی کارگران و احزب و سازمان های سیاسی سوسیالیست و کمونیست که نقش مهم وبرجسته ای در حمایت و تقویت این تشکل ها داشته اند،  دستاوردهای کنونی کارگران در سراسر جهان دست یافتنی نبود. بی جهت نیست که در ایران، دولت ها و مسئولان وزارت کار و نمایندگان حکومتی در مجلس، تمامی تلاش خود را برای جلوگیری از متشکل شدن کارگران به کار برده اند و همچنان به کار می برند. زیرا، سندیکاها پایدارترین و تجربه شده ترین تشکل های صنفی کارگری، در کنار تشکل های متنوع کارگری مانند انجمن ها، کانون ها و شوراهای محلات، گروه های مدکاری زنان در محلات کارگری،  گروه های مطالعاتی، تعاونی ها محلی، تشکل های ورزشی، هنری و دوران فراغت و گلگشت های گروهی در محلات کارگری، تشکل های محلی حفاظت از محیط زیست،  شوراهای کنترل کارخانه در دوره های انقلابی واوج یابی موقعیت انقلابی …. در شمار تشکل هائی  بوده اند که عضله های قدرت طبقه کارگر را شکل داده و حاکمیت استبداد، تاریک اندیشی و سرمایه را به لرزه در آورده اند.  توجه به تنوع تشکل های کارگری از این نظر اهمیت دارد که جدا از سازمانیابی در محیط کار، طبقه کارگر باید به سازمانیابی در محلات کارگرنشین و حاشیه نشین نیز توجه ویژه ای مبذول دارد. تشکل های محلات می توانند عنصر همبستگی میان بخش های گوناگون جننش کارگری و دیگر زحمتکشان را تقویت نماید. به این نکته نیز باید توجه کنیم که وزن و نقش زنان در تشکل های محلات بسیار بالاست و از این طریق خانواده های کارگری با مشارکت در تشکل های متنوع محلات می توانند اهرم قدرتمندی در مبارزات کارگری تلقی گردند.

 

 در هم تنیدگی پیکار برای نان و آزادی از مهمترین الویت های جنبش کارگری؛ جنبش کارگری در گام نخست، بر پایه تشکل های سندیکایی خود برای حقوق صنفی اش می جنگند، اما این تمام ماجرا نیست. طبقه کارگر آگاه به منافع و چشم اندازهای خود، برای این که بتواند همه فرودستان و تهیدستان و همه بخش های مردم را متحد سازد تا در راستای ایجاد قدرت مردمی گام بردارند، باید مبارزات صنفی و مطالباتی خود را با مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه دیگر بخش های جامعه هماهنگ کرده و متصل نماید. در ایران امروز، که برمتن جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» راه خود در مسیر قدرت یابی مردمی را به پیش می برد، جنبش شجاعانه زنان، پرچمدار مبارزات آزادیخواهانه و ضد تبعیض و برای شهروندی برابر هستند. به دلیل همدستی و ادغام دستگاه دین و دستگاه دولت و به دلیل تبعیض های تو در تو و چند لایه علیه زنان، جنبش زنان، خصلتی فراگیر و متحد کننده به خود گرفته است. باید به این نکته اساسی توجه ویژه داشته باشیم که مبارزات زنان ایران، بر خلاف تصورات کوتاه بینانه، تنها مبارزه علیه حجاب اجباری و توجه به یک خواست به اصطلاح “لیبرالی” نبوده است. زنانی که روسری ها بر چوب کرده اند، زنانی که روسری ها را به آتش انداخته اند و در دور این آتش، شادمانه رقصیده اند، علیه همه تبعیض های نهادینه شده پدرسالارانه و دینی و قانونی شوریده اند. زنان شورشی در ایران، تنها زنانی از بالای شهر و یا زنان دانشگاهی نبودند. در دو سال گذشته مبارزات زنان معلم، پرستار، کارگر خانگی، زنان محلات و زنانی که جشن های نوروزی را شادمانه تر کرده اند، عنصر وحدت بخش مبارزات سراسری مردم ایران بوده اند. زنانه شدن فقر در ایران و نقش بسیار پررنگ زنان کارگر، معلم، پرستار و زنان زحمتکش محلات، امکان پیوند جنبش کارگری با جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را بیش از پیش فراهم آورده است. این وضعیت، زمینه ساز پیوند جنبش کارگری با جنبش ملیت های تحت ستم نیزشده که هم از طریق کارگران ملیت ها و هم زنان فعال شان، این همبستگی مستحکم تر گشته است.

 

تامین اجتماعی فراگیر و همگانی، کلید اتحاد طبقاتی؛ کارگران و مجموعه مزد و حقوق بگیران ایران در شرایط فروپاشی اقتصادی،  ورشکستگی حاکمیت در تمامی عرصه ها، تورم لجام گسیخته و بی ارزش شدن پول ملی بر متن تحریم های کمرشکن امپریالیستی، زیر سنگین ترین فشارهای معیشتی قرار گرفته اند. وزن بزرگ بیکاران و ارتش ذخیره کار باعث شده که بخش بزرگی از کارگران حتی ماه ها پس از کار نیز حقوق خود را دریافت نکنند. از این رو مسئله حقوق های معوقه، یکی از معضلات اساسی جنبش کارگری است. از سوی دیگر به دلیل هزینه های گوناگون، دستمزدها، حتی با افزایش بر پایه نرخ تورم نیز نمی توانند سبد هزینه های خانواده ها را پر کنند. گاه این تصور مطرح می شود که می توان با مبارزه برای افزایش دستمزد بر این مشکلات فائق آمد.

در شرایط حاضر شوک های پیاپی افزایش روزانه قیمت کالاهای اساسی نظیر هزنیه تامین موادغذائی، صعود سرسام آورهزینه اجاره مسکن که گاه تا هفتاد در صد سبد معیشتی خانواده را می بلعد، افزایش هزینه های پزشکی و درمان و به ویژه چند برابر شدن قیمت دارو که بسیاری را ناچار می کند که حتی از مراجعه به پزشک و خرید دارو صرفنظر کنند، صعود هزینه تحصیل و آموزش حتی درمدارس دولتی، که به بهانه های مختلف هزینه های سنگینی به بودجه خانوار تحمیل می کند به طوری که تعداد قابل توجهی ازکودکان بویژه دراستان های محروم ازتحصیل باز می مانند، بیکاری های دوره ای و یا وطولانی بی ثبات کاران که در شرایط فقدان پوشش بیمه بیکاری جامع، توده وسیعی ازمزد  وحقوق بگیران را زیر خط  فقر پرتاب می کند، چهره زنانه فقر وبویژه زنان سرپرست خانواده و همچنین زنان خانواده های کولبر، سوخت بر، ته لنجی، دستفروش و شاغل در کارگاه های کوچک و کار خانگی … نشان دهنده نیازهای بسیار اساسی و همگانی اکثریت عظیم مزدو حقوق بگیران و به حاشیه راندگان جامعه ماست.

بنابراین تنها افزایش دستمزد نمی تواند حتی مشکلات شاغلان را نیر بر طرف نماید.  بر این اساس  شعاری که می تواند مشکلات معیشتی کارگران و مزد و حقوق بگیران و مجموعه گسترده تهیدستان و حاشیه نشینان را در برابر این فشارهای طاقت فرسا تقویت سازد، مبارزه برای تامین اجتماعی فراگیر و همگانی است. با تاکید بر این شعار، می توان برای آموزش رایگان، بهداشت و درمان رایگان، مسکن اجتماعی و کمک هزینه مسکن، پوشش جامع بیمه بیکاری برای تامین حداقل هزینه ها مبارزه ای گسترده ای را سازمان داد. چنین مبارزه ای، همبستگی میان شاغلان و بازنشستگان، بیکاران و بی ثبات کاران و بخش های گوناگون جنبش کارگری را نیز گسترش خواهد داد.

در آستانه اول ماه مه،  روز جهانی کارگر، روز رزم و بزم کارگران، لازم می دانیم حمایت قاطع خود  از خواست های مشخص همه تشکل های مستقل کارگران و مزد و حقوق بگیران که در رویارویی های مستقل با استبداد فقاهتی مدافع سرمایه شجاعانه ایستاده اند و  درک بسیار دقیق تر و روشن تری از مسائل جاری مبارزاتی کشور دارند، اعلام کنیم و بر خواست های آنها تاکید نمائیم.

در سالی که میان دو اول ماه طی شد فعالان جنبش کارگری مانند همه دوره های رژیم جمهوری اسلامی، در تحت شدیدترین سرکوب ها، پرونده سازی ها، دستگیری، محاکمات فرمایشی و زندان های طولانی مدت قرار داشته و دارند. ما خواهان آزادی فوری و بی قیدوشرط همه فعالان کارگری و همه زندانیان سیاسی وعقیدتی بدون استثناء هستیم.

و در آستانه اول ماه مه، شایسته است یاد همه فعالان کارگری تاریخ معاصر ایران، که برای  جنبش کارگری  از زندگی و جان خود مایه گذاشته اند، را گرامی می داریم. تلاش های این آسمان پرستاره و میراث رزمنده آنها اکنون در شکوفه های موج  جاری جنبش کارگری ایران به بارنشسته و نوید تغییر برای دنیای جدید را میدهد. نام و خاطره آنها جاوید!

دامنه خواست های جنبش کارگری بسیار گسترده تر از یک خواست محوری است. ما در اول ماه مه سال پیش « پلاتفرم مطالبات جنبش کارگری» را مشترکا منتشر کرده ایم. امسال نیز بار دیگر بر آن پلاتفرم تاکید می کنیم و همراه این اعلامیه مشترک منتشر می نمائیم.

 

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد انقلاب مردم ایران

زنده باد آزادی؛ دمکراسی و سوسیالیسم

کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

 جمعه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ برابر با  ۲۵ آوريل ۲۰۲۵

اعلامیه مشترک شماره: ۱۰۲

……………………………………………..

پلاتفرم مطالبات جنبش کارگری

 به مناسبت اول ماه مه ۱۴۰۳

در شرایطی به اول ماه مه امسال نزدیک می شویم، که دو سال از خیزش انقلابی زن زندگی آزادی گذشته است. خیزشی انقلابی که فصل نوینی از مبارزات رهایی بخش در مقابل دیکتاتوری مذهب و سرمایه گشوده است. علیرغم سرکوب خشن و فاشیستی حکومت اسلامی، جنبش کارگری همچنان رزمنده و پایدار به مبارزات طبقاتی و رهایی بخش خود ادامه داده است.

در سالیان اخیر، هم در مبارزات روزانه و هم در مناسبت هائی مانند روز کارگر، مطالبات معیشتی، اقتصادی و دمکراتیک کارگران مطرح شده است. این مطالبات بی واسطه، مرکز ثقل مبارزات بخش های گوناگون جنبش مطالباتی مزد و حقوق بگیران ایران را تشکیل داده است.

به دلیل نقش پیشگام زنان در جنبش انقلابی ژینا از یک سو و زنانه شدن فقر از سوی دیگر، زنان در جنبش اجتماعی و در جنبش بخش های گوناگون مزد و حقوق بگیران، نقش برجسته ای در مبارزات طبقه کارگر ایران داشته اند. مبارزات پیوسته و رادیکال معلمان زن، پرستاران و زنان دیگر بخش های جنبش کارگری زمینه پیوند مؤثرتر و جدی تر مبارزات مطالباتی با مبارزات آزادیخواهانه زنان و جوانان را ایجاد کرده اند. از این رو مطالبات اخص زنان کارگر و زحمتکش، وزن خود را در میان مطالبات به صورت جدی تری نمایان ساخته است.

به مناسبت اول ماه مه امسال، ما خطوط عمومی مجموعه ای از مطالبات حداقلی طبقه کارگر را که از متن و بستر واقعی و خلاقانه مبارزات وتشکل های کارگری در سالیان اخیر فراجوشیده راجمع آوری کرده و منتشر می کنیم. باید توجه کرد که؛

اولاً، بخش های گوناگون جنبش کارگری درارتباط با مطالبات مشخص خود درخواست های تفصیلی خود را (مانند معلمان، پرستاران، کارگران هفت تپه، کارگران پیمانی شرکت نفت، کارگران معادن، پتروشیمی…) مطرح کرده اند که در این مجموعه تنها خطوط عمومی و مشترک مطالبات مطرح شده است،

ثانیاً، به خاطر سانسور اطلاعاتی شدیدی که بخشی جدائی ناپذیر ازحاکمیت استبداد کنونی است بخشی از مبارزات کارگری در محاق سانسور قرارگرفته و قابل پیش بینی است که مطالبات بیشتری در مبارزات بخش های مختلف جنبش کارگری مطرح شده باشد،

ثالثاً جنبش کارگری ایران جنبشی پویا و درحال تحول است که قطعاً در جریان گسترش مبارزات خود مطالبات جدیدی را خلق کرده و به مجموعه مطالبات قبلی می افزاید. با این وصف اهمیت این مجموعه در آن است که فراتر از یکایک مطالبات، مجموعۀ آن ها تصویری عمومی و کلان از ضرورت دگرگونی های بنیادین و ساختاری برای عملی ساختن این مطالبات را نشان می دهد که عبارتند از:

 

  1. آزادی فوری و بی قید وشرط فعالان کارگری، معلمان و همه فعالان  مدنی و اجتماعی ،
  2. آزادی همه زندانیان سیاسی  و عقید تی بدون استثناء
  3. صدور قرار منع تعقیب برای کلیه فعالانی که دارای حکم هستند.
  4. متوقف کردن کشتار کولبران و سوختبران توسط نیروهای حکومت اسلامی، ایجاد شرایط اشتغال برای کولبران، سوختبران در کوردستان و بلوچستان و سایر نقاط ایران و یا ایجاد تامین اجتماعی و یا بیمه های بیکاری.
  5. متوقف شدن پیگرد اعضای سندیکاها و سایر تشکل های کارگری و صنفی مزد و حقوق بگیران، فعالان تشکل های زنان و سایر تشکل های اجتماعی، مصون ماندن آن ها از هرگونه فشارهای امنیتی، قضائی و اقتصادی.
  6. متوقف کردن اعدام ها و ممنوعیت مجازات اعدام به عنوان یک اقدام ضدانسانی.
  7. آزادی بی قیدوشرط تاسیس تشکل های کارگری از جمله سندیکاها، فدراسیون ها و کنفدراسیون های کارگری، و حق اعتصاب به مثابه یکی از پایه های اصلی آزادی های بی قید وشرط سیاسی.انحلال “خانه کارگر”، “شوراهای اسلامی کار” و همه تشکل های وابسته به دولت درمحیط کار.
  8. جلوگیری از تخریب محیط زیست و ترمیم زیان های وارد شده بر آن، دفاع از هوای پاک.
  9. پرداخت حقوق های معوقه، تعیین حداقل دستمزد بر مبنای نرخ تورم و سبد معیشت یک خانوار چهار نفره بالاتر از خط فقر، افزایش حقوق و دستمزدها متناسب با تورم. تعیین حداقل دستمزد با شرکت نمایندگان تشکل های واقعی کارگری.
  10. افزایش حقوق به بالاتر از خط فقر برای عموم فرهنگیان شاغل با اجرای کامل و دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری، به‌گونه‌یی که فرهنگیان کشور از همه‌ی حقوق و مزایایی که سایر کارکنان دولت برخوردارند، بی‌هیچ تبعیضی برخوردار گردند.
  11. تبدیل همه قراردادهای پیمانی، سفید امضاء و موقت به قرادادهای کار دائم با پوشش کامل بیمه های اجتماعی، غیرقانونی شدن و انحلال همه شرکت های پیمانی.
  12. ممنوعیت هر نوع استخدام بر مبنای مزد  و حقوق توافقی، منطقه ای، محلی که عملاً قانون کار موجود را زیر پا نهاده و سرمایه داران و کارفرمایان از تعهد به پرداخت هزینه های مربوط به بیمه بیکاری، بازنشستگی و سایر مزایای استخدام معاف میکند.
  13. اجرای طرح طبقه بندی مشاغل در بخش دولتی و خصوصی و همه صنایع و بنگاه های خدماتی و تولیدی که تضمین حقوق کارگران، تسهیل در آموزش و ارتقاء حرفه ای و حفط ایمنی و سلامت کارگران را تضمین میکند.
  14. الغای ماده ۱۵ لایحهٔ توسعهٔ هفتم  که با برقراری “نظام استاد شاگردی”  صاحبان  بنگاه های کوچک را مجاز می سازد که با پرداخت دستمزد توافقی به میل کارفرما و بدون الزام به پرداخت حق بیمه بیکاری و بازنشستگی … هر فرد  را حداکثر به‌مدت دوسال”  به استخدام در آورد .
  15. متوقف ساختن خصوصی سازی مراکز آمورش فنی و حرفه ای  که نقش مهمی در آموزش و بازآموزی مهارت ها در همه سطوح و بویژه آموزش کارگران متخصص دارند.
  16. تدوین قانون کار جدید با شرکت تشکل های واقعی کارگری و شمول آن بر تمامی مزد و حقوق بگیران بخش های گوناگون اقتصادی( دولتی، خصولتی، خصوصی)، همه کارگران اعم از کارگران با استخدام دائمی، موقت، نیمه وقت، فصلی، کار خانگی زنانه، کارگران روستائی، کارگران منازل، کارگران مغازه ها، کارگران چادرنشین، کارگران کولبر، کارگران دستفروش و کارگران مهاجر و پناهنده.
  17. الغاء خصوصی وخصولتی سازی ها و واگذاری اداره کارخانه ها به کارگران برای اداره بنگاه ها از طریق تعاونی های تولید با کمک دولت.
  18. پوشش کامل بیمه بیکاری، بازنشستگی، ازکارافتادگی، بیماری، سوانح کار، بهداشت و درمان کیفی و کارآمد برای همه مزدو حقوق بگیران و در یک کلام تامین اجتماعی فراگیر و همگانی برای همه.
  19. کالازدائی از بهداشت و درمان، و برقراری نظام فراگیر بهداشت و درمان عمومی، رایگان، با کیفیت و برابر  برای همگان به مثابه یک حق شهروندی.
  20. کالازدائی از نظام آموزشی و رایگان بودن تحصیلات در همه سطوح برای برداشتن بار سنگین هزینه های ناشی از نظام آموزشی بر خانواده های کارگر و زحمتکش و تامین آموزش کیفی، برابر و رایگان برای همه به طوری که کالائی شدن آموزش و فشار بر اردوی کار و زحمت موجب محرومیت بخشی از کودکان از حق آموزش نشود.
  21. – تامین مسکن  امن و مناسب برای کارگران، ارائه کمک هزینه اجاره مسکن به کلیه خانواده های کارگری و زحمتکش فاقد مسکن به طوری که درآمد آن ها به زیر خط فقر سقوط نکند.
  22. تامین ایمنی محل کار برای جلوگیری از سوانح محل کار. تشکل های کارگری برای نظارت و تضمین ایمنی محل کار باید کمیته های مستقل نظارتی تشکیل دهند تا با برقراری روند نظارت دائمی ایمنی محل کار تامین شده و از سوانح مرگباری که اکنون سلامت و زندگی کارگران را تهدید میکند جلوگیری شود.
  23. پرداخت حقوق و دستمزد برابر به زنان با مردان برای کار برابر. منع قانونی و قابل تعقیب بودن تحمیل هر نوع سنت رسمی و عرفی مرد سالارانه بر زنان در محیط کار، منع جداسازی جنسیتی درمحل کار، تبعیض و یا اخراج به خاطر مواردی نظیررعایت پوشش، مرخصی زایمان و…
  24. الغاء تبعیض و آپارتاید جنسیتی در استخدام ها که اولویت را به مردان متاهل و سپس به مردان در برابر زنان می دهد.
  25. تامین مطالبات بازنشستگان که در اعتراضات پیاپی آن ها مطرح شده است شامل: رساندن حقوق و مستمری ها به بالای خط فقر، اجرای همسان سازی حقوق کلیه بازنشستگان سال های گذشته اعم از کشوری ، لشکری، فولاد، مخابرات با توجه به مدرک و سابقه  کار بازنشستگان. متوقف شدن سیاست خصوصی سازی نظام بازنشستگی که دولت قصد دارد در پاسخ به بحران خود آفریده صندوق های بازنشستگی نظام بازنشستگی را در برنامه هفتم به طورکامل خصوصی کند.
  26. شمول قانون کار بر کارگاه های خانگی که میلیون ها زن، دختر و کودک را در شرایط کاربردگی مورد بهره کشی وحشیانه قرار می دهند. نظارت بر اجرای شمول قانون کار برای کارگران زن و سایر کارگران کار خانگی و پوشش تامین اجتماعی برای همه آن ها.
  27. منع کارکودکان زیر شانزده سال ، ممنوعیت بهره کشی و اشکال گوناگون تبعیض و سواستفاده از کودکان درهرسطح، اجرای اکید اصل تحصیلات اجباری برای همه کودکان  و نوجوانان تا هجده سال، منع خشونت در خانواده و جامعه علیه آن ها، پایان دادن به پدیده کودکان خیابانی، ایجاد فرصت های برابر برای همه کودکان در همه عرصه هائی که به رشد بدنی، فکری و فرهنگی آن ها مربوط است، تدوین قانون حمایت از کودکان با مشارکت تشکل های مدافع حقوق کودکان.
  28. الغاء هر نوع تبعیض ملی، قومی، مذهبی و فرهنگی در استخدام، مزایا و پوشش بیمه های اجتماعی. برابری همه کارگران و مزد و حقوق بگیران متعلق به اقلیت های ملی، قومی، مذهبی و فرهنگی ایران بدون هیچ استثناء بر مبنای اصل حقوق برابر برای کار یکسان.
  29. الغاء تبعیض دراستخدام کارگران مهاجر ساکن ایران، اعطای حق اقامت قانونی به آن ها و شمول بی اسثتثناء قانون کار و پوشش تامین اجتماعی برای آن ها، حق تحصیل کودکان و فرزندان آن ها در همه سطوح.
  30. مخالفت با  ماجراجوئی در سیاست خارجی، نظامی گری، دخالت در جنگ های ارتجاعی منطقه ای که هزینه های عظیم و مستقیم آن به عموم مزد وحقوق بگیران منتقل می شود.
  31. مخالفت با نسل کشی و آپارتاید دولت اسرائیل، دفاع از حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین .
  32. حداکثر هشت ساعت کار در روز، دو روز تعطیل در هفته و سی روز مرخصی سالیانه با پرداخت حقوق برای همه مزد و حقوق بگیران کشور.
  33. تعطیلی رسمی اول ماه مه هر سال با پرداخت حقوق و نیز حق همه کارگران برای برگزاری مراسم اول ماه مه در هر شکل( تجمعات، تظاهرات و گردهم آئی ها).

عملی ساختن این حداقل تغییرات برای جلوگیری از تباهی روحی و جسمی طبقه کارگر، فوری و حیاتی است.  تحقق این مطالبات در عین حال زمینه پیوند پیکار بخش های مختلف طبقه کارگر با همه جنبش های پیشرو و مترقی را فراهم ساخته و با پیوند پیکار برای آزادی و پیکار برای نان،  طبقه کارگر را به نیروی متحد کنندۀ  اکثریت عظیم مردم مبدل می سازد. در چنین روندی نیروهای پیشرو جامعه قادر خواهند بود تا در مبارزه مشترک  توان آن را بیابند که در راستای حکومتی از آنِ خود، با ارگان های قدرت خود، حکومتی بر پایه آزادی های بی قید و شرط سیاسی، دمکراسی فراگیر و سوسیالیسمی برخاسته از پائین، پیکارهای خود را گسترش دهند. راه دیگری برای خروج از بربریت سرمایه و استبدادهای رنگارنگ حامی آن وجود ندارد. در این رزم پرشور بر متن فریادهای رسای آزادی، دمکراسی و برابری در سراسر کشور، روز مبارزه جهانی کارگران مبارک باد.

 

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

پیروز باد انقلاب مردم ایران

زنده باد آزادی، دمکراسی و سوسیالیسم

حزب کمونیست ایران

سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با  ۲۲ آوريل ۲۰۲۴