حزب کمونیست ایران

مبارزه برای دریافت حقوق عقب افتاده کارگران، می تواند هماهنگ و سراسری شود

 

دور جدید اعتصاب و اعتراضات  کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه که از روز دوشنبه اول مهرماه اغاز شده است ، برای هشتمین روز متوالی  همچنان ادامه دارد. مطالبه کارگران در ابتدای این دوره از اعتراضاتشان پرداخت حقوق های معوقه بود. عکس العمل مدیران مجتمع و دستگاههای امنیتی رژیم در مقابل این خواست اولیه و ابتدائی هیستریک بود و نشان از میزان وحشت آنها از حرکت حق طلبانه در واحدی است که آوازه مبارزه و مقاومت آنها از مرزهای ایران هم فراتر رفته است. به هر رو امروز یکی از مطالبات طبقه  کارگران ایران از جانب یکی از گردانهای پیشرو این طبقه، به عنوان درد مشترک پیگیری می شود. و همین واقعیت بر ضرورت پشتیبانی متقابل کارگران ایران در بخشهای دیگر از کارگران نیشکر هفت تپه که با عوارض ناشی از این مقاومت خود در شکل اخراج و پرونده سازی امنیتی ،دست و پنجه نرم می کنند، تاکید می کند.

مسئله عدم پرداخت بموقع حقوق کارگران  و مسئله اخراج فعالین معترض به دلایل امنیتی امروز یکی از مشکلاتی است که نه فقط کارگران نیشکر هفت تپه با آن روبرو هستند، بلکه دامنگیر بیش از ۹۰ درصد کارگران در کارگاهها و کارخانه های ایران  است. در واقع  تنها کابوس بیکاری نیست که کارگران را می آزارد. یکی از مشکلات جدی که همزمان در کنار خطر روزافزون بیکارسازی ها، زندگی کارگران را تهدید می کند، دستمزدهای به تعویق افتاده آنان است. با به تعویق افتادن دستمزدها در یک واحد تولیدی و صنعتی، کارگران بلافاصله احساس می کنند که شبح بیکاری نیز بر فراز سرشان به پرواز درآمده است، زیرا معمولًا یکی از بهانه های رایج کارفرمایان در عدم پرداخت بموقع دستمزدها، مشکلات اقتصادی است و این می تواند مقدمه تعطیلی آن واحد و “بیکارسازی” یعنی اخراج همه کارگران و یا باصطلاح “تعدیل نیروی کار” یعنی اخراج بخشی از کارگران باشد.
این روزها، کارگران نه تنها مجبور به تحمل بار گرانی روز افزون و سرسام آور، تورم، بیکاری و ناامنی شغلی، می باشند، نباید انتظار دریافت بموقع دستمزدهای ناچیزشان را هم داشته باشند. کمتر کارگاه و کارخانه و مرکز کاری وجود دارد که دستمزد کارگرانش را بی کم و کاست و به موقع بپردازد.

زمان تعویق دستمزدها طولانی تر روز به روز طولانی تر می شود. در برخی از مراکز کار و تولید، تعویق دستمزدها از مرز یک سال و حتی دو سال هم می گذرد. در چنین حالاتی حتی اگر کارفرما بعد از این مدت، بی کم و کاست دستمزدهای معوقه کارگران را هم بپردازد، با توجه به رشد روز افزون تورم و بالارفتن لحظه ای قیمت ها، با این دریافتی ها به هیچ وجه نمی توان همان مقدار کالایی را که دو سال پیش می شد تهیه کرد و این یعنی در طول این مدت، عملا بخشی دیگر از دستمزدها به جیب صاحبکاران رفته است. در مراکزی که سودآوری شان رو به کاهش می رود، به تعویق انداختن پرداخت دستمزدها آگاهانه تر است و کارفرمایان مراکزی هم که در آستانه ورشکستگی هستند، با اعلام ورشکستگی، عملاً خود را از پرداخت دستمزد کارگران معاف می بینند.
اگر در برخی از مراکز کار که کارگران بر اساس قراردادی در استخدام رسمی هستند، شانسی برای دریافت دستمزدهای به تعویق افتاده خود دارند، آن دسته از کارگرانی که بی هیچ قراردادی به کار گرفته شده و یا با قراردادهای موقت به استخدام درآمده اند، هیچ تضمینی برای پرداخت دستمزدهای گروگان گرفته شان نیست و احتمال اینکه حاصل کار و زحمت چندین ماه آنان خورده شود، بسیار زیاد است.
کارفرمایان با پرداخت نکردن به موقع دستمزدها و وعده و وعیدهای دروغین و سردواندن های پی در پی، عملاً تلاش می کنند که کارگران را به قبول شرط و شروط ضدانسانی وادار سازند تا در نگرانی از دست دادن کار و دستمزدهای گروگان گرفته خود، به اراده کارفرما تمکین کنند. در واقع گروگانگیری دستمزدها، شکلی از توطئه کارفرما علیه کارگر است که با حمایت دولت به اجرا در می آید. این در حالی است که کارگران در قبال بحران سرمایه داری و کاهش سودآوری صاحبان صنایع مسئول نیستند و نباید تاوان سود پرستی سرمایه داران را بپردازند. اگر کارفرمایان و صاحبان صنایع به هر بهانه ای دستمزد کارگران را نمی پردازند، دولت باید دستمزد کارگران را بپردازد. اما در این میان دولت که خود بزرگترین کارفرمای کشور است، نه تنها در قبال کارگران به مسئولیت خود عمل نکرده است، بلکه خود با پرداخت نکردن به موقع تعهداتش به شرکت های واسطه و وابسته به دولت، عملًا در گروگان گرفتن دستمزد کارگران نقش دارد.

با اینکه در طول چند سال اخیر کارگران همواره برای دریافت دستمزدهای معوقه خود مبارزه کرده اند، اما بطور واقعی از آنجایی که این مبارزات پراکنده و کم زور بوده اند، کمتر موفق شدند و کارفرمایان همواره از حربه گروگانگیری دستمزدها به مثابه اهرم فشار برای تحمیل شرایطی نامطلوب به کارگران سود برده اند.
واقعیت این است که تکرار این دور و تسلسل گروگانگیری دستمزدها، تا زمانی که مبارزه یکپارچه و گسترده ای در کار نباشد، همچنان ادامه خواهد داشت و با مبارزات پراکنده، کاری از پیش نمی رود. افزایش دستمزد کارگران و پرداخت به موقع آن، یکی از مطالبات مهم جنبش کارگری است که ضمانت تحقق آن در گرو اراده متحد کارگران در مقیاسی سراسری است. مبارزه امروز کارگران هفت تپه ، به عنوان یکی از گردانهای پیشتاز طبقه کارگر ایران، که علیرغم دستگیری رهبرانشان، علرغم تهدیدات مدوام امنیتی بر بالای سرشان، مرعوب نمی شوند و مبارزه برای بیرون کشیدن حقوق ابتدائی خود از گلوی کارفرمایان و تحقق اهداف خود را پیگیری می کنند ، می تواند به یک حرکت اعتراضی سرتاسری تبدیل شود.