حزب کمونیست ایران

متن سخنرانی رفیق ابراهیم_علیزاده دبیر اول کومه‌له در کنگره ملی کوردستان( KNK)

متن سخنرانی رفیق ابراهیم_علیزاده دبیر اول کومه‌له در کنگره ملی کوردستان( KNK)
ترجمه و تنظیم از کوردی به فارسی: افشین ندیمی
به نام جانباختگان سرفراز جنبش روژاوا
حضار محترم!

امروز سخنان این کنگره با مقاومت روژآوا آغاز شدکه بسیار بجا بود. طبیعی است اگر بقیه مباحث کنگره هم به همین موضوع اختصاص داده شود. امروز با وجود مقاومت در روژاوا ، انسانیت در همه جهان خود را سربلند احساس می کند. اینجا این تنها فریاد مظلومیت ملت کرد نیست که شنیده می شود، بلکه این صدای انسانیت که به بهای خون هزاران جان‌باخته برخاسته است. من بر عکس خیلی‌های دیگر، با وجود اینکه بسیار برای جانهای از دست رفته ، برای آنهائی که آواره می‌شوند و برای این همه درد و مشقت که به این ملت تحمیل می‌شود، پریشان هستم اما با وجود همه این‌ها به این مبارزه و به آینده اش خوش بین و امیدوار هستم. اما این امیدواری دلایل عینی دارد.

مردم روژآوای کوردستان از همان ابتدا با تصمیم به مقاومت راه درستی را انتخاب کردند. به سوریه نگاه کنید، در این کشور به جز در منطقه روژآوا و احتمالاً چند جای محدود دیگر، دیواری سرِ پا نمانده است. هیچ کوچه و خیابانی دایر نیست. چیزی به اسم زندگی در این مناطق درجریان نیست. همه جا بوی مرگ و فاجعه می‌دهد. هشت میلیون انسان آواره‌ی کشورهای دیگر شده‌اند. اما در روژآوا زندگی جاری‌ است، در روژآوا آزادی برقرار است، در روژآوا از حقوق انسان سخن گفته می‌شود، در روژآوا قوانین پیشرفته برابری زن و مرد حاکم است. در روژآوا مقاومتی پیروزمند و سرفرازانه در مقابل یکی از هارترین دشمنان انسانیت، در برابر داعش صورت گرفته است. تجربه نشان می دهد آنهائی در برابر دشمن مقاومت می کنند و تسلیم نمی شوند حتی از نظر مادی و انسانی کمتر زیان می بینند. در نتیجه مقاومت خسارتها کمتر و جانهای بیشتری از شهروندان حفظ می شوند. از اینرو آنچه که تا همین جا بدست آمده است،پیروزی است. ما تا کنون در روژآوا پیروز شده‌ایم و باید این پیروزی‌ را به رسمیت بشناسیم. روشن است که از این پس همه فاکتورهای این دنیا که در این قضیه دخیل هستند، به نفع ما عمل نمی کنند. ما با دشمنان آشکار و پنهان زیادی روبرو هستیم. ما توانایی و ظرفیتی را که داریم با جانفشانی بکار می‌گیریم. بیش از این چه می توانیم بکنیم؟ با همین سیاست تا کنون پیروز بوده ایم و افق پیروزیهای بعدی هم روشن است.

به موقعیت دشمنان جنبش روژاوا توچه کنید. رژیم بشار اسد یکی از آنها است. با رژیمی روبرو هستیم که تاریخاً ضد حقوق مردم کرد بوده است . اما امروز به رژیم مفلوکی تبدیل شده است که تنها با کمک دولت روسیه توانسته است سرپا بماند. آیا اگر فردا وضعیت سوریه کمی آرام‌تر شود و مردم برگردند سر خانه و زندگی خود ، به سادگی از این همه جنایات این رژیم می گذرند؟ آیا این رژیم می‌تواند در مقابل مبارزات مدنی مردم ، که در گذشته آنرا به بیراهه بردند،دوام بیآورد؟ این وضعیت بشار اسد و حکومتش است.

اردوغان یکی دیگر از دشمنان اصلی مردم کرد در هر چهار بخش کردستان است. از ده سال پیش تا کنون رژیم او هر سیاستی که در پیش گرفته است ناکام مانده است. آیا حتی می توان به موفقیت یکی از سیاستهایش اشاره کرد؟ هر سیاستی که اردوغان در دیپلماسی، در اقتصاد و در زمینه های اجتماعی ، در ده سال اخیر در پیش گرفته است، همگی شکست خورده اند. او حتی نتوانسته است که اتحاد صفوف حزب خودش را هم حفظ کند. مدام میان دو ابرقدرت روسیه و آمریکا مانور داده است و چیزی به دست نیاورده است.در این میان تنها حکومت اردوغان بوده که شده بازیچه دست دو ابرقدرت آمریکا و روسیه قرار گرفته و هر کدام در یک مقطع زمانی در راستای منافع خودشان از آن استفاده کرده اند. این همه جلو درب اتحادیه اروپا در انتظار نگهش داشتند و دست آخر هم نتوانست عضو اتحادیه اروپا شود. تصور می‌کرد که می‌تواند خلیفه عثمانی شود و رهبری دنیای اسلام را بدست بگیرد که شکست خورده از آن بیرون آمد. اگر در صحنه سیاسی سوریه بازنده ها را بر شمریم ، بازنده اصلی اردوغان است. اما در عین حال اردوغان یک بازنده ماجراجو است. بازنده ای که می خواهد آنچه را که باخته است با ماجراجوئی دوباره بدست آورد. اگر امروز چشم طمع به روژآوای کردستان دوخته است و می‌خواهد آن را اشغال کند، تصور نمی کند که بتواند آنرا برای مدتی طولانی نگهدارد. وی می داند که توازن وضعیت در سوریه و روابط بین الملل به وی چنین امکانی نخواهد داد. نفوذ و اعتبارش در جامعه ترکیه نیز کاهش یافته است و این را در انتخابات شهرداری‌ها دیدیم. این فرد فاشیست که امروز رهبر ترکیه است، امیدی به پیروزی ندارد او در برابر ناکامی هایش عقده گشائی می کند. اردوغان از این لحاظ نمونه هیتلر است، هیتلر بعد از گذشت سه سال از آغاز جنگ جهانی دوم ، امیدش را به پیروزی از دست داده بود. هیتلر بعد از گذشت دو ،سه سال از شروع جنگ جهانی امیدش را به پیروزی از دست داده بود ولی همچنان بر ادامه جنگ و قتل و کشتار پافشاری می‌ کرد، درست مانند قمار بازی که هر چه بیشتر می بازد بر ادامه بازی بیشتر پافشاری می کند و بازهم بیشتر می بازد.

گفته می شود که آمریکا جنبش روژاوا خیانت کرده است. به نظر من بحث خیانت مطرح نیست. هر طرفی در این جریان کار خودش را می کند. آمریکا همان کاری را می کند که انتظار می رفت. روسیه هم همینطور. البته من اسم آن را خیانت نمی‌گذارم. آمریکا کار خودش را انجام می‌دهد. ما هم باید کار خودمان را که لازم است انجام دهیم. آمریکا برای اینکه وارد منطقه ای بشود از هیچ جنبشی و حتی از دولتها هم اجازه نمی گیرد. مگر می‌شود انتظار داشت که دولت آمریکا بین جنبش روژاوا و دولت ترکیه، روژاوا را به عنوان هم پیمان خود انتخاب کند؟ ما باید از همان چند سال پیش همان موقع که آمریکا به روژاوا در جنگ با داعش کمک کرد، یا آن زمان که پیشروی بسوی رقه را تشویق می کرد، همان زمان می بایستی بدانیم که دنبال اولویت کار خودش است. روسیه هم همینطور. گلایه کردن ازآنها دردی را دوا نمی کند. حضور آنها شرایط کار ما را تشکیل می دهد. ما باید این شرایط را در استراتژی سیاسی خود برای پیروز شدن منظور کنیم. اگر مسئله یک سرزنش اخلاقی است، خیانتکار بودن ماهیت آنها را بیان نمی کند و در مقایسه با آن ، اینکه آنها امپریالیست هستند،استثمارگر هستند، جهانخوار هستند، بار واقعی تری دارد.

می‌خواهم روی این نکته تأکید کنم که بنظر من شرایط جهانی به نفع جریان روژاوا است. این مارش جهانی که برای پشتیبانی از روژآوا در جریان است حتما تأثیرات خودش را خواهد داشت. بدون شک سیاستمداران در کشورهای اروپایی و آمریکا این مارش جهانی را می بینند . فردا آنها به رأی این مردم احتیاج دارند، افکار عمومی می تواند آنها را ناچار کند که عکس العمل نشان دهند.

اما برای اینکه صدای روژآوا در سطح جهان بلند شود باید صدای اعتراض را در تمام بخش‌های کردستان بلند کرد. اگر امروز در کردستان مردم به خیابان‌ها آمده‌اند و شعار پشتیبانی از روژآوا را سر می‌دهند باید گفت که این حرکت آنها در عین حال مبارزه برای حقوق پایمال شده خود آنها نیز هست. این اعتراض و مقاومت ستایش آمیز را باید پیگیرانه ادامه داد.

من در این جا اعلام می کنم که کومه له با تمام امکانات و تا آخرین نفس پشتیبان مبارزات حق طلبانه مردم ر<ژاوای کوردستان است. در عین حال

مردم آزادی‌خواه را در ایران و همه جا فرا می‌خوانیم به حمایت و پشتیبانی از روژآوا و مقاومت آن ادامه بدهند. این پشتیبانی باید تداوم داشته باشد بطوریکه که دشمنان روژآوا و مردم کردستان احساس فشار واقعی بکنند و بدانند که ادامه وحشیگری و اشعالگری برایشان بسیار هزینه بردار خواهد بود و آنرا به آسانی از سر نمی گذرانند. اطمینان دارم که که توازن قوای جهان آنقدر که گفته می شود به ضرر جنبش روژآوا نیست. بگذار تناقضات بین قدرتها قدری بیشتر آشکار شود، سیر رویدادها مشخص تر خواهد شد.

من از بازنده‌های این میدان سیاسی حرف زدم که اتفاقاً یکی از بازنده‌های اصلی دولت آمریکا است. آمریکا، ترکیه و عربستان سعودی تلاش کردند که سوریه را که سنتاً پایگاه اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه امروزی بود از زیر چتر و نفوذ روسیه خارج کنند. به همین خاطر هفت هشت سالی از طریق گروه‌های مختلف تروریستی که در سوریه بودند جنگ نیابتی انجام دادند اما امروز آمریکا حتی حاضر نیست هزار سربازش را در در سوریه نگه دارد، زیرا آمریکا در بحران سوریه شکست خورده است. آیا تصور این می‌رود روسیه که در واقع که پیروز این میدان است به آسانی میدان را برای ترکیه خالی کند؟ جواب قطعاً نه است و روسیه نیز به سهم خود ترکیه را به بازی گرفته است.

به همین خاطر من تأکیدم روی این است که درست است پشتیبانی کردن و نگران سرنوشت روژآوا بودن یک احساس انسانی و درست است، اما آنچه ما امروز به آن نیاز داریم دو چیز است: اول سیاست حفظ روحیه و دوم سیاست حفظ نیرو.

ما باید بتوانیم نیروهایمان را در روژآوا حفظ کنیم. سیاستی درست است که بتواند جان کادرها، نیروها، فعالین و پیشروانش را برای مقابله با مشکلات و موانعی که در آینده سر راهش قرار می‌گیرند حفظ کند. در این مرحله باید از درگیر شدن در درگیریهای غیر ضروری و تحت تاثیر احساسات قرار گرفتن اجتناب شود. من اطمینان دارم که این روزهای سخت سپری خواهند شد. باید نیرویمان را برای رویاروئی های آینده حفظ کنیم.

زنده باد مقاومت روژاوا