حزب کمونیست ایران

مذاکرات «رو به جلو» یا بازتولید سلطه؟ تحلیلی طبقاتی و نگاهی انتقادی بر مذاکرات رم و پی‌آمدهای آن برای مردم ایران

ایوب دباغیان

بازگشت به میز مذاکره، اما به‌نفع چه کسی؟

در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، رم، پایتخت ایتالیا، میزبان دور دوم گفت‌وگوهای غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده بود. این مذاکرات با میانجی‌گری عمان و حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه، برگزار شد.

رسانه‌ها به‌نقل از عراقچی از «پیشرفت» در مذاکرات و «تفاهم‌های اولیه» خبر دادند. اما در غیاب شفافیت، این واژه‌ها برای افکار عمومی بیش از آن‌که معنای واقعی داشته باشند، تکرار یک نمایش سیاسی هستند. پرسش کلیدی همچنان بی‌پاسخ مانده: این مذاکرات به سود چه کسانی‌ست؟ آیا هدف آن بهبود معیشت مردم و کاهش فشار اقتصادی‌ست، یا تنها بازتولید توازن ناعادلانه قدرت، چه در سطح داخلی و چه بین‌المللی؟

ــ  دیپلماسی سایەی تهدید و تردید

این دور از گفت‌وگوها در فضایی آکنده از بی‌اعتمادی و تهدیدهای متقابل برگزار شد. عراقچی از «جلسه‌ای خوب» گفت و ویتکاف نیز آن را «قانع‌کننده» خواند. با این حال، مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، به‌صراحت از احتمال بازگشت به «تحریم‌های حداکثری» و حتی استفاده از «گزینه نظامی» سخن گفت. این تناقض‌گویی‌ها، از زبان نمایندگان رسمی دو کشور، نشانه‌ای از فرسایش صداقت در گفت‌وگوهاست و نشان می‌دهد که این مذاکرات بیشتر میدان جنگ نرم است تا فضای حل بحران.

ــ  نمایندگان سرمایه در لباس دیپلماسی

استیو ویتکاف، نماینده آمریکا، سرمایه‌داری پرنفوذ در بازار املاک و مستغلات است که هیچ تخصصی در سیاست خارجی ندارد. او بیشتر نماینده سرمایه‌ مالی آمریکاست تا مردم آن کشور. در سوی دیگر، عباس عراقچی و تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی نیز در خدمت نهادهای امنیتی و بلوک‌های اقتصادی حاکم هستند. این گفت‌وگوها میان نمایندگان طبقات حاکم شکل می‌گیرد، نه میان ملت‌ها. آنچه در پس این دیپلماسی می‌گذرد، نه تلاش برای بهبود زندگی مردم، بلکه مذاکره بر سر تقسیم منافع در چارچوب نظم سرمایه‌دارانه جهانی‌ست.

ــ  فریب واژگان: از «تفاهم» تا «توهم»

تجربه‌ی برجام و مذاکرات وین نشان داده است که واژگانی چون «پیشرفت»، «بازگشت به تعهدات» یا «لغو گام‌به‌گام تحریم‌ها»، بیش از آن‌که نشانگر حل مسئله باشند، ابزارهایی هستند برای فریب افکار عمومی. در دوران پس از برجام، سودهای کلان نصیب پتروشیمی‌های شبه‌خصوصی و نهادهای وابسته به سپاه شد، در حالی‌که کارگران هپکو، نیشکر هفت‌تپه، معلمان معترض و بازنشستگان، هیچ سهمی از «گشایش اقتصادی» نبردند. واژه‌ها به سلاحی بدل شده‌اند برای پوشاندن واقعیت، نه برای حل آن.

ــ  مردم کجا هستند؟ غایبان ابدی میز مذاکرات

مردم ایران، به‌ویژه طبقه‌ی کارگر، زنان، معلمان، جوانان بیکار و بازنشستگان، قربانیان اصلی تحریم‌های خارجی و سرکوب داخلی هستند. اما در هیچ‌کدام از بیانیه‌های رسمی و یا محتوای مذاکرات، نشانی از حضور یا منافع آنان دیده نمی‌شود. همان‌گونه که در برجام، سودهای اقتصادی به شرکت‌های رانتی و پیمانکاران نظامی رسید، این‌بار نیز مردم تنها نظاره‌گر بازی قدرت هستند. وقتی تصمیم‌گیری در غیاب مردم صورت می‌گیرد، نتیجه نیز علیه آن‌ها خواهد بود.

ــ  وعده‌های مبهم و تاکتیک‌های فرسایشی

برنامه‌ریزی مرحله‌ای مذاکرات، از رم تا مسقط، با وعده‌های کوتاه‌مدت و «تفاهم‌های کارشناسی» همراه است؛ الگویی آشنا از تاکتیک‌های فرسایشی برای وقت‌کشی و مدیریت بحران مشروعیت. رسانه‌های وابسته نیز با ایجاد «امید کاذب» و پمپاژ واژگان مثبت، تلاش دارند فضای عمومی را مهار کنند. در نهایت، آن‌چه باقی می‌ماند، مطالبات معوق و انتظارات بی‌پاسخ است.

ــ  منطقه در بحران مذاکره در بی‌ثباتی

در بستر بحران‌های فزاینده منطقه‌ای، از تداوم نسل‌کشی در غزه، تحرکات نظامی اسرائیل، وضعیت یمن، تا بمباران‌های متوالی در عراق و سوریه، نمی‌توان مذاکرات هسته‌ای را صرفاً رویدادی فنی دانست. این گفت‌وگوها بخشی از بازتعریف نظم منطقه‌ای‌ست که به‌راحتی می‌تواند به تقویت رژیم‌های سرکوبگر یا ائتلاف‌های ضد مردمی منجر شود. اگر توافقی شکل گیرد، تضمینی نیست که پیامد آن گشایش برای مردم باشد؛ چه‌بسا به انسجام بیشتر نیروهای اقتدارگرا بەانجامد و بەجای کاستن از بحران، می‌تواند موازنه‌ی قدرت را به‌نفع ساختارهای سرکوب‌گر داخلی و منطقه‌ای تثبیت کند. صلح، بدون عدالت و مشارکت مردمی، چیزی جز چهره‌ای دیگر از نظم سرکوب نخواهد بود

پایان سخن: مذاکره برای بازتولید سلطه، نه رهایی

تا زمانی که گفت‌وگوها در چارچوب منافع بلوک‌های قدرت، بدون شفافیت، بدون پاسخ‌گویی و در غیاب مشارکت واقعی مردم برگزارشود، هیچ تفاهمی واقعاً «رو به جلو» نخواهد بود.

آن‌چه در رم گذشت، بیش از آن‌که گامی برای حل بحران باشد، تلاشی‌ست برای تثبیت نظمی که سال‌هاست مردم را از حق تصمیم‌گیری، زندگی شایسته و عدالت محروم کرده.

رهایی، نه از میز مذاکرات در پشت درهای بسته، بلکه از دل مبارزه‌ی آگاهانه، همبستگی طبقاتی، و مشارکت مردم در ساختن نظمی نوین خواهد آمد.