حزب کمونیست ایران

مردم کارگر و زحمتکش در محور تفکر و عملِ فواد سخنی به مناسبت سالگرد جانباختن رفیق فواد مصطفی سلطانی

امروز پنجشنبه نهم شهریور ماه ۱۴۰۲سالروز جانباختن رفیق رهبر و بنیانگذار کومه له فواد مصطفی سلطانی است.رفیق فواد سال ۱۳۲۷ شمسی در روستای آلمانه، از توابع شهرستان مریوان متولد شد. تحصیلات ابتدائی ومتوسطه خود را در آلمانه و سنندج به پایان رسانید. در سال ۱۳۴۵ وارد دانشگاه صنعتی تهران شد و درجه مهندسی برق را از این دانشگاه کسب نمود. در دوران دانشجوئی با ادبیات انقلابی و مارکسیستی آشنا شد و در همین رابطه به فعالیت های سیاسی روی آورد. در سال ۱۳۴۸ همراه با جمعی از همفکرانش، تشکیلاتی کمونیستی را بنیان گذاری کرد که بعدها کومه له نام گرفت. این تشکیلات ابتدا در دانشگاههای تهران و تبریز اقدام به عضوگیری نمود و سپاس دایره فعالیتهای خود را به مراکز کارگری در تهران و تبریز و به شهرها و روستاهای کردستان، که از نظر بنیانگزاران کومه له مناطق استراتژیک محسوب می شدند، گسترش داد. این تشکیلات چند بار مورد حمله ساواک شاه قرار گرفت وهر بار تعدادی از کادرها و فعالین آن توسط ساواک شاه بازداشت می شدند و مورد شکنجه و آزار قرار می گرفتند. در یکی از این حملات پلیسی در سال ۱۳۵۳، بخش اعظم رهبری کومه له توسط ساواک دستگیر  شدند. رفیق فواد از جمله دستگیر شدگان این سال بود.

رفیق فواد پس از دستگیری در سنندج بلافاصله به زندانِ کمیته مشترک ساواک و شهربانی در تهران منتقل شد. برای مدتی طولانی زیر آزار و شکنجه قرار گرفت، امادشمن نتوانست روحیه اش را در هم شکند ووی با همراه با دیگر همرزمانش اسرار تشکیلات و ادامه کاری آنرا در بیرون زندان با سربلندی حفظ نمود. بعد از ۳ سال از زندانِ قصر در تهران به زندان سنندج منتقل شد و یک سال آخر اسارت خود را در آنجا به سر برد. اعتصاب غذای 24 روزه زندانیان در زندان سنندج که به آزادی وی و جمعی از زنذانیان منجر شد، به همت رفیق فواد، سازماندهی و به پیروزی رسید. در واقع حضور اجتماعی فواد با رهبری اعتراضات زندانیان سیاسی در زندان های رژیم شاه آغاز شد. اگر تا قبل از آن، وی رهبر و سازمانده مبارزاتِ زیر زمینی بود، از آن پس استعداد و توانائی های وی در عرصه مبارزات اجتماعی و علنی یکی پس از دیگری شکوفا شدند. پس از پایان دوران چهار ساله زندان رفیق فوآد در میان استقبال گرم و کم نظیر مردم آزاد شد وبه زادگاهش روستای آلمانه بر گشت. ده روز تمام مراسم شادی واستقبال از وی ادامه داشت. فواد دیگر به یکی از چهره های سرشناس انقلاب ایران تبدیل شده بود.

کومه له، سازمان کمونیستی که رفیق فواد با جمعی از همسنگرانش ۹ سال قبل از آن بنیاد گذاشته بود، همراه با قیام مردم ایران بر علیه رژیم شاه اعلام موجودیت علنی کرد. نام فواد مصطفی سلطانی و کومه له، در رهبری مبارزات دوره انقلابی۱۳۵۷، جنبش توده ای در شهر سنندج و تشکیل شوراهای شهر در شهرهای مختلف کردستان، در کوچ اعتراضی مردم مریوان، در سازمان دادن اتحادیه های دهقانان، در راهپیمایی عظیم توده ای از سنندج به مریوان، در تشکیل اولین دسته های پیشمرگ کومه له، در تشکیل جمعیت های دمکراتیک، تقریبا در همه شهرهای کردستان، در صحنه مذاکره باد شمن  و بالاخره در سازماندهی مقاومت مسلحانه توده ای در برابر یورش رژیم به کردستان، درخشید. فواد برای همه این کارهای تاریخی تنها ۱۱ ماه فرصت داشت. با لشکرکشی جمهوری اسلامی به کردستان در مرداد ماه سال ۱۳۵۸ رفیق فواد دستاندرکار سازماندهیِ مقاومتِ انقلابی مردم کردستان بود و نمایندگی کومه له را در جلسات نیروهای اپوزسیون در شهر بانهکه برای سازماندهی مقاومت در جریان بود بر عهده داشت. . کاک فواد هنگام شنیدن خبر تیر باران ۹ تن از رفقای ما در مریوان ازجمله دو برادرش حسین و امین، برای تجدید سازمان تشکیلات مریوان ، راهی این منطقه شد. طی مدتی کمتر از یک هفته هدفی را که برای خود تعیین کرده بود با موفقیت به انجام رسانید و عازم شهر بانه شد.

رفیق فواد همراه با همسفرهایش روز نهم شهریور ۱۳۵۸در راه بازگشت به شهر بانه ، در مسیر جاده مریوان بانه در نزدیکی روستای بسطام همراه با طهمورث اکبری از أعضاء سازمان چریکهای فدائی خلق ایران، پس از نبردی قهرمانانه با نیروهای اشغالگر جمهوری اسلامی جانباختند. پیگیری در آنچه به آن باور داشت، از خصوصیات برجسته رفیق فواد بود. از وقتی که فواد وارد مبارزه سیاسی شد، در زندان و بیرون زندان، هرگز آرام نگرفت. اینکه کومه له در مدت کوتاهی پس از علنی شدن فعالیتهایش از یک سازمان مخفی به یک تشکیلات توده ایِ سراسری با مواضع رادیکال و پیشرو در کردستان تبدیل شد و ابعاد فعالیتهایش به تهران و تبریز و چند شهر دیگر ایران نیز کشیده شد، در حد تعیین کننده ای مدیون رهبری فواد بود. فواد لحظه ها را به خوبی تشخیص می داد ودر مقاطع حساس تصمیمات درست و جسورانه می گرفت. جسارت او ناشی از باور عمیق به نیروی پایان ناپذیر توده ها بود.  مردم کارگر و زحمتکش در محور تفکر و عملِ فواد قرار داشتند و شور انقلابیِ فواد خود تجسم مبارزه آنها برای رهائی بود. یادعزیزش گرامی و راه پر افتخارش بر دوام.