حزب کمونیست ایران

پیشروی کارگران پیمانی نفت و کشمکش آنها با عوامل رژیم و کارفرمایان

اعتصاب کارگران پروژه ای یا پیمانی نفت، گاز و پتروشیمی ها که از 29 خرداد 1400 شروع گردید وارد هفتاد و نهمین روز خود شد. رهبران کارگران اعتصابی که در “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” متشکلند از همان ابتدا با اعلام مطالبات کارگران اعتصابی و با یادآوری و اتکا به مبارزات چند سال قبل این کارگران تاکنون توانسته است به طرزی منعطف، اعتصاب را به طریقی هدایت کند که دستاوردهای مادی و مبارزاتی قابل توجهی به دست آید.

اولین دستاورد کارگران، تشکیل همین “شورای سازماندهی اعتراضات …” بوده است که در بیانیه نخست خود خواست هایی حداقلی و قابل تحقق را اعلام کرد.

مطالبات ذکر شده در بیانیه، که اکثر آنها خواست های کل طبقه کارگر ایران می باشد، مورد قبول بیش از صد هزار کارگر پیمانی نفت، گاز و پتروشیمی ها واقع گردید و آنها جهت تحقق آنها در 15 استان و 114 مرکز کاری دست به اعتصاب زدند. پراکندگی کارگران سبب شد تا کارفرمایان بتوانند به صورت فردی و یا مراکز کاری منفرد بویژه با کارگران ماهر وارد مذاکره شوند. “شورا …” ضمن بر حذر داشتن کارگران از مذاکره فردی، اما با مذاکره با این مرکز و آن کانون کاری مخالفتی از خود نشان نداد. فقط به کارگران توصیه کرد که حداقل دستمزد ماهانه 12 میلیون تومانی، 20 روز کار و 10 روز تعطیلی و بهبود شرایط زندگی و بهداشتی را در اولویت بگذارند و آنها را در قرارداد های کتبی و تا پایان پروژه تثبیت کنند. “شورا …” در عین حال یاد آور شد که بقیه مطالبات نظیر تبدیل قرارداد های موقت به دائم، حذف پیمانکاران، لغو قوانین اسارتبار مناطق ویژه اقتصادی، بازگشت به کار کارگران اخراجی و داشتن یک محیط ایمن و امن برای کار کردن فراموش نشود. “شورا …” علیه قبول وعده و وعید و نوشتن قراردادهای یک ماهه به کارگران اعتصابیِ به کار برگشته، هشدار داد.

“شورا …” در 31 مرداد نوشت که در نتیجه قدرت اعتصاب، تاکنون بعضی از پیمانکاران به خواست هایی چون دو برابر کردن دستمزد کارگران ماهر، 20 روز کار و 10 روز مرخصی و بهبود بخشیدن به شرایط کار، زندگی و بهداشتِ 20 در صد از کارگران اعتصابی تن داده و آنها را به سرکار بازگردانده اند. اما بقیه کارگران همچنان در حال اعتصاب باقی مانده اند. متحد ماندن کارگران اعتصابی تا هم اکنون دستاورد بزرگی است. این اتحاد در نتیجه رویارویی “شورا …” و رهبران محلیِ صاحب نفوذ و سنجیده با دسایس گوناگون مقامات دولتی و پیمانکاران بدست آمده است. عواملی در داخل خود کارگران که به گروه پایپینگ شهرت دارند تلاش کردند کارگران اعتصابی را به لطف دولت امیدوار کنند، که کنار زده شدند. کاربدستان دولتی طرفدار رئیسی، “عضو هیئت مرگ”، خواستند به جای تشکل های مستقل کارگران، شوراهای اسلامی رسوا و زرد را به کارگران تحمیل کنند که کارگران مبارز و فعالین آنها با شکست مواجهشان کردند. اکنون رژیم و کارفرمایان با “انجمن های صنفی” به میدان آمده اند. آنها ابتدا میخواهند این نسخه ظاهراً کارگریِ شورای اسلامی را در میان کارگران ارکان ثالث شاغل در پالایشگاههای پارس جنوبی جا بی اندازند و بعداً آنرا گسترش دهند. این کارگران نیز با پیمانکاران قرارداد می بندند و حقوق و مزایای خود را از آنها میگیرند، اما بر عکس کارگران پیمانی– پروژه ای کارشان با پایان پروژه تمام نشده و مستمر است. فرق آنها با کارگران رسمی که کارکن خواند شده اند اینست که مستقیما با شرکت نفت قرارداد ندارند.

“شورا …” طی اعلامیه ای که در 11 شهریور انتشار داد یادآوری نمودکه “انجمن صنفی” ساخته دولت عامل تفرقه است و خطاب به کارگران ارکان ثالث نوشت:

“همکاران!
اعتصاب ما کارگران پروژه ای پیمانی نفت تا همین جا موفق بوده است . ضربه محکمی به فضای پادگانی حاکم بر محیط کارمان بوده است. ما توانسته ایم به درجه زیادی موضع پیمانکاران را تضعیف کنیم و مطالباتی را هم تحمیل کرده ایم. اکنون در کنار شما همکاران ارکان ثالتی میتوانیم این پیشرویها را تا تحقق همه مطالباتمان با قدرت و در کنار هم جلو ببریم. برگزاری مجمع عمومی و اتکاء به تصمیم گیری جمعی و شورایی و اعمال اراده خود کارگران، انتخاب نمایندگان واقعی کارگران و ایجاد مجمع نمایندگان کارگران ارکان ثالث در سطح همه پالایشگاههای این مجتمع راه عملی تشکل یابی شما است و این راهی است که در برابر همه ما کارگران شاغل در نفت و مراکز مختلف نفتی قرار دارد.
بیایید تا با اتکاء به نیروی هزاران نفره خود در تمام پروژه های نفت بساط پیمانکاران چپاولگر را جمع کنیم. با تشکیل مجامع عمومی و انتخاب نمایندگان واقعی کارگران میتوان به این هدف رسید.”

اعتصاب شجاعانه کارگران پیمانی نفت، گاز و پتروشیمی ها در جامعه امید آفریده و کارگران را به کسب پیروزی در مبارزات آینده شان امیدوار کرده است و لذا از جانب تشکل های کارگری، بازنشستگان، معلمان، فعالین کارگری مستقل، فعالین حقوق زنان، حقوق بشر، حفاظت از محیط زیست و نظایر آنها در داخل و خارج مورد پشتیبانی قرار گرفته است. انتظار میرود که این حمایت ها همه جانبه بوده و بویژه به صورت صندوقهای کمک مالی جلوه گر شود.