دیروز جمعه اول اکتبر، برابر با نهم مهر، روز جهانی سالمندان بود. مجمع عمومی سازمان ملل، در 14 دسامبر 1990، روز مذکور را با این هدف تعیین کرد تا دولت ها و رسانه ها دستاوردهای شهروندان سالمند در جهان را مورد ستایش قرار دهند، مسائل و مشکلاتشان را بررسی کنند و برای حل آنها چاره جویی نمایند. هر سال موضوعی برای این روز تعیین میشود، تم امسال “دسترسی عادلانه تمام سنین به دیجیتال” تعیین شده بود.
در حال حاضر جمعیت دنیا حدوداً 7 میلیارد و نهصد میلیون نفر است که تخمیناً در آن بیش از یک میلیارد نفر بالای 65 سال سن دارند، یعنی سالمند به حساب میآیند. از آنجا که سرمایه داران فقط به تولید کالا و خدمات و بردن سود می اندیشند، سالمندان از نظرشان انسان های از رده خارج شده و هزینه بر به حساب می آیند. صاحبان سرمایه در بریتانیا برای دهه ها کارگران را “هەند” یعنی “دست” خطاب میکردند. وقتی این دست دیگر نمی توانست برای آنها ثروت و خدمات بیافرینند، آنها را بخشی از فقرا دیده و در بهترین حالت مستوجب ترحم قلمداد میکردند. بر اساس دید سرمایه داران، فرهنگی ضد پیران در دنیا شکل گرفته که از طریق مذهب، سیستم آموزشی و رسانه ها، جوامع بورژوایی را در خود تنیده است. تحقیر پیران و کم توجهی به آنان در همه جوامع سرمایه داری وجود دارد. پیرآزاری در همه کشورها به درجات گوناگون وجود داشته و روان سالمندان را آزار داده و می دهد. این عوامل در کنار سن سبب شده تا سالمندان ضعیف شده و در مقابل بیماری های گوناگون ضربه پذیر گردند. این واقعیت در این عهد کرونایی به بهترین وجه نمایان شد. در همه کشورها سالمندان نخستین قربانیان ویروس کرونا بوده و کووید 19 موجبات جانباختن صدها هزار تن از آنان را فراهم نمود و حقوق بازنشستگی و بیمه آنهایی را برای دولت ها باقی گذارد که شخص و یا اشخاص وابسته ای نداشتند. کرونا سالمندان کارگر را فقیرتر کرد.
در دوره های روتین و غیر کرونایی هم سالمندانِ اقشار کم درآمد، و بویژه سالمندان طبقه کارگر، همیشه جزوی از محرومان و تنگدستان بوده و لاجرم در مقابل بیماری ها اسیب پذیرتر بوده و هستند.این امر در کشورهایی نظیر جمهوری اسلامی عیانتر از جاهای دیگر است.
معدودی از مقامات رژیم اذعان کرده اند که 55 درصد سالمندان، بویژه در روستاها، از حمایت دولت و پشتیبانی بیمه های اجتماعی محرومند. طبق اطلاعات رسانه های داخل کارگرانی که پس از سالیان طولانی کار کردن بازنشسته به حساب آمده و از سازمان تامین اجتماعی حقوق دریافت میدارند درآمدشان در بهترین حالت 4 میلیون تومان در ماه، یعنی سه بار زیر خط فقر، بوده و تا این اواخر مخارج 10 روز از ماهشان را تامین میکرد. اکنون با گرانی سرسام آور و دائما رو به افزایش، مخارج همین ده روز را نیز تامین نمی کند. این وضعیت فاجعه بار سبب شده تا سالمندانِ حتی بالای 80 سال نیز ناچار شوند در شغل های قبلی با حقوق و دستمزد کمتر و یا در شغل های تازه کارهایی ساده و بدون مهارت را بپذیرند تا با دستمزد ناچیزشان اندکی از بار زندگی بکاهند. اینان، که بناچار و ناخواسته جای کارگران جوان را پر میکنند، “سالمند کارگر” خوانده شده و به ناحق مورد انتقاد و شکایت اقشاری از جامعه نیز قرار گرفته و میگیرند. منتقدین فراموش میکنند که جمهوری اسلامی و سرمایه داران با فقرآفرینی سبب شده اند تا سالمندانِ اکثراً مریض در سرما و گرما ناچار شوند کار کنند.
سالمندانی که جمهوری اسلامی و صاحبان سرمایه آنها را در تنگدستی و در شرایط نامناسب و غیر انسانی نگه داشته اند طبعاً با بدنی ناتوان و روانی خسته آماج حملات انواع میکرب ها و ویروس ها بوده و هستند. برای مثال به وضعیت سالمندان در شرایط کرونایی نگاهی بیاندازیم. شکی نیست که رژیم اسلامی ایران هیج آمار درستی از قربانیان کرونا پخش نکرده و به طریق اولی آماری از قربانیان سالمند این ویروس قابل پیشگیری در دست نیست. اما اینجا و آنجا از زبان مقامات به بیرون درز کرده که کووید – 19 اکثرا پیران را هدف قرار داده و روانه گورستان کرده است.
سالمندانی که در تمام جوامع سرمایه داری، بدرجات گوناگون، مورد آزار بوده و از 65 سال به بالا با درآمد بسیار کمتری از درآمد دوران کاری زیسته اند، در مقابل کارفرمایان و دولت ها دست به اعتراض و مبارزه زده اند. اینان که از پشتیبانی زنان و مردان پیشرو برخوردار بوده اند، دولت ها را ناچار کرده اند تسهیلاتی برای سالمندان فراهم کرده و از آنها حفاظت به عمل آورند. برای مثال زنان و مردان سالمند و حامیان آنها در اول اکتبر 2019 در مقیاس هزاران نفره در شهرهای بزرگ دنیا رژه رفتند و نسبت به “پیر آزاری” و بی تفاوتی دولت ها و رسانه ها در مقابل آن اعتراض کردند. گرچه ویروس کرونا تظاهرات و رژه های اعتراض آمیز پیران در بسیاری از کشورها را متوقف کرد، اما ویروس نامبرده نتوانست بازنشستگان ایران را از گردهمایی های اعتراضی منظم و پیگیرانه علیه دولت در مقابل مجلس و ادارات سازمان تامین اجتماعی باز دارد. مطالبات بازنشستگان درمبارزاتی که برای چند سال ادامه دارد افزایش مستمری به نسبت تورم و تامین یک زندگی شایسته؛همسانسازی حقوق ها، حل مشکلات بیمه تکمیلی، به حساب آوردن کارهای مشاغل سخت و زیان آور در تعیین مستمری ها و توجه به سلامت سالمندان می باشد. بازنشستگان برای پیشبرد موثرتر اعتراضات خود سه تشکل ساخته و از شبکه های اجتماعی استفاده میکنند. مبارزات آنان، که بخشی از مبارزات کارگران ایران بوده،به دفعات مورد حمله نیروهای سرکوب قرار گرفته است. قوه قضایی فاسد رژیم نیز در این مورد فعال بوده و برای کارگران بازنشسته فعال نظیر “اسماعیل گرامی” دست به پرونده سازی زده است. اما بازنشستگان مبارز بدون هیج ترسی از نیروهای سرکوب به مبارزات خود ادامه داده، برای آزادی اسماعیل گرامی جنگیده و از مبارزات معلمان، کارگران هفت تپه، کارگران پیمانی نفت، گاز و پالایشگاهها و سایر اعتراضات ضد دولتی و ضد سرمایه حمایت کرده و به نوبه خود مورد پشتیبانی آنها قرار گرفته است. مبارزات همبسته کارگران و بازنشستگان سرانجام به بهبود وضع سالمندان بیشترین کمک را خواهد کرد.