یکشنبه – ۱۲ اسفند – ۱۳۹۷ , 03 – 03 – 2019
امسال در ایران هشت مارس این ویژه گی را یافته است که با چهلمین سالگرد تعرض ضدانقلاب برآمده از انقلاب مردم همزمان گردیده است. در گذر این چهار دهه، رژیم اسلامی یک جنگ تمام عیار را در همه حوزه های حیات اجتماعی علیه زنان به پیش برده است و از این منظر به جرأت می توان گفت که تعرض به زنان یکی از ارکان اساسی تحکیم ضدانقلاب، از همان روزهای اول بود. در همانحال در تجربه زندگی و مبارزات خود دریافتند که چگونه در مقابل تهاجم ضد انقلاب و یورش اوباشان اسلامی مقاومت کنند. آنان آموختند که هر جا امکانی یافتند با نمادهای گوناگون سیاستهای زن ستیزانه و ستمگرانۀ حاکم به جدال برخیزند. آنان دریافتند که چگونه در چنبرۀ مناسبات تولید سرمایه داری به بند کشیده شده اند، آنهم در جامعه ایکه مطابق قوانین حاکم زنان نصف مردان به حساب می آیند.
راه پیمایی با شکوه زنان در اسفند پنجاه و هفت با شعار “ما انقلاب نکردیم که به عقب برگردیم” اعلام آغاز یک نبرد علیه ضد انقلاب حاکم بود. زنان ایران از همان آغاز حجاب را به عنوان یکی از نمادهای بی حقوقی زنان به چالش کشیدند. اگر در آن زمان علیه حجاب اجباری پا به میدان نبرد گذاشتند، اکنون زنان با تجاربی که در جریان مبارزه کسب کرده اند و با موقعیت عینی که در جامعه پیدا کرده اند با جسارت و هوشیاری به مراتب بیشتری این رژیم زن ستیز را به چالش می کشند. این چالشها بویژه در توازن قوا و شرایط متحول کنونی در جامعه وتعرض گستردۀ توده های مردم به رژیم اهمیت صد چندان یافته اند. زنان اکنون با اعتماد به نفس بیشتری در میدان نبردهای مختلف حضور مییابند. پدیده زنان خیابان انقلاب نشان داد که رژیم با همۀ سرکوبگری هایش درست در آن نقطه ای مورد حمله قرار گرفته است که چهل سال پیش درآن نقطه تعرض به انقلاب و تعرض به حقوق اولیه زنان را سازمان داد و این نشانه آشکار یک شکست ایدئولوژیک برای جمهوری اسلامی است.
اکنون آنجا که زنان بر سکوی خطابه کارگران هفت تپه میایستند، آنجا که همراه کارگران فولاد اهواز حرکت میکنند، آنجا که در صف مقدم اعتراض معلمان، پرستاران و بازنشستگان قرار میگیرند، آنجا که با جسارت دستگاه شکنجه دژخیمان حاکم را به چالش می کشند، نه تنها پیوند و اتحاد جنبش رهائی زنان با جنبش های پیشرو اجتماعی را عمیق تر می کنند و افق رهائی تودۀ کار و زحمت در پیکار علیه مناسبات حاکم را پیش روی جامعه قرار می دهند، بلکه الگوها و بنیانهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و جامعه مردسالار را به مصاف می طلبند. آنان با این اقدام خویش آن روابطی را نیز به چالش میکشند که گویا قرار است زن در کنج خانه باشد و مرد در خیابان، و همه اینها گسستن زنجیرهائی است که در گذر قرون و اعصار بر دست و پای زنان بسته شده است.
جنبش رادیکال زنان اکنون باید با آگاهی به رابطۀ افق رهائی زنان با افق انقلاب اجتماعی هم در خیابان وهم در کارخانه ظاهر شود. فعالین رادیکال زنان در عین حال که علیه هر گونه بروزات فرودستی زنان مبارزه میکنند، ولی همزمان فراموش نمیکنند که باید افق رهائی زنان را در گذر از مناسبات سرمایه داری به آگاهی توده عظیم زنان کارگر و زحمتکش تبدیل کنند. طرح این افق در عین حال ورود به میدان چالش با فمنیست های لیبرال است که با فعالیت هایشان تلاش دارند که مناسبات طبقاتی موجود را از تیر رس انقلاب خارج سازند. بدون تردید هر اندازه که زنان به اهمیت رهائی خود و به اهمیت گسست از روابط مبتنی بر مالکیت خصوصی پی ببرند، به همان اندازه هم انرژی سرکوب شده در آنان آزاد شده و انقلاب را از نیروی عظیم نیمی از جامعه بهره مند خواهند ساخت. فراموش نکنیم که جامعه آزاد نخواهد شد اگر نیمی از جامعه در بند باشد. هشت مارس امسال را به روز نبرد پرشور و قدرتمند علیه رژیم سرمایه داری و زن ستیز جمهوری اسلامی تبدیل کنیم.
گرامی باد هشت مارس روز جهانی پیکار زنان
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
۱۲ اسفند ۱۳۹۷
۴ مارس ۲۰۱۹