نهادهای حکومتی جمهوری اسلامی، کانون فسادند
هر روزه اخبار جدیدی از دزدی و فساد مسئولان و کاربدستان رژیم اسلامی در نهادهای اصلی حکومت برملا می گردد. روز دوشنبه هشتم مهرماه سید تقی کبیری نماینده خوی و عضو هیأت رئیسه کمسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در حاشیه جلسه علنی مجلس، از سرقت پول کلان از خانهاش خبر داد. البته او در پاسخ به خبرنگاران از مقدار پول به سرقت رفته از خانهاش امتناع کرد ولی در صفحه اینستا گرامش سرقت پول از خانه اش را هدفمند ذکر کرد. در این رابطه بعضی خبرگزاریهای داخلی و شبکههای انترنتی میزان پول سرقت شده از خانه او در شهرک غرب تهران را ۲۵۰ هزار یورو و چهارصد میلیون تومان اعلام کردند. روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران مبلغ فوق را حدود سه میلیارد تومان وجه نقد اعلام کرد. اما بعضی خبرگزاریها از سرقت طلاهای موجود در خانه او نیز خبر داده اند. این مقدار پول و طلای به سرقت رفته تنها بخش وجه نقد یک نماینده مجلس است که هنوز میزان دارایی او مشخص نیست. این درحالی است که طبق قوانین خود مجلس شورای اسلامی نگهداری بیش از ده هزار یورو در منزل برای کسی مجاز نیست.
کاربران شبکههای اجتماعی پرونده این شارلاتان “عضو هیأت رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس” را رو کردهاند . گویا او دارای دکترای تخصصی علوم قرآنی است و از طرفداران پروپا قرص مقام رهبریش می باشد. تقی کبیری اما لازم است برای دسترسی به پول از مسائل اقتصادی نیز صحبت به میان آورد تا جاپایی در کمسیون اقتصادی مجلس پیدا کند. او همچنین مصاحبههای در رابطه با تلاطم قیمت ارز انجام داده که در آنها دلالان بازار ارز را مقصر سقوط ارزش ریال معرفی کرده است. با این وصف او بی شرمانه از لزوم همطرازی زندگی مسئولان با مردم نیز صحبت به میان آورده است. اما برای تحکیم موقعیت دزدی لازم است از مسائل حساس سیاسی نیز در انطباق با جناح قدرت در حاکمیت دم بزند. چندی قبل کاربران تویتری عکسهایی از او را به نمایش گذاشته شده بودند که او را در حال آتش زدن توافق برجام نشان میداد و با ستودن مواضع به اصطلاح “هوشمندانه رهبری” در مقابل توطئه های آمریکا، نسخه نجات اقتصادِ در حال ورشکستگی حکومت اسلامی را که “مدیریت انقلابی” و دوری از اشرافی گری است، پیچیده بود. سؤالی که اینک خبرنگاران به دنبال پاسخ آن هستند این است که این متخصص علوم قرآنی با حقوق نمایندگی مجلس این همه ثروت را از راه چه دزدیها و کلاه برداریهایی به جیب زده است؟
اما این تنها نماینده خوی در مجلس شورا نیست که چنین دزدی و اختلاسهایی را در پرونده داشته باشد. درست یک ماه قبل بود که دو نماینده دیگر مجلس ارتجاع از زنجان و ابهر نیز به اتهام فساد مالی کلان در بازار سکه و طلا ظاهرأ بازداشت شدند. اما علی لاریجانی رئیس مجلس همدست دزدان به هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان توصیه نمود که آنها را آزاد کنند. البته در همه دوره های مجلس اسلامی میتوان نام نمایندگانی را نام برد که پرونده دزدی و فساد شان افشا شده است. اما این تنها مسئولان و کاربدستان دستگاه قانون گذاری نظام اسلامی نیستند که پرونده دزدی و رانت خواری شان هر روزه برملا می شود. بلکه فساد در کل سیتسم و ارگانهای حاکمیت نهادینه شده است. کما این که چندی قبل شاهد تنش میان دو رئیس سابق قوه قضائیه نظام اسلامی یعنی محمد یزدی و صاردق لاریجانی نیز بودیم که فساد و دزدی های مسئولان و منسوبان همدیکر در قوه قضائیه رژیم را برملا می کردند.
البته پرونده های دزدی مسئولان و مقامات بالای رژیم درهر دولتی توسط مقامات دولت بعدی رو شده و مردم ایران از آنها با خبرند. معاونان و مشاور احمدی نژاد پس از اتمام دوره شان به اتهام فساد مالی روانه زندان شدند. اما اینک در شرایطی این دزدی ها و اختلاسها از حساب سفره مردم انجام میگیرد که بیش از۷۰ در صد مردم ایران زیر خط فقر زندگی فلاکت باری را می گذرانند. این فساد و اختلاسهای کلان در حالی به روال عادی در ایران تبدیل شده است که این روزها بسیاری از کارگران و مردم تهیدست جامعه به خاطر عدم توانایی مالی با شرمندگی تمام از فرستادن جکرگوشه هایشان به مدرسه خودداری کرده اند. تعدادی به دلیل فقر مالی برای نجات از جهنمی که حاکمیت اسلامی سرمایه برایشان ایجاد کرده در همین دنیا خود را آتش می زنند.
واضح است که پولهای کلان دزدیده شده در هر دوره و توسط هر کدام از سران و کاربدستان نظام اسلامی، دزدی از اموال و ثروت عمومی و دزدی از سفره خالی کارگران وحاصل رنج میلونها کارگر و مردم ستمدیده ایران است. این اختلاسها و دزدی ها اوضاع نابسامان و اقتصاد بحران زده کشور را نابسامان تر کرده است. سران رژیم اسلامی سرمایه در اوج فساد و بی اخلاقی به سفره خالی کارگران و توده های محروم جامعه دستبرد می زنند. حرص و طمع سرمایه دار چه دولتی و چه خصوصی انتهایی ندارد. کارگران و مردم زحمتکش نمی توانند در انتظار پایان طمع ورزی و پول پرستی این جانیان باشند. شیشه عمر این رژیم ضد بشری در دست کارگران و توده های مردم زحمتکش است. آنان برای تأمین یک زندگی شایسته انسان، برای دفاع از آزادی و کرامت انسانی خود راهی جز ساقط کردن این رژیم را پیش رو ندارند. در این راه لازم است همه محرومان و ستمدیدگان جامعه را که آرزوی سرنگونی این رژیم را در دل دارند با خود همراه سازند. هر لحظه از طولانی شدن عمر این کانون فساد و استبداد به معنای رنج و گرسنگی و تباهی بیشتر انسانها ست.