از روز جمعه ۲۴ آبان ماه که افزایش سه برابری قیمت بنزین به مانند جرقه ای آتش نارضایتی و خشم فروخورده مردم را شعله ور ساخت یک هفته می گذرد. اگرتصمیم سران سه قوه نطام جمهوری اسلامی و کادر رهبری سپاه پاسداران برای افزایش قیمت بنزین یکی از نشانه های بن بست و روند رو به فروپاشی اقتصادی ساختار سیاسی حاکم است، اما پروسه این تصمیم گیری و نحوه اجرای آن ناشی از عمق خوف و وحشت رژیم جمهوری اسلامی از ظغیان خشم توده هاست. جمهوری اسلامی پروسه تصمیم گیری و اجرای افزایش قیمت بنزین را به عنوان یک پروژه کاملا امنیتی طراحی کرد، بطوریکه نه تنها مردم، بلکه حتی برخی از وزرای کابینه روحانی، نمایندگان مجلس اسلامی و بخش زیادی از نهادهای حکومتی از آن اطلاع نداشتند. سران سه قوه جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه می دانستند که ایران تحت حاکمیت آنها مدتهاست ظرفیت انفجاری پیدا کرده است، آنها می دانستند که افزایش قیمت بنزین به مانند جرقه ای آتش خشم فرورخورده توده های تهیدست و محروم این جامعه را فروزان خواهد کرد. غافلگیر کردن جامعه با اعلام و اجرای تقریبا همزمان افزایش قیمت بنزین و استقرار نیروهای انتظامی و امنیتی در نزدیک محل پمپ های بنزین در شهرستان های مختلف و برنامه ریزی برای سرکوب خونین در همان لحظات اولیه شکل گیری اعتراضات بخشی از این طرح امنیتی بود.
جمهوری اسلامی با اعلام و اجرای ناگهانی افزیش سه برابری قیمت بنزین یک عکس العمل آنی و واکنش برنامه ریزی نشده را به مردم تحمیل کرد، با این هدف که بتواند بلافاصله آن را در نطفه سرکوب کند و یک روزه باصطلاح “غائله اغتشاشگران” را خاموش نماید. جمهوری اسلامی می داند که در جامعه ایران طی بیش از یک دهه گذشته و بویژه طی سال های بعد از خیزش دی ماه ۹۶ در جریان اعتصابات و اعتراضات پی در پی کارگران، معلمان و بازنشستگان و تحرک جنبش دانشجویی و دیگر اعتراضات توده ای طیف نسبتا وسیعی از فعالین و رهبران به صحنه آمده اند که نقش غیر قابل انکاری در برانگیختن این مبارزات و سازماندهی آنها داشته اند. جمهوری اسلامی به دلیل هراس و وحشت از احتمال برپائی یک اعتراض توده ای و سراسری، با اعلام و اجرای ناگهانی افزایش سه برابری قیمت بنزین در واقع فعالین و رهبران جنبش های اجتماعی حاضر در صحنه مبارزه را غافلگیر کرد. سران رژیم اعلام از قبل تصمیم به افزایش قیمت بنزین را یک ریسک بزرگ و بازی با آتش تلقی می کردند از اینرو با آگاهی از “خطر” احتمالی برپائی جنبش توده ای که سریعا سازمان یابد و خیابان ها را به اشغال خود در آورد،”راز” افزایش قیمت بنزین را از همه، حتی از حکومتیان پنهان کردند. بی جهت نبود که یکی از مقامات امنیتی رژیم گفت طرح افزایش قیمت بنزین جنبه هایی داشت که لازم نبود نمایندگان مجلس از آن با خبر شوند.
اما به رغم تمام تدابیری که سه قوه در شورای عالی هماهنگی اقتصادی و کادر رهبری سپاه و دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی اندیشیدند و جنایات و سرکوب خونینی که براه انداختند، نتوانستند اعتراضات خود جوش مردم را مطابق برنامه در نطفه خفه کنند تا از آن به عنوان حربه ای برای نمایش ثبات سیاسی حکومت در میان قدرت های منطقه بهره برداری نمایند. سران رژیم از شخص ولی فقیه تا سران سه قوه، فرماندهان سپاه، امامان جمعه، فرمانداران، اصلاح طلب و اصول گرا و غیره همه همصدا با هم با تهدید مردم معترض و اغتشاشگر نامیدن آنهاعطش خود را برای درهمشکستن مقاومت مردم اعلام کردند. اما نیروی های سرکوبگر رژیم با وجود سبعیتی که در برابر جوانان پرشور معترض از خود نشان دادند نتوانستند از گسترش موج خروشان این اعتراضات جلوگیری کنند. همه این تهدیدات و شاخ و شانه کشیدن ها و یورش سبعانه نیروهای امنیتی و انتظامی چون قطره شبنمی که روی سنگ گداخته فرو چکد بخار شد و به هوا رفت و نتوانست فوران خشم مردم را خاموش کند. خیزش آبان ماه تا همین لحظه پیروزی عظیمی در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی رقم زده است. نیروی محرک و مبارزه جویی توده تهیدستان شهری قدرتمند تر از آن بود که صف آرایی دشمن بتواند یک شبه آن را سرکوب کند. موج خروشان اعتراضات مردم صاعقه وار بیشتر از یکصد شهر از ۲۲ استان ایران را فرا گفت. معترضان با مشت های گره کرده و شعار هایی که سردادند به همگان نشان دادند که افزایش قیمت بنزین فقط جرقه ای برای آغاز خیزشی دوباره بوده که کلیت حاکمیت دین و سرمایه را به مصاف طلبیده است. توده های خشمگین و برافروخته به بهانه افزایش بهای بنزین علیه فقر و فلاکت اقتصادی، بی حقوقی های سیاسی و اجتماعی و محرومیت هایی به خیابان آمده اند که طی چهل سال گذشته دولت های متعدد از رفسنجانی محافظه کار گرفته تا خاتمی اصلاح طلب و از احمدی نژاد اصول گرا گرفته تا روحانی این “ژنرال” جانی اعتدال گرا هر کدام با آوردن بسته های ریاضتی سهمی از این اوضاع فاجعه بار را به آنها تحمیل کردند.
در هفتمین روز این خیزش سراسری هنوز ابعاد دقیق جنایات هولناکی که رژیم در مقابله با معترضان انجام داده روشن نیست. آنچه حدودا روشن است دژخیمان رژیم جمهوری اسلامی در همان سه روز اول اعتراضات به اندازه تلفات یک ماه و نیم رودرروئی نیروهای سرکوبگر عراق با معترضان از مردم ایران تلفات گرفته اند. بنا به گزارش ها تاکنون بیش از ۲۰۰ نفر در اثر شلیک گلوله از سوی نیروهای انتظامی و گارد ضد شورش جان خود را از دست داده، بیش از هزار نفر زخمی شده و هزاران نفر هم دستگیر و روانه شکنجه گاهها شده اند. رژیم در هراس از واکنش افکار عمومی به ابعاد جنایاتی که در این چند روزه انجام داده آمار واقعی قربانیان را پنهان می کند وبرای تکمیل اقدامات سرکوبگرانه خود و جلوگیری از بازتاب اخبار و گزارشهای اعتراضات به قطع اینترنت و سانسور گسترده رسانهها روی آورده است.
به رغم همه این جنایات و سرکوبگری ها اعتراضات در چندین شهر ادامه دارند. خیزش آبان ماه ۱۳۹۸ نقطه عطفی دیگر در مبارزات پرشور مردم ستمدیده ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. این خیزش سراسری هر سرانجامی داشته باشد، رژیم جمهوری اسلامی از پیامدهای آن جان سالم بدر نخواهد برد.