همرهان، جانباختگان مرد و زن،
نسل آگاه جوان اهل فن!
ای شمایان، اخگران زندگی
سرخ گلهای تر بالندگی
چکمه پوشان و معمم های کور
امر کردند کاسه لیسان شرور
با فشنگ جنگی و فکری تباه
بفکنند از پا، شمای رزمخواه
تا بترسانند مرغان در چمن
هم عقاب و طوطی شکر شکن
شیر در جنگل، پلنگ در کوهسار
ماده ببر یورش و جنگ و شکار.
لیک نوک تیرشان بر سنگ خورد
پاگون و عمامەشان را باد برد.
غنچەهای پرپر خون شما
گشت الهام و نسیمی رهگشا
پنج ماه دی، به حکم مادران،
شهر شد بستان ز عطر یادتان،
بوی خوشتان می بماند پایدار
میکند هر فصل ما عین بهار
بوی گند کاسەلیسان و ملا
عاملان دزدی و کذب و وبا
پاک خواهد شد زسطح این دیار
بهرە کش ها میشوند بی اعتبار
مستبد از نوع پاگون یا عبا
میشوند له زیر پای تودەها
قهرمانان همه، جانباختگان!
باردیگر آمدند رزمندگان
“مرگ بر رهبر!” شعار روزشان
رفتن “سرمایه” در اندیشەشان
گشتەاند در رزم و تدبیر پیشگام
بفکنند با قهر و وحدت، این نظام.
پس ستایش میکنیم اهدافتان
نقش بر کیبرد کنیم اوصافتان
چون شما جان بر کفان بی ریا
نور راهید و نوید و رهنما
پس برای رزم قطعی، می رویم
شهر و روستا را گلستان میکنیم
٢٧ دیماه ١٣٩٨ – ٢٧ ژانویه ٢٠٢٠
زرگویز بالا