دو هفته پس از جنایت جمهوری اسلامی در سرنگون ساختن هواپیمای اُکراینی هنوز رژیم میخواهد با دروغ و تناقض گویی و فریبکاری بر آن فاجعه انسانی سرپوش گذارد و آنرا همانند بقیه جنایاتش در ایران با بهانه جویی و کسب وقت شامل مرور زمان کند و از یادها بزداید. اما از آنجا که در این جنایت کم نظیر علاوه بر مردم ایران افکار عمومی مردم جهان و دولتهای دیگر نیز در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند، تحت فشار آنها برای انجام تعهدات بینالمللی از جمله پذیرش کامل مسئولیت این جنایت و همکاری همه جانبه با دولتها و نهادهای بینالمللی ذینفع و مربوط و در درجه اول تسلیم کردن جعبه های سیاه هواپیمای سرنگون شده قرار گرفته است.
معلوم است تلاشهای تاکنونی جمهوری اسلامی برای پیاده کردن اطلاعات درون آن جعبه ها و دستکاری آنها بی نتیجه بوده است.به همین دلیل برای جلوگیری از فاش شدن جزئیات آن جنایت، تأخیر در ارسال جعبه های سیاه هواپیما و نهایتأ گم و گور کردن آن البته اگر بتواند، در روزهای اخیر به موضع گیریهای متناقض و دروغگویانه و اقدامها دفاعی، نمایشی و ریاکارانه دست زده است که هیچ کدام نمیتوانند پاسخ به درخواستهای مکرر اوکراین و کانادا برای تحویل دادن آنها باشندو فشار بر رژیم را کاهش دهد. از جمله اینکه روز سه شنبه اول بهمن ماه سازمان هواپیمایی جمهوری اسلامی در دومین گزارش منتشره در رابطه با سرنگون کردن آن هواپیما اعلام کرده،از آنجا که جعبه های سیاه از نوع به روزترین دستگاههای موجود هستند امکانات بازخوانی محتویات آنرا ندارند. اما طی یک درخواست بی سابقه و ابلهانه از فرانسه و آمریکا، خواهان ارسال لوازم مورد نیاز به ایران برای پیاده کردن اطلاعات آنها شده اند. دیگر این که روز دوشنبه ۳۰ دیماه رژیم، وزیر راه و شهرسازی را برای عذرخواهی روانه اوکراین کرد. البته رسانههای رژیم هدف از آن سفر را پیگیری مسائل و ارائه توضیحاتی عنوان نمودند. در اقدامی دیگر در همان روز سپاه پاسداران که خود با شلیک دو موشک هواپیما را سرنگون ساخته بود، در کمال پررویی برای قربانیان آن جنایت مراسم به اصطلاح “بزرگداشت کشته شدگان”برگزار کردند. باز درهمان روز ابراهیم رئیسی قاتل در باصطلاح “شورای عالی قضایی” برای کشته شدگان اشک تمساح ریخت و خواستار پرداخت غرامت یا “دیه اسلامی”به خانوادههای قربانیان شد. از سوی دیگر درهمان روز جواد ظریف ضمن آنکه در مجلس اسلامی از رشادت خود در”پاسخگویی به سفیر انگلیس با شدیدترین لحن”صحبت به میان آورد، سخنگوی وزارت خانهاش نیز در پاسخ به درخواست کانادا و دیگر کشورها که جمهوری اسلامی باید مسئولیت کامل آن جنایت را قبول کند، کانادا را کاسه داغ تر از آش نامید و خود را عزادار قربانیان خواند و برای سرباز زدن از انجام تعهدات گفت “جمهوری اسلامی تابعیت دوگانه را نمیپذیرد”.
سرپیچی و تناقض گویی مقامات رژیم در ارسال دو جعبه سیاه هواپیما به فرانسه یا هلند که دارای چنان سیستمی هستند که بتواند پیامهای آن نوع جعبه سیاه را پیاده کند، در حالی است که سه روز قبل مدیرکل بررسی سوانح هواپیمایی رژیم اعلام کرده بود که جعبه سیاه آن هواپیما به فرانسه یا اوکراین منتقل می شود. اما روز بعد گفت که تصمیمی به ارسال آن به کشور دوم نداریم.جمهوری اسلامی به خوبی میداند که اگر در داخل ایران توانسته با توسل به دروغ و فریب و اتکا به سرکوب و تهدید دستگاههای امنیتی، از پاسخگویی به انجام چنین جنایاتی طفره رود، نمیتواند در مقابل دولتهای دیگر به چنین شگردهایی متوسل گردد. همانگونه که در آغاز این فاجعه نتوانست و پس از سه روز دروغ و پنهانکاری مجبور به اعتراف شلیک دو موشک به هواپیما شد. زیرا میدانست یکی از طرفهای مدعی در این جریان دولت کانادا است که ۶۸نفر ازجانباختگان تبعه آن کشور اند. رژیم میداند که با توجه به وجود قرار داد هوافضای آمریکای شمالی میان کانادا و آمریکا “نوراد”، از سال ۲۰۱۵کل فضای هوایی ایران زیر نظر “نوراد”است و پرتاب هر موشکی درآن ثبت میشود. بنا براین در صورت تداوم امتناع جمهوری اسلامی از ارسال جعبه های سیاه، کانادا امکان آنرا خواهد داشت که پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد. مسلمأ در چنین حالتی با توجه به سؤ سوابق رژیم، جمهوری اسلامی با تبعات زیادی مواجه خواهد شد.
در این راستا روز پنج شنبه گذشته وزرای خارجه پنج کشور کانادا، اوکراین، سوئد، افغانستان و بریتانیا در لندن با تشکیل جلسهای در رابطه با چگونگی سرنگونی هواپیما و پیگیری اقدامات خود به بحث و گفتگو پرداختند و پس از آن در یک مصاحبه مطبوعاتی تأکید کردند که اکنون اجماعی در حال شکلگیری است و انتظار دارند جمهوری اسلامی جعبه ها را به فرانسه ارسال کند و به همکاری درباره چگونگی سرنگونی هواپیما ادامه دهد و به خانوادههای قربانیان غرامت بپردازد.
اما برای خامنه ای اهمیتی ندارد که مردم ایران تحت تحریمهای بیشتر قرار گیرند. برایش اهمیت ندارد که به مردم گرسنه ایران فقر و گرسنگی بیشتری تحمیل گردد و باید مقاومت کنند.از نظر او کشتن۱۷۶ انسان ارزش آنرا نداشت که “یوم الله”جنازه گردانی قاسم سلیمانی جلاد و حمله موشکی مُجاز به پایگاه آمریکا در عراق، یا در اصل برنامه نمایش قدرت اسلامی او برای فریب مردم را برایش بهم بزنند.خامنه ای به عنوان فرمانده کل قوای رژیم در خطبه نماز جمعه اش به جای عذر خواهی از انجام چنین جنایتی، از فرماندهان سپاه به خاطر توضیحات دروغین شان به مردم در چگونگی سرنگون کردن آن هواپیما تشکر کرد. او به درست از آن جهت غضبناک و وحشت زده بود که توده های مردم ایران بلافاصله به خیابانها ریختند و ماجرای سرنگون ساختن هواپیما توسط جمهوری اسلامی را با شعارهای “نابود باد جمهوری اسلامی”و “مرگ بر رهبر دیکتاتور” و پاره کردن عکس قاسم سلیمانی محکوم نمودند. اما خیزشهای دیماه 96 و آبان 98 به جمهوری اسلامی نشان دادند که دیگر نمیتواند از دست کارگران، دانشجویان، زنان مبارز، معلمان و سایر اقشارمردم ستمدیده ایران نجات پیدا کند و آن زمان نزدیک شده که این رژیم قرون وسطایی و جنایتکار توسط آنها به زباله دان تاریخ رهسپار خواهد شد.