روز چهارشنبه ۲۲ مرداد ماه، اعتصاب کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، وارد دوازدهمین روز خود شد. این اعتصاب که از پالایشگاههای آبادان، قشم، پتروشیمی لامرد، پارسیان، فازهای ۲۲ و ۲۴ پارس جنوبی آغاز شد، اکنون بیش از چهل پالایشگاه، شرکت، نیروگاه و مؤسسه تولیدی را در برگرفته و همچنان ادامه دارد. این در حالی است که اعتصاب یکپارچه کارگران مجتمع کشت و صنعت هفت تپه هم ادامه دارد و وارد پنجاه و نهمین روز خود شده است. همزمان با تداوم این اعتصاب ها تجمع های اعتراضی کارگران هپکو در اراک، کارگران بازنشسته مخابرات شیراز، کارگران فضای سبز در قشم، رانندگان اتوبوسرانی تهران و اعتصاب رانندگان اتوبوسرانی ارومیه به مبارزات کارگران ابعاد تازه ای داده است.
خواست پرداخت فوری دستمزدهای معوقه، افزایش دستمزدها، برچیدن شرکتهای پیمانی و قراردادهای موقت و سفید امضا، امنیت شغلی و رسیدگی به وضعیت استخدامی، ابطال واگذاری شرکتها به بخش خصوصی، بازگشت به کار کارگران اخراجی، تأمین بیمه درمانی از مطالبات محوری کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی می باشد. همزمانی و تداوم این اعتصاب ها نشان می دهد که ابعاد فقر و فلاکت اقتصادی زندگی را برای اکثریت کارگران ایران به مرز غیر قابل تحملی رسانده و هیچ راهی برای عقب نشینی باقی نگذاشته است.
اعتصاب کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و بسط دامنه آن از یک پالایشگاه به پالایشگاه دیگر و از یک مؤسسه به مؤسسه دیگر به هيچ وجه يک پديده ناگهانى و دور از انتظار نبود. شرايط سخت کاری و بی حقوقی هایی که به این بخش از کارگران تحمیل شده بود از مدتها پيش، زمينه چنين اعتصابی را فراهم آورده بود. کارگران این صنایع حدود سی سال است در خط مقدم تعرض رژیم جمهوری اسلامی برای ارزان سازی نیروی کار قرار گرفته اند. یکی از مهمترین سیاست های رژیم جمهوری اسلامی برای گسترش انباشت سرمایه در ایران در دوره بعد از جنگ ایران و عراق که توسط دولت های رفسنجانی و خاتمی به اجرا در آمد موقتی سازی، زدن از مزایای کارگران و ارزان سازی نیروی کار شاغل در صنایع نفت و سپس پتروشیمی بود. در این دوران با پروژه کارمند سازی کارگران صنعت نفت و بعد از چند سال با تحمیل بازنشستگی های زودهنگام و بازخریدهای اجباری سیاست بیکارسازی در صنعت نفت را بطور گسترده به اجرا در آوردند. بعد از آن مطابق دستورالعمل دولت به وزارت نفت بخش زیادی از فعالیت ها و مشاغل صنعت نفت از جمله عملیات پالایش، پخش، حمل و نقل مواد نفتی و فراورده های آن و همچنین روغن سازی، مظروف سازی و خدمات جنبی و تعمیراتی به شرکت های پیمانکاری واگذار شدند. شرکت ها و مؤسسات زیر مجموعه وزارت نفت با پرداخت مقادیر کلانی به شرکت های پیمانکاری عملا نقش واسطه گری و دلال بازی را رواج داده و از زیر بار هر گونه مسئولیتی در قبال حقوق کارگران در زمینه دستمزدها، حق بیمه و امکانات ایمنی و رفاهی شانه خالی کردند.
بنا به آمارها، صنعت نفت در اوایل دهه نود دارای ۹۰ هزار نیروی کار رسمی و ۱۶۰ هزار نیروی کار غیر رسمی و موقت بوده است، یعنی حدودا ۶۴ در صد و بنا به آمار غیر دولتی حدود ۷۵ درصد از کارگران دارای قرارداد موقت هستند. در مجتمع های پتروشیمی هم بیش از ۵۰ در صد کارگران دارای قرار داد موقت هستند، که این رقم در یک دهه اخیر مرتبا رو به افزایش نهاده است. رواج دادن این حجم از قراردادهای موقت یکی از اقدامات تاریخی دولت های حامی سرمایه داری در ایران برای ارزان سازی نیروی کار بحساب می آید. رژیم جمهوری اسلامی با این مجموعه از اقدامات ضد کارگری طی بیش از سه دهه گذشته امر تشکل یابی و سازمان یافتن اعتراضات و اعتصابات کارگری در این دو صنعت کلیدی ایران را با موانع زیادی روبرو ساخت. طی این سالها کارگران شاغل در این صنایع همیشه تحت نظر و کنترل شدید حراست که تحت فرمان مستقیم اطلاعات سپاه پاسداران است، قرار داشته اند. تا کنون تعداد زیادی از فعالین کارگری را به اتهامات مختلف دستگیر و اخراج نموده اند. عوامل کارفرما و حراست همواره تلاش فعالین کارگری برای برقراری ارتباط با کارگران دیگر بخش ها را شدیدا تحت کنترل داشته اند. از این رو اعتصاب یکپارچه و هماهنگ بیش از چهل پالایشگاه، شرکت، نیروگاه و مؤسسه تولیدی در صنایع نفت و پتروشیمی با پوشش گسترده خبری که پیدا کرده نشانه پتانسیل عظیم این بخش از کارگران و نقطه عطفی در جنبش کارگری ایران بحساب می آید. این موج از اعتصابات کارگری همچنین نشان داد که تحولات سیاسی چند سال اخیر و بویژه خیزش های سراسری دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ چگونه زمین را برای رشد مبارزات کارگری شخم زدند و تقویت کردند و به محرک های نیرومندی برای مبارزه اقتصادی و سیاسی تبدیل شدند و میل درونی کارگران را برای مبارزه شدت بخشیدند.
در شرایط کنونی که اعتصاب کارگران صنایع نفت و پتروشیمی دوازدهمین روز خود را پشت سر گذاشته است، حفظ اتحاد و همبستگی کارگران یکی از مهمترین وظایف فعالین و پیشروان کارگری در جریان این اعتصاب است. اکنون که بیش از چهل پالایشگاه، شرکت، نیروگاه و مؤسسه تولیدی در اعتصاب بسر می برند، استقامت در برابر فشارها و حفظ ارتباط نزدیک کارگران در بخش های مختلف و دخالت دادن مستقیم آنان در تصمیم گیری ها در قبال هر تحول تازه ای که پیش می آید رمز حفظ وحدت و همبستگی کارگران است. تنها از این طریق است که می توان تلاش دولت و کارفرماها برای پشت گوش انداختن مطالبات کارگران و حیله و نیرنگ آنان برای ایجاد تفرقه و به شکست کشاندن اعتصاب را خنثی کرد. در این راستا بدون تردید بکار بستن تجربه فعالین و رهبران اعتصاب هفت تپه در برگزاری مجمع عمومی و دخالت دادن مستقیم کارگران در تصمیم گیری ها می تواند در حفظ اتحاد و همبستگی کارگران اعتصابی بسیار مؤثر واقع شود.