صبح روز شنبه نوزدهم مهرماه جمعی از کارگران هفت تپه دست به تجمع در محوطه کارخانه زده و اعتراضشان را نسبت به تو خالی بودن وعده و وعیدهای مسئولان و عملکردهای ضدکارگری کارفرما و عواملش را به نمایش گذاشتند. حضور یوسف بهمنی و امید آزادی از کارگران فعال و از سخنگویان کارگران در جریان نزدیک به نود و پنج روز از اعتصابات و تجمعات کارگران نشان آشکاری بود که این سخنگویان و رهبران شجاع اعتصابات علیرغم اخراج از کار توسط مدیران همچنان خود را از سوئی بخشی از تداوم مبارزه کارگران هفت تپه دانسته و از سوی دیگر کارگران هفت تپه نیز آنان را به عنوان نمایندگان و رهبران خود میشناسند. در روز یکشنبه بیستم مهرماه نیز کارگران در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات عقب افتاده خود در محوطه کارخانه تجمع کردند. با وجود اینکه در نهم مهر نشست اعضاء کمیسیون اصل نود مجلس با حضور رئیس سازمان خصوصی سازی، نائب رئیس مجلس، نمایندگان وزارت کار و اقتصاد و نماینده استاندار خوزستان با جمعی از کارگران هفت تپه برگذارشد و با وجود اینکه پس از پایان آن جلسه، نائب رئیس مجلس اعلام نمود که” جلسه امروز منجر به تصویب چند مصوبه شد. نخست اینکه تا نیمه آبان سه هزار هکتار زمین نیشکر هفت تپه کشت شود تا بدین ترتیب ادامه حیات کارخانه منتفی نشود و هم چنین قرار شد تا پانزدهم مهر حقوق و اضافه کاری عقب افتاده تیر و مرداد کارگران پرداخت شود “. او در ارتباط با یکی از مهمترین خواست کارگران هفت تپه در مورد لغو خصوصی سازی گفت که “طبق نظر مسئولان حاظر متولیان فعلی اهلیت تصدی و مدیریت شرکت کشت وصنعت هفت تپه را ندارند ، مقرر شد تا یک ماه و نیم دیگر قرارداد شرکت با آنها فسخ و مدیریت جدید جایگزین شود. ” بدون تردید همه اینها بخشی ار پیروزیهای کارگران هفت تپه است. ولی همه میدانیم که بدون تثبیت این پیروزیها، راه برای تحقق گامهای موفقیت آمیز آتی دشوار خواهد بود. اما تثبیت همین اندازه پیروزی بدون پایداری و استقامت وبدون اتحاد و همبستگی کارگران میسر نمیگشت.
با وجود اعلام این تصمیمات آنچه که در عمل انجام گرفته است، ترفند مقامات رژیم و مدیران جهت به درازا کشاندن تعیین سرنوشت هفت تپه و همزمان ادامه اخراجها واحظارها میباشد. مگر نه اینکه درست یک روز بعد از همین نشست با شکایت شرکت نیشکر هفت تپه، هفت نفر از کارگران که قبلا حکم احظار دریافت کرده بودند باید در دهم مهر در محل پاسگاه انتظامی هفت تپه حضور پیدا میکردند. به اصطلاح اتهام آنان تحریک کارگران در اول مهر برای اعتصاب بوده است. و درست یک هفته بعد از آن نشست، امید آزادی یکی از نمایندگان کارگران در اعتصابات اخیر به حکم مدیر کارخانه از کار اخراج شد.
در این میان مهمتر از همه سرنوشت مالکیت هفت تپه و مطالبات کارگران در مورد چگونگی اداره آن است. کارگران هفت تپه دستکم در دو دوره از مبارزات اخیرشان بدرستی از جمله خواهان خلع ید از بخش خصوصی گشتند. هر جند که این مطالبه کارگران با سد مقاومت اسدبیگی و مقامات دولت روحانی، اخراج، دستگیری و شکنجه رهبران و نمایندگان کارگران روبرو گشت، ولی پافشاری کارگران و بویژه اعتصاب و تجمع نود و پنج روزه اخیر آنان و بر ملا شدن فساد و اختلاسگری اسد بیگی و رشوه خواری تعدادی از مقامات دولتی در این مورد راهی برای رژِیم باقی نگذاشت که عدم اهلیت اسد بیگی را صادر کند. عقب نشینی مقامات رژِیم در این مورد بدون تردید یک پیروزی نه تنها برای کارگران هفت تپه بلکه همزمان یک پیروزی برای همه کارگرانی است که در سایر مؤسسات علیه خصوصی سازی مبارزه میکنند .با وجود این از همان زمان اعلام عدم اهلیت اسد بیگی، باندهای رژیم تمام اهرم های خود را به حرکت در آورده اند که در جریان یک ترفند طرح خصوصی سازی هفت تپه را این بار با به اصطلح کارفرمای اهلیت دار دیگر به پیش ببرند. اگر باندی سخن از اشخاص “حقیقی” به میان آورد در مقابل نماینده خامنه ای آشکارا گفت که “شرکت به یک نهاد دولتی و یا توانمند مثل بنیاد مستضعفان و سپاه واگذار شود.” اما آنچه که به کارگران هفت تپه مربوط است، آنها چه در دوره قبل اعتصابات خود و چه در دوره اخیر بارها و بارها بدون لکنت زبان درک خود را از خلع ید از بخش خصوصی اعلام کرده اند. آنان بارها و بارها از زبان نمایندگان و بر سر “سنگر” گفته اند که یا هفت تپه را خود زیر نظر شورای نمایندگان اداره میکنند و یا اگر به دولت باز میگردد باید صد درصد زیر نظر کارگران باشد. اکنون نیز درست در بحبوحه شایعات و گمانه زنیها در فضاهای مجازی و رسانه ها وحتی برنامه ویژه در صدا وسیما توسط باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به سپاه پاسداران است،هم سندیکا و هم فعالین مستقل کارگران هفت تپه در بیانیه های چند روز اخیرخود بر همه خواسته هایشان و از جمله درکشان از خلع ید بخش خصوصی پای فشردند.آنان میگویند که “کارگران باید از طریق نمایندگان منتخب خود به تولید، استخدام، ماشین آلات و مواد خام، انبار تولیدات، زمین های متعلق به شرکت برای جلوگیری ازفروش زمین ها نظارت داشته و نمایندگان کارگران حق بررسی حساب های شرکت شامل ترازنامه، حساب سود و زیان و حساب جریان نقدینگی داشته باشند.” روشن است که مقامات دولتی و آنهائیکه در لحظه کنونی در موقعیت تصمیم گیری درسرنوشت هفت تپه هستند تنها در شرایطی به این خواستهای و دیگر مطالبات کارگران از جمله بازگشت به کار کارگران اخراجی، اسماعیل بخشی، ایمان اخضری، محمد خنیفر و سالار بیژنی تن خواهند داد که کارگران هفت تپه دوش به دوش هم وفارغ از تفاوتهائی که میتوانند اینجا و آنجا داشته باشند، در کنار هم بایستند. کارگران هفت تپه نباید فراموش کنند آن سنتهای درخشانی را که آنان در جریان اعتصابات شکوهمند خود برجای گذاشته اند، سبب شده است که چشم میلیونها کارگر در بخش های مختلف به هفته تپه و نتایج مبارزات آنان دوخته شود. و همین امر مسئولیت بزرگی بر دوش کارگران هفت تپه میگذارد که با هوشیاری در مقابل ترفندهای دولت وکارفرما و پایداری با وجود تمام سرکوبگریها و فشار، راهی را که در مقابل جنبش کارگری ایران گذاشته اند، سرافرازانه و با استقامت به پیش ببرند. بدون تردید جنبش کارگری ایران و خود کارگران هفت تپه درسهای لازم را هم از این هوشیاری و هم از این پایداری برای نبردهای آتی خواهند گرفت.