سیستم ولایت فقیه شیعه در ایران با امارت اسلامی طالبانِ سنی در افغانستان، در نظر و عمل اشتراکاتی دارند که بسیار بیشتر از تفاوتهای آنهاست. طالبان حدود بیست سال پیش برای دوره ای پنج ساله در قدرت بود و مدل حکومت داری آنها بعنوان یکی از مرتجع و مستبدترین سیستم سیاسی جهان شناخته شده است. امروز نیز اگرچه دستگاههای تبلیغاتی وابسته به آمریکا و دیگر قدرتهای غربی تلاش می کنند تصویر غیرواقعی و وارونه از طالبانِ کنونی به مردم جهان عرضه کنند، تا افتضاح شکست و هزیمت شرم آور خود را بپوشانند، اما امارت اسلامی افغانستان گویی مدل حکومت داری خود را از روی دست حاکمان جمهوری اسلامی ایران کپی کرده اند.
طالبانِ کابل و تهران، هر دو زرادخانه های تسلیحاتی موجود در افغانستان و ایران را تحویل گرفتند. در افغانستان با همکاری و حمایت آشکار آمریکا، پاکستان، قطر، ترکیه، عربستان و بویژه پاکستان، طالبان بر سر کار آمدند. در مورد ایران در کنفرانس گوادلوپ سران کشورهای پیشرفته سرمایه داری تصمیم گرفتند حمایت از رژیم سلطنتی را قطع کنند و به بر سر کار آمدن جریان اسلامی کمک کنند. ارتش اعلام بیطرفی نمود و خمینی را با هواپیمای فرانسوی وارد ایران کردند .
تشابه ها انکار ناپذیرند: امیر المومنین طالبان و ولی فقیه جمهوری اسلامی، شورای رهبری طالبان و مجلس خبرگان جمهوری اسلامی، قوانین منطبق بر شرع اسلام در هر دو سو، خشونت نهفته و آشکار در هر دو سیستم، سیستم قضایی متکی بر قصاص، ضدیت با تمدن بشری و هر آنچه نشانی از مدرنیته نظری و فکری داشته باشد، ازدواج کودکان و آپارتاید و تبعیض جنسیتی علیه زنان، دشمنی با موزیک و هنر و ادبیات، بستن دانشگاهها و باز کردن هر روزه مساجد جدید، تنها چند نمونه از اشتراکات فکری و عملی طالبان در کابل و در تهران هستند.
در همین یکی دو هفته از استقرار حکومت طالبان، دانشگاهها بسته شدند، موسیقی حرام و ممنوع شد، موزیسین و طنز پرداز اعدام شد، مردم در ملا عام شلاق خوردند و ربوده شدند، اینترنت قطع و کند شد، زنان از همه ادارات دولتی و بخش خصوصی اخراج و خانه نشین شدند ، مشروب و حتی فروش سیگار ممنوع اعلام گردید. آیا همه این موارد بخشی از روند طی شده در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی نبودند و نیستند؟
رهبری طالبان با دقت مدل حکومت داری جمهوری اسلامی ایران و دیگر مرتجعین منطقه ای را مطالعه کرده، از تجارب آنها استفاده کرده و با اعتماد به نفس بسیار بیشتر از آنها، مدل حکومتی خود را طرح ریزی کرده و گام به گام در پی پیاده کردن آن است .
جمهوری اسلامی ایران مشروب را حرام و مواد مخدر را عملاً آزاد کرد و اینک چند میلیون نفر از جمعیت مبتلا به مواد مخدر هستند و میزان مصرف سرانه الکل در ایران بسیار بیشتر از کشورهای است که فروش مشروب در آنها آزاد است .
در افغانستان بخش بزرگی از اقتصاد و هزینه جنگ چند دهه طالبان از قاچاق مواد مخدر تامین شده و آمار معتادان افغانستانی مبتلا به مواد مخدر یکی از مشکلات جدی جامعه افغانستان است .
اما طالبان در کابل و حکومت اسلامی در تهران یک مشکل و معضل جدی و اساسی دارند و آن هم ناهمخوانی سیستم مورد نظر آنها با روند تکامل تاریخ بشر است. اگر طالبان در کابل و تهران هزار و چهارصد سال پیش و در ریگزارهای عربستان بوجود می آمدند چه بسا شانس حکومت داری و پذیرش نسبی از سوی مردم را داشتند، اما امروز زمان و سیر تحولات و تکامل تمدن بشری به زیان آنهاست .
مردم ایران و افغانستان تغییر کرده اند، تا حدود زیادی با حقوق انسانی خود آشنا هستند، از جهان پیرامون خود مطلع هستند، بیش از ده میلیون نفر از آنها در کشورهای پیشرفته غربی زندگی می کنند که ارتباطات گسترده ای با مردم دو کشور افغانستان و ایران دارند. بخش پیشرو و مترقی مردم جوامع جهان هم به شیوه های مختلف از مبارزات و مقاومت مردم در مقابل طالبان در تهران و در کابل حمایت می کنند و ارتباطات رسانه ای مدرن جنایات و خشونت طالبانیسم را در کوتاه ترین زمان به دورترین نقاط جهان خواهد رساند .
زنان، اقلیتهای ملی و مذهبی، چپ ها و سکولارها، کارگران پیشرو و فعالین جامعه مدنی، روزنامه نگاران و هنرمندان خصم اصلی طالبان در تهران و کابل هستند این نیروی میلیونی تن به حاکمیت ارتجاعی و بربریت طالبان نخواهند داد و دیر یا زود این دو نظام نابهنگام و ناخواسته را به زباله دان تاریخ خواهند فرستاد .
اگر مردم زجر کشیده و سرکوب شده دو کشور افغانستان و ایران می خواهند یکبار و برای همیشه از دست طالبان کابل و تهران خلاص شوند، تنها نفرت داشتن از طالبان و آخوند کافی نیست. لازم است روشن و صریح خواهان جدایی مذهب از دولت، از سیستم آموزش و پرورش و از دستگاه قضایی کشور شوند باید خواهان قطع هرگونه کمک مالی حکومت به دستگاه مذهب بوده و تمامی دارائی ها و درآمد نهادهای مذهبی وارد سیستم مالیاتی کشور شده و هیچ رهبر و نهاد مذهبی از کمک دولتی بدلیل مذهبی بودن برخوردار نباشند .
اگر میزان خشم و نفرتِ بحق مردم از آخوند و طالبان با خواسته های شفاف، صریح و دموکراتیک هم سنگ نباشند، اگر زنان و مردان حقوق برابر در همه عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نداشته باشند، اگر ازدواج کودکان ممنوع و جرم تلقی نشود، اگر آزادیهای سیاسی و مدنی تضمین و تامین نشوند، طالبان کابل و تهران خواهند رفت و طالبانیسم در پوششی دیگر برقرار خواهد شد .
مردم افغانستان و ایران که بیشترین لطمات ممکن را از خلافت اسلامی داعش و از جریانات و قدرتهای اسلامی منطقه خورده اند، بیش از گذشته هم سرنوشت بوده و منافع مشترکی در سقوط و برچیدن دائمی نظام مبتنی بر استبداد مذهبی دارند، خواه این نظام داعش باشد یا طالبان و یا حکومتهای مرتجع منطقه که حامی و پشتیبان افراطی گری مذهبی در ایران و در افغانستان هستند.