بنا به فراخوان “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” معلمان، کارگران و کارکنان معترض آموزش و پرورش و در مواردی دانش آموزان روز پنجشنبه دوم دیماه در 102 شهر گردهمایی های اعتراضی با شکوهی انجام دادند. این تجمعات علیرغم تهدیدات، یورش ها و خشونت های نیروهای امنیتی به اعتراض به سرهم بندی کردن رتبه بندی در مجلس برگزار شد که نتیجه آن پایمال کردن حقوق فرهنگیان شاغل و بازنشسته، فقدان آموزش رایگان و بی توجهی به آموزش با کیفیت و نادیده گرفتن عدم آزادی معلمان زندانی می باشد.با وجود جو شدید امنیتی و حضور پرشمار نیروهای امنیتی و عدم اجازه برای تجمع در مقابل سازمان برنامه و بودجه معلمان با حضور گسترده خود جو امنیتی را شکستند و بالاتر از سازمان برنامه و بودجه دست به تجمع بزرگی زدند. در حالی که معلمان با سرکوبگران درگیر بودند، معلمان زن در وسط میدان بهارستان نشستند و علی رغم حمله ماموران امنیتی یک ساعت به تحصن خود ادامه دادند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایرانروز پنجشنبه قطعنامه ای صادر کرد و در آن ضمن یادآوری موارد بالا و نادیده گرفتن تهدیدهای مدیر روزنامه کیهان توجهات را به حقوق اقشار دیگر معطوف کرد و نوشت:
” ما از افزایش حقوق تمام اقشار اجتماعی و کارگران و زحمتکشان به بالای خط فقر حمایت میکنیم و زندگی مرفه و مناسب را حق همگانی میدانیم و با تحلیلهای غیرکارشناسی که افزایش حقوق معلمان را تورمزا میداند مخالفیم. این حقوقهای نجومی، اختلاسهای بزرگ و تمرکز ثروت و قدرت در دست یک عده قلیل است که امنیت مالی و روانی اکثریت جامعه را به خطر انداخته است.”
معلمان مبارز طی سال هاست که هم به شکل خودجوش و هم به طریق متشکل برای تحقق خواست هایشان در مقابل دولت به مبارزه علنی و خیاباتی روی آورده اند. مطالبات معلمان فراوان است. در اینجا میتوان به مهمترین آنها اشاره کرد. افزایش حقوق به فراتر از خط فقر از طریق اعمال رتبه بندی مشاغل فرهتگیان، آزادی فوری همه معلمان در بند و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و مختومه اعلام کردن تمامی پرونده های امنیتی؛ همسان سازی حقوق بازنشستگان و افزایش سطح آن به بالای خط فقر؛ تحصیل رایگان از طریق جلوگیری از خصوصی کردن و کالایی کردن آموزش؛ پایان دادن به غارت صندوق ذخیره فرهنگیان و سپردن اداره آن به نمایندگان خود معلمان.
البته تشکل های معلمان، که اکنون بیش از گذشته مورد اعتماد بدنه قرار گرفته، در هر تک گردهمایی و یا زنجیره اکسیون بعضی از این خواست ها را اولویت بخشیده و در دستور گذاشته است. اما رساندن حداقل حقوق معلمان به بالای خط فقر، همسان سازی حقوق بازنشستگان و افزایش سطح آن به بالای خط فقر و آزادی فوری همه معلمان در بند و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات و مختومه اعلام کردن تمامی پرونده های امنیتی در راس مطالبات بوده است.
گردهمایی های مبارزاتی معلمین در روزهای 20، 21 و 22 آذر چنان قدرتمند بودکه مجلسیان را واداشت پس از ده سال که لایحه رتبه بندی در مجلس خاک میخورد، آنرا از کشوها درآورده و به قول شورای هماهنگی آنرا سرهم بندی کردند.
مجلس شورای اسلامی در جلسه سهشنبه ۲۴ آذر با تصویب موادی دیگر از لایحه نظام رتبهبندی معلمان به کار بررسی این لایحه پایان داد. بنا بر مصوبه مجلس آییننامه اجرای قانون جدید باید ظرف یک ماه با شراکت نهادهای ذیربط تهیه و به تصویب هیات وزیران برسد.
با اجراییشدن قانون رتبهبندی معلمان، حداقل حقوق کارکنان آموزش و پرورش ۸ میلیون و ۸۰ هزار تومان و حداکثر آن حدود ۱۶ میلیون تومان تعیین شده است.
این عقب نشینی که به بیکارگان مجلس نشین تحمیل شده البته یک دستاورد مبارزاتی است و باید آنرا به حساب آورد. اما شورای هماهنگی، به اتکا به حمایت وسیعی که پیدا کرده به سه دلیل این مصوبه را رد کرد:
- حداقل حقوق معلمان و کارکنان آموزش و پرورش باید به 12 میلیون تومان در ماه برسد و نه 8 میلیون و 80 هزار تومان.
- همسان سازی حقوق بازنشستگان نادیده گرفته شده.
- معلمان در بند، که برای تحقق همین خواست ها در اعتراضات جمعی شرکت داشته اند، آزاد نشده اند.
در ضمن سرایداران و خدمتگزاران مدارس نیز به دلیل نادیده گرفتن آنها و حقوقشان به مصوبه مجلس شدیدا اعتراض کرده اند. آنها طی فراخوانی نوشته اند:
“ما به عنوان جمعی از سرایداران و خدمتگزارن کشوری اعلام میکنیم به مصوبه اخیر مجلس در مورد رتبهبندی اعتراض شدید داریم
مگر ما سرایداران و خدمتگزاران در سرما و گرما در کنار معلمان عزیز در مدرسه حضور نداریم؟ مگر ما جز پرسنل مدرسه نیستیم؟ مگر ما خانواده نداریم ؟ مگر تورم بر زندگی ما تاثیر ندارد؟ چرا حق ما را ندیده میگیرید؟”
پیوستن بخش های تازه ای از کارگران و کارکنان آموزش و پرورش به صفوف مبارزاتی معلمین از یکطرف آنها را رادیکالتر کرده و از طرف دیگر
رسانه های ارتجاعی رژیم نظیر صدا و سیما، کیهان و جوان، متعلق به سپاه پاسداران را به دروغگویی، وراجی و تهدید واداشته است. اما این تهدیدات در تناسب قوای کنونی کوبیدن بر طبل خالی است و معلمان و حامیان وسیع اجتماعی آنان را خشمگین تر کرده و میکند.
معلمان مطالبه گر و مبارز اکنون متشکل ترین بخش جنبش کارگری هستند. روابط متقابل سازمان های این معلمان با سایر تشکل های کارگری نظیر سندیکاهای هفت تپه و واحد، “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” و سایر تشکل های اصیل کارگری چراغ امید به رسیدن به اهداف کوتاه مدت و دراز مدت جنبش کارگری فروزانتر کرده است.