بهرام رحمانی
در خلوت روشن با تو گريستهام
برای خاطر زندگان،
و در گورستان تاريک با تو خواندهام
زيباترين سرودها را
زيرا که مردگان اين سال
عاشقترين زندگان بودهاند.
احمد شاملو
کردستان صبح چهارم آبان را با اعتصاب شروع کرد. استانداری کردستان شامگاه سهشنبه سوم آبان با هدف کنترل اعتراضات دانشآموزان تمامی مدرسهها و دانشگاههای این استان را تعطیل اعلام کرد. بهانه این تعطیلی آنفلوآنزا عنوان شد.
یک شعار گویای اعتراضات امروز شعار «چهلم مهسا شده، کمر رژیم خم شده» بود که از سوی دانشجویان دانشگاه تهران داده شد.
در چهلمین روز پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت، اعتراضات و اعتصابات سراسری در شهرهای مختلف ایران در جریان است. شمار زیادی از مردم معترض که تعداد آنها بر اساس تصاویر منتشر شده به هزاران تن میرسد، روز چهارشنبه 4 آبان در آرامستان «آیچی» سقز حاضر شدند و حکومت اسلامی را «حکومت بچهکش» خطاب کردند.
اشکان امینی، برادر مهسا دختر کشته شده در بازداشت نیروی انتظامی که جانباختنش سرآغاز این دور از اعتراضات سراسری ایران در شش هفته گذشته بود، در یک پست اینستاگرامی ویدئویی از مزار او با آهنگ کردی «بخواب دردت به جانم» منتشر کرد.
متن مادر ژینا امینی(مهسا)، بهمناسبت چهلمین روز قتل او:
منابع خبری مختلف، همچنین از درگیری میان نیروهای حکومتی و مردم معترض در روز چهارشنبه 4 آبان در سقز پس از برگزاری مراسم چهلم مهسا امینی خبر میدهند.
سازمان حقوق بشری «ههنگاو» گزارش داده است که «در شهرهای کرمانشاه، روانسر، کامیاران، سنندج، مریوان، سقز، دیواندره، بوکان و مهاباد مردم در خیابانها حضور دارند و در چندین شهر نیروهای حکومتی با سلاح کلاشینکف به سوی مردم تیراندازی میکنند.»
صبح روز چهارشنبه 4 آبان، با انتشار ویدئوهایی از سقز آغاز شد. در حالی که از شب گذشته اعلام شده بود ماموران امنیتی مسیرهای منتهی به آرامستان آیچی محل تدفین مهسا امینی(ژینا) را مسدود کردهاند و اخباری از سوی خانواده او منتشر میکردند که مراسم چهلم او برگزار نمیشود، یک منبع نزدیک به خانواده امینی در گفتوگو با زمانه اعلام کرد مراسم را برگزار خواهند کرد و از جانب آنها بیانیهای مبنی بر لغو مراسم صادر نشده است.
مردم سقز نیز چهارشنبه صبح پای پیاده از مسیرهای مختلف به سمت آرامستان آیچی به راه افتادند. شهروندان این منطقه از جادههای حاشیه رودخانه برای رساندن خود به آرامستان استفاده کردند و هزاران نفر خود را به مزار ژینا(مهسا) امینی رساندند. آیچی در هشت کیلومتری جنوب غربی شهر سقز و در مسیر جاده سقز-بانه قرار دارد.
شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «امسال سال خونه سیدعلی سرنگونه»، «ژن، ژیان، ئازادی»، «کردستان کردستان گورستان فاشیستها» از جمله شعارهایی بود که در مراسم چهلمین روز قتل حکومتی مهسا امینی سر داده شد.
«سەقز شاری خوێنینە، دەروازەی ڕاپەڕینە» بهمعنای «سقز شهر خون است، دروازه قیام اس» از شعارهای دیگر این تجمع بود.
بر اساس گزارشها، بعد از برگزاری مراسم چهلم مهسا امینی، مردم شهر سقز در مقابل فرمانداری این شهر تجمع کرده و دست به اعتراض زدند. بر اساس ویدیوهای منتشر شده همانند روز خاکسپاری مهسا امینی نیروهای امنیتی به سمت معترضان حمله کرده و گاز اشکآور شلیک کردند.
ویدئوهای منتشر شده، نشان میدهند که در روز چهارشنبه 4 آبان، انبوه جمعیت را بر مزار مهسا امینی نشان میدهد که شعار میدهند: «مرگ بر رژیم بچهکش!»
یک ویدیوی دیگر تظاهرات جمعیت قابل توجهی را به سمت آرامستان آیچی نشان میدهد و بنا بر گزارشها، شماری از مردم از شهرهای اطراف سقز به سمت این شهر راهپیمایی کردهاند. در این ویدئو مردم بر مزار مهسا(ژینا) امینی شعار «ژن، ژیان، آزادی» میدهند.
مادر مهسا امینی(ژینا)، همزمان با چهلمین روز کشتهشدن دخترش در یادداشتی در اینستاگرام از مردم سپاسگزاری کرد و نوشت: «دست تکتک شما عزیزان که معنای انسانیت را جاودانه ساختید میبوسیم و به دلگرمی بودنتان میمانیم تا بهاران روشن فردا.»
مژگان افتخاری، خطاب به دخترش ژینا(مهسا امینی) نوشته است: «تو رفتی و ناگهان هزار پنجره از هزار سوی عالم باز شد… کاش بودی و میدیدی جهانی به نامت نامدار نام ژینا شد» و «اگر امروز سرپاییم، اگر امروز رمق حرف زدن داریم، از لبریزی دنیایی به همدلی و همراهی با ما بود.»
وی در این پیام اضافه کرده است: «ما خوشبخت و خوشوقت بودیم که غممان را با تمام مردم دنیا قسمت کنیم، که زیر بار این آوار غم دودمان ژینا دود نشود.»
مادر مهسا، همچنین خطاب به دخترش نوشته است: «تو نبودی که ببینی ملتی از هر قوم و دیار به نام ایران به پای دلداری دخترشان ژینا، دلدار دل داغدارمان شد.»
شبکه حقوق بشر کردستان ظهر چهارشنبه از اعتصاب گسترده در مهاباد، پیرانشهر، سردشت، بوکان، سقز، سنندج، دیواندره، مریوان، دهگلان، کامیاران و جوانرود خبر داد.
در شبکههای اجتماعی چند ویدئو و تصویر از اعتصاب عمومی در شهرهای مختلف کردستان(استان های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه) منتشر شده است.
در کامیاران هم در یک ویدئو که کولبر نیوز منتشر کرد تمامی مغازهها در یک خیابان بسته بودند. تنها یک دستفروش در کنار خیابان بساط کرده است. چند ویدئو دیگر هم از اعتصاب کاسبها و مغازهداران کامیاران هم در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در این ویدئوها در مغازهها بسته است و گروههای چند نفره از شهروندان در پیادهرو مقابل مغازهها تجمع کردهاند.
دیواندره، دهگلان، بوکان، جوانرود و پیرانشهر هم وضعیتی مشابه داشتند. مغازهداران به نشانه اعتراض مغازههای خود را باز نکردند. در تصاویر و ویدئوهایی که از این شهرها منتشر شده است، بسته بودن مغازهها در یک مسیر پیداست. مریوان نیز وضعیتی در اعتصاب گسترده بود.
در سنندج که وضعیت در آن «به شدت امنیتی» گزارش شده هم، مغازهداران مغازههایشان را بستند، بازار شهر تعطیل بود.
از آغاز خیزش «ژن، ژیان، ئازادی» این هشتمین مرتبه است که در بسیاری از شهرهای استانهای کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام اعتصاب عمومی شکل میگیرد.
در روزهای یکم و دوم آبان نیز معلمان بسیاری از شهرهای این استانها از رفتن به کلاس درس خودداری و در مدرسه تحصن کردند.
نیروهای امنیتی پیشتر اعتصابکنندگان را به پیگرد قضایی، باطل شدن جواز کسب و پلمب مغازهها تهدید کرده بودند.
در سقز و سنندج اعترضات گستردهای در جریان است. شهرهای سقز، سنندج، بوکان، دیواندره، مریوان، بوکان و مهاباد برای هشتمین بار دست به اعتصاب عمومی زدند. شبکه اینترنت در شهرهای کردستان مختل یا قطع شده و درگیریهایی در سنندج بین نیروهای امنیتی و معترضان رخ داده است.
اعتراضات در روز روشن با بازارها در شهرهای دیگر آغاز شد. اعتصابهای بازارها که پیش تر سنت بازار در شهرهای کردنشین بود به شهرهای دیگر هم رسید. بسیاری از کسبه در بجنورد به اعتصابات سراسری پیوستند. در چندین شهر از جمله بوکان، مهاباد، رشت، جوانرود و کامیاران نیز کسبه اعتصاب کردند.
سنندج در هفتههای گذشته زیر سرکوب شدید بوده است و به جز اعتراضات دانشآموزان، معترضان سنندج بیشتر در شب به خیابان میآمدند. اما در روز چهارم آبان، اعتراضات در سنندج از روز آغاز شد.
شاهینشهر اصفهان که بسیاری از شهروندان در بافت جمعیتی آن از مهاجرانی هستند که پس از جنگ ایران-عراق از خوزستان و دیگر مناطق جنگزده به استان اصفهان آمدند، تقریبا هر روز در چهل روز گذشته حضور خیابانی داشته است. در روز چهارم آبان هم اعتراضات شاهینشهر در روز روشن آغاز شد.
معترضان در سقز با مسدود کردن خیابانها و سر دادن شعارهای علیه خامنەای و حکومت اسلامی اعتراض خود را نشان میدهند.
گزارشها از مریوان، سنندج، بوکان و مهاباد هم حاکی از شکلگیری تجمعهای اعتراضی و شلیک نیروهای امنیتی بە سوی معترضان است. در این شهرها جوانانبا روشنکردن آتش خیابانها را مسدود کردەاند.
براساس تصاویر منتشر شدە در شبکههای اجتماعی جو تهران هم شدیدا امنیتی است، اما این نتوانستە مانع از برگزاری تجمعهای ضد حکومتی شود. در چندین نقطه تهران تجمعهای اعتراضی در جریان است.
در برخی از محلات معترضان خیابانها را مسدود کردەاند و سطلهای زبالە را به آتش کشیدەاند.
مدرسهها و دانشگاههای استان کردستان برای روز چهارشنبه، همزمان با چهلم مهسا امینی(ژینا)، به دستور استاندار کردستان به دلیل آنچه «شیوع بیماری آنفلوآنزا» ادعا شده، تعطیل شد.
روابط عمومی آموزش و پرورش استان کردستان اعلام کرد که استاندار کردستان دستور داده روز چهارشنبه چهارم آبان، مدرسهها و دانشگاهها «با هدف سلامتی دانشآموزان و دانشجویان» تعطیل شود.
ادعا شده که تصمیم این تعطیلی یکروزه، «با توجه به اعلام مراکز آموزشی مبنی بر افزایش موارد ابتلا به علائم تنفسی» و با استناد به «دستورالعمل پیشگیری و مقابله ابلاغی از وزارت بهداشت» گرفته شده است.
علاوه بر کردستان، آموزش و پرورش استان اردبیل نیز روز دوشنبه اعلام کرده بود مدرسههای تمام پایههای تحصیلی این استان در روزهای سوم و چهارم آبان به دلیل شیوع «آنفلوآنزا» تعطیل است.
با وجود اقدامات امنیتی شدید نهادهای امنیتی و مدیران آموزش و پرورش معلمان در دو روز گذشته در تعداد قابلتوجهی از مدارس کردستان و استانهای همجوار در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی، تحصن کردند. نیروهای امنیتی و مدیران آموزش و پرورش پس از تحصن نیز از آزار معلمان معترض دست برنداشتند.
علاوه بر تهدید امنیتی معلمانی که در تحصن شرکت کرده بودند، از حربه کاهش حقوق تحت عنوان جریمه غیبت نیز بهره گرفتند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی ایران از مدیران و معاونین مدارس خواسته بود «بههمراه همکاران در تحصن شرکت نمایند و در مقابل معلمان نایستند و در صورت تعرض احتمالی لباس شخصیها به دانش اموزان و حریم مدرسه، با اتحادی پولادین در برابر آنان مقاومت نمایند.»
یک معلم مدرسهای از مهرشهر کرج وضعیت مدرسه در روز سه شنبه را چنین گزارش کرده است:
«ساعت دوم تحصن کردیم و کلاس نرفتیم بچهها شروع کردند به شعار دادن و خوندن آهنگ برای…. شروین مدرسه غوغا بود. معلمها هم در کنار بچهها بودند. از اداره ناحیه 4 آقایان حسینی و محبی و خانم جعفری اومدند مدرسه. معلمها رو تهدید کردند و گفتند اسمتون رو میدیم اطلاعات. گفتند شما با کلاس نرفتن باعث تحریک بچهها شدید. به هر حال بچهها و معلمها کلاس نرفتند تا مدرسه تعطیل شد. دو نفر از همکاران رو خیلی تهدید کردند.»
یک معلم زن یکی از مدارس جنوب کشور با انتشار پیامی همبستگی و حمایت خود را از همکارنش اعلام کرد. او نوشت:
«با وجودیکه مدیر مدرسهام اجازه نداد در دفتر مدرسه تحصن نمایم، اما وظیفه خود میدانم که در کنار دانش آموزان و همکاران حق طلبم در تمام نقاط ایران باشم. مدرسه برای دانش آموزانم سرای نور و امید است.»
معلم یکی از مدارس سقز نوشته است:
«مدیران مدارس در این دو روز از سوی حراست ادارات برای ارسال اسامی معلمان متحصن در فشار بودند و اکثر آنها هم از ارسال اسامی به بهانههای گوناگون خودداری کردهاند؛ برای همین است که بعضاً از همکاران خواهش کردند عکس ارسال نکنند تا آنها هم مورد باز خواست قرار نگیرند.»
یک معلم جدیدالاستخدام در آموزش و پرورش با انتشار پیامی اعلام کرد در اعتراض به سرکوب و کشتار دانش آموزان، دانشجویان و معلمان از کار استعفا میدهد. او نوشت:
«خواهان عدالت آموزشی طبق استاندارهای جهانی در جای جای کشور عزیزم ایران میباشم، جای دانش آموز کانون اصلاح و تربیت و زندان نیست جای دانشجو زندان نیست جای معلم و استاد مدرسه و دانشگاه است نه زندان.»
در سنندج، دانشآموزان یک دبیرستان دخترانه در حالی که ترانه «برای…» را همخوانی میکردند در خیابانها راهپیمایی کردند. در سقز، دانشآموزان شعار میدادند: داشآموز میمیرد، ذلت نمیپذیرد.
روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد نیز اعلام کرده که مدرسههای ابتدایی شهری و مهدکودکهای این استان «برای مقابله با شیوع بیماری مسری آنفلوآنزا» از سهشنبه تا پایان هفته جاری، تعطیل است.
گزارشها از رشت، حاکی از آن است که در اقدامی کمسابقه، برخی کافهها و رستورانها در مرکز استان گیلان در شمال ایران، اعلام کردهاند چهارشنبه همزمان با چهلمین روز کشته شدن مهسا امینی تحت بازداشت گشت ارشاد نیروی انتظامی، تعطیل هستند.
یک گزارش ویدئویی از تهران، مقاومت مردم در مقابل نیروهای حکومتی را نشان میدهد. در حالی که ماموران نظامی با لباس رسمی به سمت معترضان شلیک میکنند، جوانان با دست خالی با آنها مقابله میکنند.
یک گزارش ویدئویی از اعتراضات شامگاهی در قزوین، حمله نیروهای حکومتی به شمار قابل توجهی از معترضان در حال دویدن را نشان میدهد، در حالی که صدای شلیک میآید.
در منطقه آریاشهر در تهران، صدای آژیر به گوش میرسد.
در خیابان سپهسالار در مرکز تهران، نیروهای نظامی به معترضان تیراندازی میکنند.
یک گزارش ویدئویی از قزوین، شلیک مستقیم ماموران حکومتی به معترضان را نشان میدهد. مأمور شلیککننده که یونیفورم رسمی به تن دارد، سر و صورت خود را پوشانده است، اما در کنار او چهره چند مامور دیگر که باتوم و اسلحه و دستبند همراه دارند، بهوضوح دیده میشود.
گزارش تصویری از مشهدنیز شماری از نیروهای یگان ویژه را به تصویر میکشد که به روبهرو شلیک میکنند. در ویدئو صدای زنی شنیده میشود که خطاب به آنها میگوید: «نزن!»
یک گزارش ویدئویی دیگر از تهران نشان میدهد شهروندان برای مقابله با مأموران حکومتی از بالای پشت بام اجسامی را به پایین پرتاب میکنند. در این ویدئو صدای شلیک شنیده میشود و راوی میگوید «گاز اشکآور زدند.»
نیروهای حکومتی در تهران به داخل یک مدرسه در منطقه امیرآباد در مرکز تهران گاز اشکآور شلیک کردند.
گزارشی دیگر از کرمان، شمار قابلتوجهی از نیروهای یگان ویژه را نشان میدهد که در خیابان حضور دارند در حالی که مغازهها بسته است. پیشتر نیز گزارشهایی از اعتصاب کسبه در این شهر رسیده بود.
یک گزارش تصویری از گرگان نشان میدهد که پایگاه بسیج مسجد «حضرت علی» در بلوار صیاد شیرازی در آتش میسوزد.
در دانشگاه بهشتی تهران، نیروهای بسیج و حراست با همکاری هم به دانشجویان معترض حمله میکنند.
در چهارراه شهناز تبریز نیز نیروهای حکومتی به مردم معترض در خیابان حمله کردهاند. یک گزارش ویدئویی فرار مردم از دست مأموران را نشان میدهد و معترضان آنها را «بیشرف» خطاب میکنند.
همچنین ویدئویی با عنوان «لحظه کشته شدن شیرین علیزاده در مقابل پایگاه بسیج هنگام فیلم گرفتن» در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفته که مربوط به اعتراضات 31 شهریور است، اما در ساعات گذشته انتشار یافته است.
بنا بر این گزارش ویدئویی، خانم علیزاده از داخل ماشین در حال گذر از اعتراضات فیلم میگیرد که در همین هنگام به سمت او شلیک میشود و بر اثر این تیراندازی، او جان خود را از دست میدهد.
تظاهرات سراسری، روز سهشنبه با برپایی تجمع و شعارهای ضدحکومت در بسیاری از دانشگاه کشور ادامه پیدا کرد. بر اساس گزارشهای ویدئویی، اعتراضات دانشجویی روز سهشنبه 3 آبان 1401، دستکم در دانشگاههای علامه، بهشتی، الزهرا، دانشگاه آزاد واحد جنوب تهران، دانشکده فنی و ادبیات دانشگاه تهران، یادگار، ولیعصر، آزاد پونک، و آزاد شهر قدس(قلعه حسن خان) در استان تهران، دانشگاه فردوسی مشهد، علوم پزشکی مشهد، علوم پزشکی همدان، و دانشگاههای دامغان، شهرکرد، قم، چمران(جندیشاپور) اهواز، حکیم سبزوار، اردبیل، یزد، کرمان، اصفهان، دانشگاه نوشیروانی بابل، و ساری جریان داشته است.
در آستانه برگزاری مراسم چهلم کشته شدن مهسا امینی در بازداشت، اعتراضات دانشجویی دستکم در 23 دانشگاه ایران در جریان است و معترضان علیه رهبر جمهوری اسلامی شعار میدهند. همچنین گزارشها حاکی از تجمع آتشنشانها در مشهد است.
در دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشجویان معترض علیه بیت رهبر حکومت اسلامی و همچنین سپاه پاسداران شعار دادند.
دانشجویان معترض در دانشگاه «علامه طباطبایی» با نشان دادن نمادین یک کودک کشته شده در کفن، در حالی که بر زمین پای میکوبند، شعار میدهند: «غرق خون این وطن، کودکان در کفن.»
در دانشگاه نوشیروانی بابل دختران و پسران تفکیک جنسیتی را شکستند و با پهن کردن سفره در محوطه دانشگاه، غذایشان را کنار همدیگر خوردند.
یک ویدئوی دیگر از دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، شادی دانشجویان پس از شکستن تفکیک جنسیتی سالن غذاخوری را نشان میدهد.
دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز با وجود بارش باران، غذای خود را در کنار هم در حیاط صرف کردند.
در دانشگاه «شهید بهشتی» دانشجویان شعار میدهند: «بسیجی با خاک ایران دیگه بای بای!»
دانشجویان در شهرکرد، مرکز استان چهار محال و بختیاری، دانشجویان شعار دادند: «هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه.»
در دانشگاه چمران (جندی شاپور) اهواز دهها دانشجوی معترض شعارهای «آهای آهای نشستهها، مهسای بعدی از شماست» و «آزادی آزادی آزادی» دادند.
در دانشگاه علامه طباطبایی تهران، شمار قابل توجهی از دانشجویان که در میان آنها برخی دختران حجاب بر سر نداشتند، شعار دادند: «امسال سال خونه، سید علی سرنگونه.»
دانشجویان دانشگاه الزهرا در تهران، در مقابل بسیجیها ترانه «برای آزادی» شروین حاجیپور را که به نمادی از اعتراضات سراسری جاری در ایران تبدیل شده، همخوانی کردند.
در دانشگاههای قم دانشجویان دختر و پسر با بردن غذاهایشان به محوطه باز دانشگاه، در کنار هم غذا خوردند. در دانشگاه دامغان نیز دانشجویان تفکیک جنسیتی سالن غذاخوری را شکستند.
در یزد نیز دختران دانشجو بیاعتنا به تفکیک جنسیتی به سالن غذاخوری پسران رفتند.
در اردبیل دانشجویان با غذا خوردن در یک سالن مشترک، شعار «آزادی آزادی آزادی» دادند.
در دانشگاه فردوسی مشهد، دهها دختر و پسر دانشجو در سالن غذا خوری در کنار هم شعار «آزادی آزادی آزادی» سر دادند.
دهها دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی همدان، در حالی که شماری از دختران مقنعههای خود را از سر درآوردهاند و بالای سر میچرخانند، شعار «آزادی آزادی آزادی میدهند.
در دانشگاه آزاد واحد پونک تهران نیز دانشجویان برای آزادی شعار دادند.
یک گزارش ویدئویی که از داخل اتوموبیل در حال گذر گرفته شده، حضور پرشمار نیروهای یگان ویژه را در حوالی دانشگاه آزاد واحد جنوب تهران نشان میدهد. در شرح ویدئو نوشته شده، «در دانشگاه را به روی دانشجوها بسته بودند» و «دانشجوها داشتند فرار میکردند.
بیانیه جمعی از دانشجویان شش دانشگاه تهران:
جمعی از دانشجویان شش دانشگاه بزرگ تهران به مناسبت چهلمین روز کشتهشدن مهسا(ژینا) امینی بیانیهای مشترک منتشر کردند و نهادهای امنیتی را متهم کردند که «با همکاری مستقیم حراست دانشگاهها، پادگانی در قامت دانشگاه ساختهاند و دانشجو را قربانی این سرکوب شدید قرار دادهاند.»
دانشجویان در بیانیه خود اعلام کردهاند که «فرصتی برای فروخوردن اندوه خود نداریم و به همین خاطر حضور اعتراضی خود را تا رسیدن به تمامی خواستههای خود ادامه خواهیم داد و روز چهارشنبه 4 آبان ماه با لباس سیاه در دانشگاه حضور مییابیم تا پیام خود را به گوش همگان برسانیم.»
دانشگاههای بهشتی، صنعتی شریف، صنعتی امیرکبیر، تهران، تربیت مدرس و علامه طباطبایی شش دانشگاهی هستند که دانشجویانشان این بیانیه را امضا و منتشر کردهاند.
در کرج، محدوده چهارراه طالقانی، دختران دانشآموز بدون حجاب در مقابل یک نوازنده ایستادهاند و ترانه «سلطان قلبها» را همخوانی میکنند.
در پی خیزش مردمی زن، زندگی، آزادی، دانشجویان نیز به اعتراضات پیوستند. اعتصاب سراسری دانشجویان از 4 مهر آغاز شده است. تعداد بسیاری از دانشجویان در تجمعها، خوابگاهها یا حتی خانههای خود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند. دانشجویان چند دانشگاه ایران اعلام کردهاند که در اعتراض به برخوردهای امنیتی با دانشجویان بازداشت دانشجویان معترض و همچنین مجازی شدن آموزش، از شرکت در کلاسهای درس خودداری میکنند.
نیروهای امنیتی از جمله یگان ویژه دانشجویان معترض را تهدید میکنند که اعتصاب را بشکنند و به دانشگاهها بازگردند. دانشجویان تحت فشارند و حاکمیت نا مسئولانه فریادهای آزادیخواهانه جوانان کشور را با گلوله و میلههای زندان پاسخ میدهد.
حاکمیت به جای بالا بردن کیفیت آموزش و کمک به پرورش نسلی آگاه و توانا به کالاسازی آموزش و امنیتی و نظامی شدن فضای دانشگاهها پرداخته است. از سالهای گذشته تا کنون، هر گونه مطالبه دانشجویی از سوی دانشجویان با سرکوب و خشونت مقامات روبهرو شده و فضای امنیتی حاکم بر ایران دانشگاهها را رفته رفته تیرهتر و تاریکتر کرده است.
تخصیص بودجه سه و نیم برابری به سازمان زندانها در مقایسه با بودجه آموزش عالی نمونهای است از شیوه حکمرانی سران حکومت اسلامی که آنها در جملات زیر خلاصه میکنم: اولویت بر سرکوب است زیرا هدف بقای حکومت است نه رفاه شهروندان. برای شهروندان ارزشی قائل نیستند و ابایی ندارند زندانها پر شود. دادخواهی و مطالبهگری را سرکوب میکنند تا مبادا ناچار شوند شیوه حکمرانی را تغییر دهند.
تصاویر منتشر شده در اطراف میدان «امام حسین» در تهران نشان میدهد شماری از شهروندان در خیابان راهپیمایی میکنند و شعار میدهند. این اقدام با بوق زدن ممتد از سوی رانندهها حمایت میشود.
زنان در مترو تهران شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «بسیجی جیرهخور …» دادند.
در مشهد نیز، روز سهشنبه شماری از آتشنشانها در اعتراض به کم بودن دستمزد خود تجمع و تحصن برگزار کردند.
جنبشهای کارگران، زنان، دانشجویان، روشنفکران و از همه مهمتر مردم آزادیخواه و برابریطلب، در نسبت با طبقات فرودست جامعه است که میتوانند که قادر به تغییر وضع موجود هستند.
همزمان با گسترش اعتراضات در سراسر کشور، گزارشهای تصویری حاکی از این است که کارکنان پالایشگاه تهران نیز امروز چهارشنبه اعتصاب کردهاند.
کارگران پالایشگاه تهران در روز چهارم آبان دست از کار کشیدند و در محوطه پالایشگاه تجمع کردند. ویدئویی از کارکنان اعتصابی در رسانههای اجتماعی منتشر شده که حضور جمعی آنها را محوطه پالایشگاه نشان میدهد:
خبرگزاری دولتی ایرانا به نقل از سخنگوی پالایشگاه تهران شاکر خفایی اعتصاب را انکار کرد و نوشت: اعتصابی در کار نیست، فقط «یک گفتوگوی صنفی بود.»
پس از آغاز اعتراضات سراسری شهریور 1401، فضای امنیتی پالایشگاهها و مراکز مربوط به صنعت نفت تشدید شده است. اعتصاب کارگران پروژهای صنعت نقت در عسلویه و بخشهایی از پالایشگاه آبادان در همبستگی با اعتراضات سراسری به شدت سرکوب شد و دستگیری گسترده کارگران را در پی داشت. بیش از 200 کارگر دستگیر شدند که تعداد نامشخصی از آنها هنوز در زندان به سر میبرند.
3 آبان راهبران مترو تهران و حومه با انتشار بیانیهای به حمایت از مطالبات و مبارزات مردم برخاستند.
بیانیه اتحادیه راهبران مترو تهران و حومه به مناسبت چهلمین روز مرگ مهسا امینی توسط حکومت صادر شده و در آن آمده است:
«ما جمعی از راهبران مترو تهران و حومه ضمن عرض تسلیت به خانوادههای داغدار؛ اعتراض شدید خود را به کشته شدن تعداد زیادی از هموطنانمان و بازداشت فعالان سیاسی، کارگران، هنرمندان، معلمان، دانشجویان، دانشآموزان اعلام میداریم و خواهان تبعیت حاکمیت به ارزشهایی که در جامعه ایرانی پذیرفته شدهاند، هستیم و همچنین اعلام مینماییم مثل همیشه و با تمام توان در کنار مردم عزیز کشورمان هستیم و
کارگران شرکت موتورسازان تراکتورسازی تبریز اعتصاب خود را که از دوشنبه 2 آبان آغاز کردهاند، ادامه دادند. کارگران خواستار اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل، و افزایش دستمزد هستند.
روز سهشنبه 3 آبان گروهی از کارکنان سازمان محیط زیست هم با خواست افزایش دستمزد مقابل دفتر این سازمان در تهران تجمع کردند. تجمع کارکنان محیط زیست با وعده رسیدگی مسئولان پایان یافت.
تحصن آتشنشانها در مشهد، سهشنبه 3 آبان 1401
در ویدیوی دیگری، معترضان در حال پایین آوردن تصاویر و بیلبوردهای خمینی و قاسم سلیمانی در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران دیده میشوند و دانشجویان کسی را که اقدام به پایین آوردن این تصاویر میکند «باغیرت» میخوانند.
در روز چهارشنبه 4 آبان اعتراضات دانشجویی دستکم در دانشگاههای تهران دانشکده زبان و ادبیات، دانشکده کشاورزی و دانشکده فنی، بهشتی، الزهرا، آزاد سوهانک، علم و فرهنگ، آزاد اهواز، کرمان، آزاد همدان، نوشیروانی بابل، آزاد یزد، علوم پزشکی زاهدان، محقق اردبیلی، دانشگاه تبریز، آزاد بروجرد، آزاد واحد شمال تهران، دانشگاه باهنر کرمان، آزاد شیراز، سبزوار، هنر و معماری پارس، آزاد اراک، دانشگاه یزد، آزاد نجفآباد، آزاد کرج، علوم و تحقیقات تهران، و بوعلی همدان جریان داشته است.
ویدیویی هم از منطقه کوی دانشگاه منتشر شده که نشاندهنده نیروهای مسلح یگان ویژه است. آنان بخشی از شیشههای خوابگاه پسران را میشکنند، سلاح دستشان را به سمت طبقه همکف و داخل خوابگاه هدف میگیرند و با دادن فحش رکیک به دانشجویان میگویند: «بیا بیرون!»
از صبح امروز در تهران، از محلههای ثروتمند نشین تا محلههایی که طبقه متوسط و فرودست در آنها سکونت دارند به خیابانها آمدند. کانال تلگرامی خبری کارگزاری اقتصاد بیدار اعلام کرد که معاملهگران تالار بورس اصفهان از ساعت 11 و نیم روز چهارشنبه به نشانه اعتراض به وضعیت بازار سرمایه دست از کار کشیده و معامله نمیکنند. پیشتر نیز اخباری از اعتصاب کارکنان تالارهای تهران و تبریز منتشر شده بود. شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، همچنان در حال طی کردن سیر نزولی است و طی سه روز کاری اخیر حدود 40 هزار واحد کاهش یافته و به یک میلیون و 258 هزار واحد رسیده که پایینتر از رقم ثبت شده برای آن در آغاز سال جاری خورشیدی است.
همزمان تصاویر دیگری نشان میدهد که در امیر آباد و خیابان قرنی تهران اعتراضات گسترده شکل گرفته است و مردم شعار «آزادی آزادی آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» سر میدهند. در خیابان سعدی شمالی هم تجمعات اعتراضی شکل گرفته است.
در منطقه بازار تهران و کسبه خیابان لالهزار، امین حضور، پاساژ علاالدین و بازار کامپیوتر با تعطیل کردن مغازههای خود به معترضان پیوستهاند.
در امین حضور تهران همه مغازهها بسته شد و مردم شعار اعتراضی سر میدهند. شماری از کسبه بازار بزرگ تهران و بازار طلافروشان هم به اعتصابات سراسری پیوستند.
تقریبا در تمام مناطق شمال و شرق و جنوب و غرب تهران تجمعاتی در روز روشن شکل گرفته است. میدان تجریش، ستارخان، خیابان دلاوران، گیشا، خیابان ظفر، خیابان دولت، سهروردی، بلوار میرداماد از مناطقی هستند که فیلمهایی از تجمع مردم در آنها منتشر شده است.
در باغ سپهسالار تهران مردم از پشت بام روی سر ماموران میز و بشکه پرتاب کردند. همچنین تعدادی از ساکنان تهران به «زمانه» خبر دادند که در محله و خیابان شريعتی، روبهروی بيمارستان ايرانمهر، بنیهاشم و پاسداران بالای گلستان دهم دانشكده دندانپزشكی نیز مردم به خیابان آمدهاند.
در یکی از ویدئوها که در شبکههای اجتماعی منتشر شده میبینیم که ماموران امنیتی در روز روشن به منطقه سعدی تهران هجوم برده و موتورهای پارک شده شهروندان را تخریب میکنند. بسیاری از تخریبها توسط ماموران انجام میشوند تا وانمود کنند معترضان خرابکارند. در ویدئوی دیگری معترضان به سوی ماموران میدوند و ماموران از دست آنها فرار میکنند.
در شاهین شهر اصفهان ویدئوهایی از تجمع مردم و دستگیری یکی از معترضان منتشر شده است.
در خیابان فلسطین مشهد مردم شعار مرگ بر دیکتاتور سردادند و به خیابانها رفتند.
در قزوین زنان معترض در خیابان، برخی ماموران یگان ویژه را کتک زدند.
در یک ویدئو از بابل مازندران، شلیک ممتد ماموران به سمت شهروندان معترض دیده میشود.
در تبریز مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور تجمع کردند. در فیلمی از زنجان یک دختر بدون حجاب اجباری روی سقف خودروی نیروی انتظامی دیده میشود.
علاوه بر دهها نقطه تهران، تظاهرات سراسری به شهرهای دیگر از جمله رشت، تبریز، مشهد، قزوین، شیراز، ارومیه، کرج، قم، بروجرد، بجنورد، کرمان، اراک و مریوان گسترش یافته است.
همزمان با برگزاری مراسم چهلمین روز کشته شدن مهسا امینی در بازداشت، اعتراضات در شماری از دانشگاههای کشور ادامه دارد.
در دانشکده توانبخشی شیراز شماری از دانشجویان معترض شعار دادند: «آهای نشستهها، مهسای بعدی از شماست»
در دانشگاه بهشتی تهران، نیروهای بسیج و حراست به دانشجویان معترض حمله میکنند تا آنها را بازداشت کنند.
بنا بر گزارشها، در تهران کسبه پاساژ علاالدین، کسبه خیابان دلاوران، کسبه لالهزار، کارکنان پالایشگاه تهران، کسبه خیابان ایرانشهر، و تالار بورس اعتصاب کردهاند. همچنین گزارشهایی از اعتصاب تالار بورس اصفهان، بازار کرمان، کسبه رشت، کارکنان فولاد بوتیا کرمان، اعتصاب کسبه اراک، فلکه احمدآباد، سنندج، شیراز، و مهاباد منتشر شده است.
یک گزارش ویدئویی دیگر نیز تجمع پرشمار کادر درمان و معترضان را در نزدیکی سازمان نظام پزشکی تهران به تصویر کشیده است.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که در پی حمله و برهم زدن تجمع چهارشنبه 4 آبان پزشکان و کادر درمان، محمد رازی، قائم مقام سازمان نظام پزشکی تهران، از سمت خود استعفا کرد.
در متن منتشر شده منتسب به استعفای محمد رازی قائم مقام نظام پزشکی تهران، آمده که «شاهد صحنههای تلخ و از یادنرفتنی نیروهای امنیتی با خانمهای پزشک» بوده و دیده است که یکی از پزشکان زن را روی زمین میکشیدهاند.
علویان، رییس نظام پزشکی تهران و عضو هیات مدیره آن در اعتراض به تیراندازی و حمله به تجمع اعتراضی پزشکان پایتخت در مقابل سازمان پزشکی قانونی در تهران، از مقام خود استعفاء کرده است.
امروز چهارم آبانماه و همزمان با برگزاری مراسم چهلمین روز کشتهشدن مهسا امینی، شماری از پزشکان در تهران با برگزاری تجمعی در برابر ساختمان پزشکی قانونی از معترضان حمایت کردند و دست به تجمع اعتراضی زدند و شعارهای «آزادی، آزادی، آزادی» و «توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه» سر دادند.
علویان در متن استعفای کوتاه خود نوشته: ««با سلام و تشکر از اعتمادی که به اینجانب داشتید؛ به دلیل اینکه در حال حاضر امکان انجام تکالیف قانونی و محوّله خود را ندارم، ضمن استعفا از ریاست، از عضویت در هیات مدیره هم کنار میروم.»
در ویدئوهای منتشره از تجمع امروز پزشکان، صدای چندین تیر به گوش میرسد و معترضان در واکنش به این اقدام، علیه نیروهای امنیتی شعار میدهند.
گزارشهایی هم از شلیک به معترضان با تفنگهای ساچمهای مخابره شده که در یکی از آنها از جراحت شدید یک دندانپزشک زن از ناحیه چشم، جزییاتی منتشر شده است.
هنوز درباره جزییات کامل حوادث و شمار زخمیهای این تجمع اعتراضی خبری منتشر نشده و مشخص نیست چه تعدادی از معترضان آسیب دیدهاند، اما گفته میشود نیروهای امنیتی با درخواست پزشکان برای برگزاری این تجمع موافقت نکردند و با مقاومت پزشکان اقدام به شلیک گاز اشکآور کردهاند. ویدیویی از حضور پرشمار نیروهای امنیتی در منطقه امیرآباد تهران منتشر شده است.
همزمان با تنشها در اطراف ساختمان نظام پزشکی تهران، محمد رازی، قائم مقام این سازمان خبر داد «به دلیل عدم احترام به جامعه پزشکی و هتک حرمت به پزشکانی که قصد برگزاری تجمعی مسالمت آمیز در این سازمان را داشتند» از این سمت استعفا داده است.
رازی به خبرگزاری ایلنا گفته «دلیل دیگر این استعفا تعدی به خانه پزشکان و امنیتی کردن فضای اطرف سازمان نظام پزشکی و دانشگاه بود.»
او گفته «نه تنها اجازه برگزاری تجمع را ندادند بلکه درهای سازمان نظام پزشکی را بسته و اجازه ورود به پزشکان را هم ندادند.
تصاویری از دونفر از معترضان که امروز زخمی شدند. بهنظر میرسد نیروهای امنیتی از گلولههای ساچمهای استفاده کرده است.
در روزهای اخیر، از جمله جامعه پزشکان بودند که از معترضان حمایت کردند و بسیاری از آنان از گزارش پزشکی قانونی درباره علل جان باختن مهسا امینی انتقادات شدیدی کردند.
روز دوشنبه، دوم آبانماه در شبکههای اجتماعی ویدئویی از مهران فریدونی، پزشک شاغل در پزشکی قانونی شیراز منتشر شد که آقای فریدونی میگوید «به هیچ وجه علت تعیین شده برای فوت مهسا امینی مدنظر تائید پزشکان این سازمان نیست.»
بر اساس گزارشهای منتشر شده از ایران، فریدونی، پس از این سخنرانی در منزلش بازداشت شد.
براساس گزارشها از استان کردستان، شش نفر از پزشکان قانونی این استان نیز در اعتراض به وضعیت فعلی و از جمله «سلب استقلال آنها برای اظهارنظر تخصصی» استعفا دادند.
امروز نیز مانند روزهای گذشته دانشجویان دانشکدههای پزشکی و پرستاری در شهرهای مختلف ایران نیز دست به تظاهرات زدند. ویدئویی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان منتشر شده که در آن دانشجویان شعار «آزادی، آزادی، آزادی» میدهند و دختران دانشجو نیز با برداشتن روسری و مقنعه خود و تکان دادن آن در هوا، اعتراض خود را نشان میدهند پیشتر نیز در دانشگاه آزاد علوم پزشکی تهران در «زرگنده»، برای شکستن تفکیک جنسیتی به ویژه در سالنهای غذاخوری دست به اعتراض زده بودند.
حضور جامعه پزشکی در اعتراضات کم سابقه است. تاکنون دستکم سه بیانیه از سوی شماری از جامعه پزشکان منتشر شده و آنان خواهان به رسمیت شناختن حق اعتراض «مسالمتآمیز» شدند.
در آخرین بیانیه شماری از اعضای جامعه پزشکی در واکنش به اعتراضات در ایران، سومین بیانیه خود در دو هفته گذشته را منتشر کردهاند و در آن خواستار تغییر رفتار نیروهای امنیتی و عدم ورود به بیمارستانها شدند. این اعضای هیات علمی در بیانیه خود «برخوردهای قهری» را «خیانت به کشور» خواندند.
به نوشته روزنامه اعتماد، سومین بیانیه پس از آن منتشر میشود که نیروهای امنیتی «برای انتقال یکی از پزشکان بد حال بستری در بخش مراقبتهای ویژه، به فضای یکی از بیمارستانهای تهران» وارد میشوند.
امروز چهارشنبه 4 آبان، دانشآموزان برخی مدرسهها اعتصاب کردهاند و در کلاسهای درس حاضر نشدهاند.
گزارشها از تهران، خیابان سهروردی، حاکی از آن است که دختران دانشآموز در خیابان شعار «امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه» میدهند و مردم پشت سر آنها حرکت میکنند.
در مرکز کامپیوتر ایران معترضان با شعارهای «امسال سال خونه سیدعلی سرنگونه»،«بسیجی جیرهخور آخرشه خوب بخور»، و «ننگ ما ننگ ما رهبر الدنگ ما» تجمع کردند.
بر اساس تازهترین تخمین خبرگزاری هرانا، بیش از 13 هزار نفر نیز در این مدت دستگیر شدهاند. این خبرگزاری همچنین در آمارهای در حال بررسیاش اعلام کرده که گزارش کشته شدن 28 نیروی وابسته به حکومت در این مدت منتشر شده است.
حکومت اسلامی نه تنها آمار رسمی تعداد کشتهشدگان را اعلام نکرده است، بلکه موانع بسیاری نیز بر سر راه راستیآزمایی تعداد کشتهشدگان برای فعالان حقوق بشر ایجاد کرده است. از آن جمله خانوادههای برخی از کشتهشدگان میگویند که از سوی نهادهای امنیتی تحت فشار هستند تا درباره عضو کشته شده خانوادهشان اطلاعرسانی نکنند.
همزمان بیش از هزار نفر از متخصصان بهداشت روان کودکان در ایران نسبت به وضعیت سلامت دانشآموزان و نوجوانان در جریان اعتراضات جاری ابراز نگرانی و از سایر روانشناسان، روانپزشکان، دستیاران روانپزشکی، مشاوران، مددکاران و دیگر حرفههای مربوط به بهداشت روان کودکان خواستهاند این بیانیه اینترنتی را امضاء کنند.
در این بیانیه آمده است: «در پی اعتراضهایی که از شهریور 1401 آغاز شده شاهد حوادث ناگواری بودهایم؛ آنچه برای کودکان و نوجوانان سرزمینمان رخ داد از ناگوارترین آنها بوده است.»
در این بیانیه بهخصوص از «ورود نیروهای انتظامی و حمله مهاجمان ناشناس به مدارس، ورود افراد غیرمسئول به حریم کودکان و نوجوانان در مدرسه، ضرب و شتم و بازداشت دانشآموزان، استفاده از کودکان و نوجوانان به عنوان نیروی سرکوب و کشته شدن دانشآموزان از جمله در مدرسه شاهد در اردبیل، فشار غیرقانونی به کارکنان مدارس جهت ارائه اطلاعات و معرفی دانشآموزان به نیروهای امنیتی و اجبار غیرقانونی دانشآموزان به شرکت در برنامههای فرهنگی دستوری» ابراز نگرانی شده است.
معترضان در نقاط مختلف به تغییر نامهای تبلیغاتی حکومت ادامه میدهند و در یکی از آخرین موارد، یک معترض نام بلوار حجاب مشهد را به بلوار مهسا امینی تغییر داد.
ویدیویی نیز از شلیک نیروهای امنیتی به معترضان در محله گیشا تهران در چهلم مهسا امینی منتشر شده است.
در خیابان امیرآباد تهران، همزمان با چهلمین روز کشته شدن مهسا امینی، معترضان شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» میدهند.
توماج صالحی، خواننده رپ اعتراضی، ویدئویی از نصب عکسهای شماری از کشتهشدگان اعتراضات بر روی یک پل عابر پیاده منتشر کرد و نوشت: «نصاب رو هم اگه شناختید تگ کنید.»
با وجود همه سرکوبها، زنانی که حجاب اجباری را از سر برمیدارند، بهصورت فردی یا دستههای کوچک در خیابان و یا پارک حضور مییابند. شعار نویسی و پخش شبنامه از دیگر اشکال اعتراض و مبارزه در این روزهاست. تصاویری از شعارنویسی زنان و مردان بر دیوارهای شهرها، منتشر شده است.
بنا بر خبر رسانههای اجتماعی، شعارنویسی علیه حکومت به پادگانها هم سرایت کرده است. در یک پادگان ارتش سربازان وظیفه دیوارها را با شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای مزین کردند.
«دانشآموزان انقلابی تهران» با پخش شبنامهای در خیابانها خواستار ادامه اعتراضات شدند.
متن شبنامه:
«یا در خیابان برای اعتراض
یا در خانه برای اعتصاب
همه با هم برای انقلاب
انقلاب از رگِ گردن نزدیکتر است.»
حکومت تلاش می کند با لشکرکشی به مردم بیسلاح، باز هم همانند گذشته آنها را وادار به تبعیت از حاکمیت خود کند. روابط عمومی «قرارگاه قدس جنوب شرق» اعلام کرد، «پاسدار مهدی ملاشاهی» و «بسیجی جواد کیخا جهانتیغ»، دو تن از کارکنان «سپاه سلمان» در استان سیستان و بلوچستان با اصابت گلوله افراد ناشناس کشته شدند.
همچنین، در شبکههای اجتماعی تصاویری منتسب به زخمی شدن دو تن از نیروهای حکومتی از جمله یکی از پرسنل حکومتی «در شهرستان گلوگاه»
سازمان حقوق بشری «ههنگاو» به نقل از منابع خود در کردستان گزارش داده است که «سانتیاگو سانچز گردشگر اسپانیایی، توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در سنندج بازداشت شده است.»
به گزارش ایسنا، علی دهقانی، رییس کل دادگستری استان خوزستان روز سهشنبه اعلام کرد که کیفرخواست «105 پرونده» مرتبط با اعتراضات در این استان صادر شده و افراد بازداشتشده در اعتراضات «پایش» شده و «عناصر اصلی و لیدرها» از کسانی که او «افراد فریبخورده» و «هیجانی» خواند، تفکیک شدهاند.
به گفته این مقام قضایی، این پروندهها «213 متهم دارد» و برای محاکمه «سه فقره آن» وقت تعیین شده است که «بهزودی» آغاز خواهد شد
منابع حقوق بشری میگویند در شش هفته گذشته بیش از 13 هزار و 300 تن بازداشت شدهاند، اما فقط هویت 1002 تن از آنها مشخص شده است.
گزارشهای پیشین از تجمع خانوادههای افراد بازداشتشده در مقابل زندانها برای خبر گرفتن از آنها حکایت داشتهاند.
برخی از بازداشتشدگان، از جمله حسین رونقی، پس از آتشسوزی در اوین، هنوز با خانوادههای خود تماس نگرفتهاند و این موضوع نگرانیها را افزایش داده است.
پدر آرش صادقی، در توییتی اعلام کرده که برای پیگیری وضعیت این فعال حقوق بشر به مقابل زندان(اوین) مراجعه کرده، اما به او جواب ندادهاند.
او با تاکید بر این که «آرش تنها نیست»، از «مجید توکلی و حسین رونقی» به عنوان نمونه هایی از دیگر زندانیان سیاسی نام برده که با خانوادههایشان تماس نداشتهاند.
جواد حیدریان، روزنامهنگار در ایران، با اعلام خبر آزادی امین حیدریان و مسعود قلندری، در توییتی نوشت، دوشنبه شب «امین در زندان دچار تشنج شدید شده و در بهداری زندان نتوانستهاند آسیب وارده را جبران کنند» و او را را پس از انتقال به بیمارستان یاسوج «مثلا آزاد» کردهاند.
وی با انتشار تصویری از امین حیدریان در بیمارستان، اعلام کرد که «کتفش به مدت 24 ساعت بعد از تشنج از جا در رفته و درد جانکاهی داشته، به غیر از مشکلات جسمی و روحی ناشی از زندان»، اما با وجود این «حتی به خانوادهاش اطلاع ندادند» بلکه یک زندانی دیگر در تماسی با پدرش خبر داده که «برای امین چنین اتفاقی افتاده» است.
حکومت اسلامی ایران، بخش اعظم سرمایههای کشور را بهعرصه هایی همچون میلیتاریسم، پلیس، زندان، سرکوب و سانسور اختصاص میدهد. برای مثال، بودجهای که به سازمان زندانها اختصاص داده شده حدود 5/3 برابر مجموع اعتبارات هزینهای پنج دانشگاه بزرگ تهران در لایحه 1400 است. به جای فراهم کردن رفاه و آزادی برای دانشجویان و سایر مردم، به زندانها بودجههای کلان اختصاص میدهند.
براساس نتایج یکی از تحقیقات «پایگاه دادههای باز ایران» پولی که از بودجه عمومی به سازمان زندانها تزریق میشود، به حدود ۶ هزار میلیارد تومان میرسد که بیش از 5 هزار میلیارد تومان آن اعتبارات جاری و هزینههای روزمره زندانهاست. این بودجه 3/5 برابر مجموع اعتبارات هزینهای پنج دانشگاه بزرگ تهران است.
اما حجم اعتباراتی که در لابلای بودجه استانی به سازمان زندانها تزریق میشود، تقریبا معادل ردیف بودجه این سازمان در اعتبارات ملی است. به این معنا که بسیاری تصور میکنند بودجه جاری و عمرانی سازمان زندانها در سال 1400، حدود 3 هزار 400 میلیارد تومان است.
جمعیت زندانیهای زندانهای ایران بسیار است. غلامعلی محمدی، رییس سازمان زندانها در تیرماه 1401 به خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) گفت که در جمهوری اسلامی بالاتر از حد میانگین جهانی، زندانی در زندانهای کشور وجود دارد.
در این روز، دو واقعه مهم و دلخراش دیگری در ایران رخ داد: حمله در شاهچراغ شیراز دستکم «پانزده کشته» برجای گذاشته است.
خبرگزاری دولتی ایرنا، ادعا کرده است که در یک «حمله تروریستی» در شاهچراغ شیراز 15 نفر کشته شده و تعدادی زخمی شدهاند. منابع خبری در ایران شمار زخمیها را 40 نفر ذکر کرده و گفتهاند احتمال افزایش قربانیان این حمله وجود دارد.
ایرنا نوشته است در این حادثه «تروریستها با خودرو پژو به سمت حرم شاهچراغ رفتند و از در 9 دی وارد شدند و خادمها و زوار آن ورودی را به رگبار بستند.» بنا بر این گزارش نیروهای امنیتی دو نفر را در رابطه با این حادثه دستگیر کردهاند اما یک نفر فرار کرده است.
به گزارش رسانههای ایران این حمله ساعت 17:45 دقیقه روز چهارشنبه 4 آبان رخ داده است.
نور نیوز، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران، مدعی شده مهاجمان به شاهچراغ شیراز، «دارای ملیت ایرانی نیستند.»
دقایقی بعد از این که اعلام شد سه مهاجم مسلح به شاهچراغ شیراز حمله کردهاند، فرمانده پلیس استان فارس به صدا و سیما گفت که مهاجم این حمله «یک نفر بوده که دستگیر شده است.»
این در حالی است که خبرگزاریها از دستگیری دو نفر و متواری شدن یک نفر دیگر خبر دادهاند. فرمانده پلیس فارس، گفته هنوز آمار دقیقی از کشتهها و زخمیهای این حادثه در دست نیست.
خبرگزاری تسنیم وابسته به نهادهای امنیتی حکومت، دقایقی بعد از انتشار خبر حمله به نقل از «یک منبع آگاه امنیتی» نوشت «عامل حادثه تروریستی شاهچراغ، عنصر وهابی- تکفیری است که با سوءاستفاده از ناامنیهای اخیر، دست به اقدام تروریستی زده است.»
همچنین به گزارش خبرگزاری های رسمی ایران، با فروریختن بخشهای دیگری از سازه به جا مانده از برج تخریب شده متروپل آبادان در محدوده خیابان سعدی، ماموران امدادی و خدمات رسانی در محل حاضر شدند.
مجید فرهانیپور مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری آبادان، روز چهارشنبه 4 آبان، گفت: «براثر ریزش بخشی از بقایای سازه متروپل، یک نفر جان خود را از دست داد.»
مجید فرهانیپور افزود: «متوفی یک خانم میانسال است که داخل خودروی پارک شده در محل حادثه بوده است که پیکر وی با حضور عوامل آتشنشانی آبادان از داخل خودرو خارج شد.»
وی با اشاره به اینکه متوفی پس از خارجسازی تحویل فوریتهای پزشکی آبادان شد، گفت: «نیروهای آتشنشان با تجهیزات کامل در محل حادثه مستقر شده و مشغول جستجو و امدادرسانی هستند.»
به گزارش ایرنا، قسمتهای فرو ریخته متروپل، به چند واحد مسکونی و تجاری اطراف این سازه خسارات کلی وارد کرده اما به دلیل خالی از سکنه بودن این واحدها تنها یک نفر کشته شد و تا کنون نشانی از مجروح یا کشته شدن افراد دیگری یافت نشده است.
همچنین بر اثر ریزش بخش تخریب شده متروپل در ضلع غربی، چند ساختمان مسکونی و چهار واحد تجاری تخریب شدند که صدای ناشی از این تخریب باعث ترس و وحشت مردم حاضر در اطراف این سازه شد.
حجم گستردهای از آوار بهجا مانده از سازه فروریخته متروپل در ضلع غربی باعث مسدود شدن خیابان سعدی در مرکز شهر شده است.
بر اساس گزارشها، همچنین ریزش قسمت غربی سازه متروپل به تعدادی از خودروهای در حال پارک در محل حادثه خسارات جدی وارد کرده است.
به گزارش ایرنا، یک مرد میانسال نیز زنده از زیر آوار بیرون کشیده شد که نیروهای امدادی برای اطمینان از سلامت وی او را به مرکز درمانی آبادان انتقال داده اند.
پیش از این، اسداله حاجی زمانی معاون هماهنگکننده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء سپاه پاسداران و مسئول تخریب بخش فروریختۀ متروپل، در تاریخ 19 مهر به خبرنگار ایرنا گفته بود: «تاکنون دو بخش از بقایای ساختمان متروپل آبادان تخریب شده و پیشبینی میشود عملیات تخریب سه قسمت باقی مانده در کمتر از یک ماه به اتمام برسد.» او همچنین گفته بود که قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء بلافاصله پس از وقوع حادثه متروپل آبادان در محل حضور یافته و بخش مهندسی کار را بر عهده گرفته و مسئولیت تخریب بقیه ساختمان متروپل نیز به این قرارگاه سپرده شده است. او تاکید کرده بود: «با توجه به اینکه ساختمان متروپل از سازه خاصی برخودار بوده و فاقد اصولی مهندسی است، تخریب آن باید به روشهای مهندسی خاص انجام شود تا به ساختمانهای مجاور آسیب نرسد.»
بخشی از باقیمانده ساختمان متروپل آبادان 23 شهریور در زمان سبکسازی سازه فروریخته بود که در جریان آن یک نفر دیگر نیز جان باخته بود. در پی وقوع حادثه ریزش ساختمان 11 طبقه متروپل آبادان که دوم خرداد سال جاری رخ داد، بر اساس آمارهای رسمی، 43 نفر جان باختند و 38 نفر نیز مصدوم شدند.
نهایتا مهسا امینی 22 ساله که به همراه خانوادهاش از سقز به تهران سفر کرده بود، 22 شهریور توسط گشت ارشاد بازداشت و به مرکز پلیس امنیت اخلاقی، مشهور به بازداشتگاه وزرا منتقل شد. او ساعاتی بعد با آمبولانس به بیمارستان کسری برده شد و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد و ۲۵ شهریور جان باخت.
در حالی که اعتراضات در ایران در واکنش به جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد از روز 26 شهریور آغاز شد و با وجود گذشت 40 روز، هنوز در نقاط مختلف کشور به ویژه دانشگاهها ادامه دارد، مقامات جمهوری اسلامی تلاش میکنند تا حد امکان از اتهام کشتن معترضان شانه خالی کنند و در مقابل به دستگیریهای خشن روی آوردهاند.
دور جدید اعتراضات از ۲۵ شهریور آغاز شده و در همه استانهای کشور جریان داشته است. در جریان این دور اعتراضات که پس از مرگ تحت بازداشت مهسا امینی(ژینا)، از سر گرفته شده است، تا کنون شعارهایی از جمله «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «زن، زندگی، آزادی»، «خامنهای قاتله، حکومتش باطله»، «فتنه 57، عامل هر فلاکت»، «این آخرین پیامه، هدف خود نظامه»، «آذربایجان بیدار است، حامی کردستان است»، «کردستان، چشم و چراغ ایران»، «کشتن برای روسری، تا کی چنین خاک بر سری»، «نه روسری، نه توسری، آزادی و برابری»، «فکر نکنید امروزه، قرار ما هرروزه»، «وای به روزی که مسلح شویم»، «رضا شاه، روحت شاد» داده شده است.
جانباختن مهسا امینی، بار دیگر فرصت را برای احیای جنبش زنانه فراهم ساخت و این بار زنان دوشادوش مردان با شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابانها آمدند تا نه تنها زمینهساز دادخواهی شوند، بلکه موجب تغییر نظم ستم و تبعیض و سنتی و عقبمانده جامعه گردند و یک جامعه آزاد و برابر و شایسته انسانی بهوجود آورند.
اکنون چهل روز از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی» میگذرد. مانند بسیاری دیگر از جنبشهای اجتماعی، عروج این جنبش همگان را حیرتزده کرده و امید به تغییر را در بسیاری زنده کرد. هرچند که اکنون بیم و امید زیاد است و همچنین ابهامات و کمبودهایی نیز در این جنبش وجود دارد. این ابهامات نیز در یک جنبش فراگیر و همگانی دور از انتظار نیست.
یکی موضوع بسیار مهم و اساسی در جنبشهای فراگیر و اجتماعی، نگرانی از دخالتها و موج سواریهای بعضی جریانهای اپوزیسیون که قصد سوءاستفاده از این جنبش مردمی را در راستای پروژههای «قدرتگیری و حاکمیت» است. یا نگرانی دیگر، دخالت دولتهای قدرتمند جهان از طریق برخی نیروهای ناسیونالیستی و شوونیستی و راست است. نمونه تازه آن توسط رضا پهلوی و بهنوعی تشکیل «دولت در تبعید» در عیاب مردم انقلابی و بالای سر آنها با حمایت برخی دولتهاست. نتیجه چنین تلاشها و سوءاستفادههای برخی نیروهای اپوزیسیون، چیزی جز دامن زدن به یاس و ناامیدی مردم و شکست جهتگیری انقلابی آنها.
فراگیر و گستردگی و سازمانیابی غیرمتمرکز جنبش انقلابی ایران، صراحتا نشان میدهد که ایران به «کرزای»ها نیازی ندارد و مهم از همه، این جنبش به هیچ دولتی و جریانات اپوزیسیون اجازه نخواهد داد که از بالای سر آنها، برای آینده جامعه ایران سناریوسازی کنند.
جنبش کنونی ویژگیهای فراگیر و رهبری جمعی برخوردار است. اکنون الگوهای رفتاری، شعارها و شیوه اعتراض در یک مکان، بهطور سریع توسط شبکههای اجتماعی انتشار مییابد و مکانهای دیگر نیز از این الگوها پیروی میکنند. گسترش الگوها بیشتر از طریق ایجاد گفتوگوها در فضاهای سایبری و انتقال تجربیات خود در مورد چگونگی مبارزه و پیشبرد اعتراض انجام میشود. این جنبش فراگیر و فراگیر است به این معنا که هسته واحد تصمیمگیری وجود ندارد که به ابلاغ دستورها و طرزالعملها بپردازد و دارای چندین هسته تصمیمگیری است.
یک ویژهگی مهم این جنبش بر خلاف ادعاهای رهبریطلبان فردی و یا تک حزبی، رهبری جمعی است و از آن جهت که رهبری در راس هرم سازمانی معترضان وجود ندارد سرکوب این جنبش برای حاکمیت نیز بسیار سخت است. اساسا جنبشهای جدید، ادامه ساختارهای تشکیلاتی سنتی نبوده و و به کمک شبکههای اجتماعی و پیشرفت تکنولوژی، ساختار تشکیلاتی افقی دارند نه عمودی.
ویدیوهای مختلفی در شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند که عده بسیاری از نیروهای مسلح و انتظامی حکومت اسلامی ایران، توانایی مقابله با معترضان را ندارند و با فرار خود، اجبارا عرصه را به معترضان واگذار میکنند. نتیجه اینکه اکنون یک جنبش نوینی فرگیر و گستر یابنده و بالندهای در جریان است. بنیادهای ایدئولوژیک حکومت اسلامی پدرسالار و مردسالار، به شدت منزلزل شده و زیر سئوال رفته است و اینک جایگزین زنان پرچمدار این جنبش انقلابی هستند.
در این مدت، مردم معترض در 119 شهر کشور به خیابانها آمدهاند و دانشجویان 101 دانشگاه در سرتاسر ایران هم به معترضان پیوستهاند و در روز سهشنبه، اعتراضات دانشجویی دستکم در 23 دانشگاه ایران در جریان بود ودانشجویان، علیه رهبر جمهوری اسلامی شعار دادند.
در ادامه اعتراضهای چهلم مهسا امینی که با تاریک شدن هوا گسترش قابل ملاحظهای پیدا کرده است، علاوه بر دهها نقطه تهران، در این شهرها نیز ویدئوهایی از اعتراضات در شبکههای اجتماعی منتشر شده است:
رشت؛ تبریز؛ گرگان؛ اهواز؛ مشهد؛ قزوین؛ شیراز؛ ارومیه؛ کرج؛ قم؛ بروجرد؛ بجنورد؛ کرمان؛ اراک؛ بابل؛ آمل؛ زنجان؛ لاهیجان؛ اصفهان؛ بهبهان؛ آبادان؛ کرمانشاه؛ ایلام؛ اندیمشک؛ مریوان و…
بیتردید با سرنگونی حکومت اسلامی ایران، البته با قدرت انقلابی مردم، زیربنای روابط و مناسبات اجتماعی کنونی را دگرگون خواهد کرد و در فردای پیروزی این انقلاب، به هیچ فرد و جریانانی اجازه نخواهند داد از بالای سر مردم، حاکمیت را در سلطه خود بگیرند و باز هم مردمی که انقلاب کردند در حاشیه قرار بگیرند. از هماکنون هدایت کنندگان این جنبش، به برابری زن مرد و زندگی در خور انسانی و آزادی و برابری در همه عرصههای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی تاکید دارند.
چهارشنبه چهارم آبان 2021 – بیست و شمم اکتبر 2022