جنبش خانواده های دادخواه با محوریت مادران در ایران در حال رشدی چشمگیر می باشد. خانواده های جانیاختگان “زن، زندگی، آزادی” در ادامه مبارزات مادران پیشمرگ و جانباختگان در کردستان، مادران خاوران، مادران پارک لاله، مادران 98 و سایر دادخواهان روز به روز به هم نزدیکتر شده و سنت های جدید می آفرینند. نگاهی به اخبار روزانه چند روز اخیر این واقعیت را تایید می کند.
روز سه شنبه 16 خرداد خانواده دو تن از جانباختگان انقلاب ژینا: زنده یادان سید جواد موسوی و احمد شکرالهی در شهر آمل، به همراه شماری از آزادیخواهان آن شهر به خانواده جاوید نام محمد حسن ترکمان سرزده و جملگی بر سر مزار آن جانباخته راه انقلاب حاضر گردیدند. شرکت کنندگان پس از تازه کردن پیمان با اهداف انقلابی فرزندانشان متعهد شدند در مبارزه برای تحقق دادخواهی متحد باقی بمانند. روز 15 خرداد جمعی از خانواده های دادخواه و دوستداران آنها در کرج بر سرمزار عزیزانشان سپهر اعظمی و سیاوش محمودی گرد آمده، سخنان خامنه ای بر سر قبر خمینی در روز پیش را به سخره گرفته و با آرمان فرزندان خود، یعنی سرنگونی رژیم پیمان تازه کردند. روز 13 خرداد مادران دادخواه و جمعی از مردم آزاده در شهرهای سنندج، سقز، بوکان و پیرانشهر مزار جانباختگان انقلاب ژینا را گلباران کردند. روز 5 خرداد خانواده های جانباختگان انقلاب ژینا در سنندج، کامیاران، دهگلان و دیواندره بر سر مزار فواد محمدی و برهان کرمی در کامیاران گرد آمده و با همدیگر پیمان تازه کردند که ادامه دهنده راه جانباختگان باشند.
جمهوری اسلامی با تهدید، تطمیع و سرکوب تلاش کرده تا این جنبش را ضعیف و حتی نابود سازد. اما همیشه از اقداماتش نتیجه عکس گرفته است. حمله ماموران رژیم به اعضای خانواده دادخواهِ هومن عبدالهی، جوان معترضی که در 16 آذر 1401 در اثر اصابت گلوله به سینه و ضرب و شتم شدید جانباخت، و دستگیری 8 فعال کارگری و مدنی، که برای ابراز همدردی به منزل آنها رفته بودند، جز تقویت مقاومت و ازدیاد خشم و نفرت علیه جانیان حاکم نتیجه دیگری در بر نداشت. کاربدستان رژیم همزمان تاکتیک تطمیع خانواده های جانباخته را ادامه داده اند و برای خود رسوائی بیشتر خریده اند. روز 16 خرداد خبر رسید که مادر زنده یاد آرام حبیبی، که در ابان 1401 با شلیک تیر جنگی مزدوران به سرش در اعتراضات مردم سنندج جانباخت، هرگونه پیشنهاد پرداخت دیه جهت سکوت در مقابل خون فرزندش را رد کرد. او در پیامی که منتشر کرد گفت:
“بە نام “ژن، ژیان، آزادی” من مادر آرام حبیبی اعلام میدارم، هیچ ثروت و مقامی قابل مقایسە با خواستە آزادی کە فرزندم داشت، نیست و من پای دادخواهی خود برای گرفتن حق خون بە ناحق ریختە شدە فرزندم استوار ایستادەام.” قبل از کلثوم، مادر جوانِ جانباخته ارام، چندین خانواده دادخواه در بوکان به طور دسته جمعی پیام مشابهی را منتشر کرده و به مزدوران رژیم اعلام کرده بودند که به هیچ قیمتی از دادخواهی دست نخواهند کشید.
جنبش خانواده های دادخواه با محوریت مادران، همچون نافرمانی مدنی زنان در مقابل پوشش اسلامی و حجاب اجباری یکی از جلوه های درخشان انقلاب ژیناست که نقشی برجسته در سرنگونی جمهوری اسلامی بازی خواهند کرد. در تاریخ معاصر این نقش را “مادران میدان مایو” در آرژانتین و در سرنگونی سریع بی رحم ترین دیکتاتوریهای نظامی آمریکای لاتین ایفا کردند. جانیان کودتا کرده به حمایت امپریالیسم آمریکا در آن کشور علیرغم کشتن بیش از سی هزار چپ و کمونیست فقط 5 سال دوام آوردند. زیرا مادران و مادر بزرگ های آن قهرمانان در کنار کارگران پیشرو و مبارز و آزادیخواهان جنبشی عظیم و کارا را ضدشان سازمان دادند و آنها را از اوج ثروت به حضیض ذلت و بپای میز محاکمه کشاندند.
به قول کیث ریچاردز در مقاله “جنبشهای اجتماعی آمریکای لاتین؛ «مادران میدان مایو»”:
“از لحاظ سیاسی امکانپذیر بود که اتحادیههای کارگری، تئاترهای رادیکال، و دیگر فعالیتهایی از این دست را غیرقانونی اعلام و با خشونت سرکوب کرد؛ اما مقابله با ارزشهای مادری چیز دیگری است.”