صبح روز دوشنبه 10 خرداد ماه، برابر با 31 مه 2021، شمار زیادی از کارگران رسمی شرکت نفت در تهران در مقابل مجلس و در مناطق جنوبی نظیر اهواز، عسلویه، گچساران، ماهشهر، بهرگان، ابوذر و لاوان در محل کار خود تجمعاتی اعتراضاتی، سازمانیافته و هماهنگ برپا کردند. آنها با در دست داشتن پلاکارد و کاعذ نوشته بار دیگر نسبت به مصوبه افزایش حقوق اعتراض نمودند. علت اصلی اعتراضات کنونی، مصوبه مجلس برای سقف افزایش ۲.۵ میلیون تومانی حقوق کارکنان دولت است. این سقف برای کارکنان وزارت نفت که عمدتاَ شرایط سخت کاری دارند بسیار کم و نامطلوب است.
لازم به یادآوری است که کارگران رسمی نفت در اسناد شرکت کارمند خوانده میشوند؛ بنابراین افزایش حقوق آنها بر اساس قانون کار تعیین نمیشود و دولت سالانه برای کارکنان افزایشی را در نظر میگیرد که باید شامل حال کارگران رسمی نفت هم بشود. کارگران معترض میگویند که از سال ۹۱ تاکنون شرکت، آنها را از این افزایش محروم کرده است.
اشکال اعتراض های کارگران در دهم خرداد در شهر ها و مراکز گوناگون ویژگی خاص خود را داشتند. برای مثال کارگران صنعت نفت هلدینگ خلیج فارس با پهن کردن سفره خالی به دستمزدهای ناچیزشان اعتراض کردند. آنها در ضمن به اجرا نشدن طرح طبقهبندی مشاغل، مزایای اقلیمی و افزایش حقوق از سوی صنایع ملی پتروشیمی و وزارت نفت نیز اعتراض داشتند.این کارگران در تجمعات اعتراضی قبلی خود اولتیماتوم داده بودند که چنانچه مطالباتشان تحقق نیابد دست به اعتراضات گستردهتری خواهند زد. کارگران خواهان “افزایش دستمزد، حذف شرکت های تامین نیروی انسانی، رسمی کردن کارگران پیمانی، اجرا شدن طرح طبقهبندی مشاغل، تامین مزایای اقلیمی و تغییر قرارداد کارگران حجمی به قرارداد مستقیم و همسانسازی حقوق آنها با همکارانشان” هستند.
اخبار رسیده از مراکز اعتراضات نشان می دهند که همکاری و اتحاد بین کارگران تقسیم شده به رسمی، پیمانی و حجمی رو به رشد است. این مبارزات و اعتراضات در ادامه مبارزات معلمان، پرستاران، کارگران برق، راه آهن، هفت تپه، فولاد، مخابرات راه دور، پتروشیمی، گاز، مترو، معادن، کارگران شهرداری ها، کارگران آبیاری، کارگران بازنشسته و صنایع و خدمات گوناگون صورت می گیرند. چندین سال است که این مبارزات با فراز و نشیب پیش رفته و خط سیری روبه پیشرفت و پیوسته داشته است.
سران رژیم و فرمانده هان سپاه که سالهاست با این مبارزان رودرو هستند،اهمیت یکپارچگی صفوف کارگران نفت، پتروشیمی، گاز، برق و نظایر آنها در مبارزه طبقاتی را میدانند؛ بنابراین دچار هراس شدید شده اند. آنها با به کارگیری نیروی های سرکوب، تهدید و بازداشت و سازمان دادن یورش های مستمر به اکسیون های کارگران، در تکاپو بوده اند تا این مبارزات را دور از هم نگه دارند. مخالفت با شرکت های تامین انسانی و قرارداد های سفید امضا، موقت و حجمی و مطالبه تبدیل آنها به دائمی و بویژه مخالفت با خصوصی سازی ها در عین حال که پایه معیشتی دارند سیاسی هم هستند.
اعتراضات روبه رشد کارگران و دیگر اقشار تحت ستم و ناراضی است که جمهوری اسلامی را واداشته است تا صفوف نیروهای اجرایی، قضایی و نظامی خود را یکدست تر کند. آنها علاوه بر این در تلاش هستند تا بین سرمایه های متمرکز در دست دولت، سپاه، نهادهای تحت نظر خامنه ای با بخش خصوصی نیز وحدت ایجاد کنند. تصادفی نیست اگر در این رابطه ابراهیم رئیسی، منصوب خط غالب در سپاه و بیت خامنه ای، اولین جلسه انتخاباتی خود را در اتاق بازرگانی تهران برگزار کرد. او در آنجا از سیاستهای کلان اقتصادی جمهوری اسلامی دفاع کرد، اما شکست آن سیاست ها در کابینه های قبلی را به اتخاذ روش های غلط و فساد مربوط کرد و وعده داد داد با توسل به مبارزه با فساد موانع سر راه توسعه و رشد بخش خصوصی را بردارد.
واقعیت این است که اوضاع سیاسی هم در پائین و هم در بالا به سوی رویاروئی های روشن تر طبقاتی سمت و سو گرفته است. پس از خیزش های سرنگوی طلبانه دیماه 96 و مخصوصا آبان 98 “حسین نجات” یکی از چهره های امنیتی سپاه، که در بی رحمی و کشتار به نام است، اعتراف کرد که “طبقات فرودست، حاشیهنشین و بیسواد تکیهگاه جدید مخالفان هستند.”
خامنه ای نیز با به دست دادن تعریفی سرمایه دارانه از مستضعفین” تضاد طبقاتی عمیق جمهوری اسلامی با کارگران و زحمتکشان را برجسته کرد. او یک هفته بعد از خیزش انقلابی آبان 98 توسط کارگران و جوانان بیکار مستضعفین” را چنین ترجمه کرد:
“مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیبپذیر معنا میکنند، نه، قرآن مستضعف را این نمیداند. مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّهی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است. کسانی که وارثان زمین و همه موجودیِ زمین خواهند بود؛”
اگر از سخنان خامنه ای که در ششم دیماه 98 ایراد شده و علیه مبارزین خیزش آبان 98 می باشد، شارلاتانیزم آن را جدا کنی معلوم میشود که مستضعف از نظر او همین سرمایه دارانی هستند که باید در آینده نیز از جمهوری اسلامی در جهت سرکوب مبارزات مذکور دفاع کنند.
اما سناریو اقتصادی رئیسی و مرادش خامنه ای و فرماندهان غالب در سپاه هر چه باشد، مبارزات رو به رشد کارگران و زحمتکشان بر متن بحران اقتصادیِ لاعلاجی که رژیم اسلامی در آن گرفتار آمده است، به آنها فرصت نخواهد داد که برای بقای دراز مدت خود برنامه ریزی کنند. در حالیکه کارکرد سیاستهای آنان برای بقا از این ستون تا آن ستون است،جامعه دارد زیر پوست خود گام به گام برای یک انقلاب کارگری و سوسیالیستی آماده میشود.